خلاصه کتاب باشگاه پنج صبحی ها

عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: The 5 AM Club: Own Your Morning. Elevate Your Life
- نویسنده: رابین شارما
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- ژانر: خودیاری
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۳.۷۹ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
رابین شارما نویسنده، کارشناس رهبری و سخنران انگیزشی کانادایی است. او کتابهای زیادی در مورد پیشرفت شخصی، رهبری و موفقیت نوشته است، از جمله “راهبی که فراریاش را فروخت“، “رهبری که عنوانی نداشت” و “باشگاه پنج صبحیها”. کتابهای شارما به بیش از ۹۰ زبان ترجمه شدهاند و میلیونها نسخه در سراسر جهان فروخته شدهاند.
او همچنین بنیانگذار Sharma Leadership International Inc است، یک شرکت مربیگری و آموزشی که به افراد و سازمانها کمک میکند تا مهارتهای رهبری خود را توسعه دهند و به پتانسیل کامل خود دست یابند.

خلاصه کتاب
“باشگاه ۵ صبحیها” کتابی نوشته رابین شارما است که نشان میدهد که چگونه ایجاد یک روتین صبحگاهی میتواند نتایج شگفت انگیزی را به ارمغان بیاورد. این کتاب یک راهنمای انگیزشی برای افرادی است که به دنبال بهبود بهره وری، خلاقیت و کیفیت کلی زندگی خود با استفاده از ساعات اولیه روز هستند.
این کتاب سفر یک هنرمند که به چالش برخورده، یک کارآفرین و یک مربی میلیاردر عجیب و غریب را دنبال میکند که همگی با قدرت زود بیدار شدن و اتخاذ یک روتین صبحگاهی متحول میشوند. نویسنده از طریق تجربیات خود، استراتژیها و تکنیکهای عملی را برای بهینه سازی ساعات اولیه روز و دستیابی به رشد و موفقیت شخصی به اشتراک میگذارد.
چگونه با مدیریت صبح خود، زندگی خود را بهبود ببخشید.
روزی روزگاری میلیاردری وجود داشت، که به حد نخبگی رسیده و در هر دو حوزهی کاری و شخصی به نتایج بزرگی دست یافته بود. او به آدمی تبدیل شده بود که همه او را تحسین میکردند. کسی که با دقت کردن به زندگیاش میتوانستی ببینی که میراث مثبتی را برای دنیا به جا خواهد گذاشت.
اما راز او چه بود؟ آیا او استعداد ذاتی داشت که به موفقیت او کمک کرده بود؟ خیر – این استعداد ذاتی نبود. آیا دستاوردهای او نتیجهی تلاش و سخت کوشی بود. پاسخ این سوال هم خیر است.
همانطور که ممکن است از عنوان این بخش حدس زده باشید، این میلیاردر تمام موفقیت خود را به یک برنامه و روتین صبحگاهی ساده و در عین حال انقلابی نسبت داد.
هر روز، میلیاردر ما ساعت ۵ صبح برمیخیزد و پس از بیدار شدن، از فرمولی شناختهشده پیروی میکرد که برای افزایش تمرکز ذهنیاش، تقویت آمادگی جسمانیاش و تشویق او به سمت خود بهتر، طراحی شده بود.
آیا دوست دارید این روتین صبحگاهی را بدانید؟ وقت آن است که شما را با ایدههای اصلی باشگاه رابین شارما آشنا کنیم.
یک جلسهی تصادفی یک کارآفرین سرخورده و یک هنرمند سرخورده را به اسرار باشگاه ۵ صبحیها کشاند.
در این خلاصه، داستان تخیلی گروهی از افراد کنجکاو را دنبال میکنیم: یک کارآفرین افسرده، که نیاز به تجدید حیات دارد. هنرمندی ناامید که سعی میکند خلاقیت خود را دوباره تقویت کند و میراثی را توسعه دهد. و یک میلیاردر با مجموعهای از موفقیتها در پشت سرش و میل به انتقال دانش در مورد چگونگی داشتن یک زندگی خارق العاده.
این سه نفر در یک کنفرانس بهینه سازی شخصی که توسط یک بیزینس من افسانهای، به نام Spellbinder، اسپلبایندر یا طلسم کننده، کسی که به دلیل توانایی خود در بافتن جادو و مجذوب کردن مخاطبانش با قدرت بینش خود مشهور است، ملاقات کردند. میلیاردر پس از پایان سخنرانی اسپلبایندر به کارآفرین و هنرمند نزدیک شد اما آنها نمیدانستند که او خود یک میلیاردر است. این میلیاردر به عنوان یک مرد فقیر ظاهر شده بود، عادتی که برای یادآوری اینکه پول همه چیز نیست، ایجاد کرده بود. تنها سرنخ ثروت واقعی او، ساعت گران قیمتش بود. میلیاردر با ظاهر فقیر به آن دو گفت که به لطف دانش اسپلبایندر، ثروت زیادی به دست آورده است. اسپلبایندر به او آموخته بود که در حالیکه بسیاری از مردم آرزو دارند اتفاقات خارق العادهای برایشان بیفتد، نخبگان واقعی یاد میگیرند که میتوانند خودشان اتفاقات خارق العادهای را رقم بزنند.
کارآفرین و هنرمند نسبت به این مرد مرموز، که مانند یک گورو و لیدر صحبت میکرد، بیشتر و بیشتر کنجکاو شدند. میلیاردر به آنها توضیح داد که چگونه اسپلبایندر – که در واقع مربی شخصی میلیاردر بود – به او یک چیز که مهمتر از هر چیز دیگری بود را یاد داد.
اما این مهمترین مساله در دنیا چه بود؟ اینکه مطمئنترین راه برای ایجاد بهترین نتایج در زندگی شخصی و حرفهای شما، ایجاد یک روتین صبحگاهی است. میلیاردر از آنجایی که مردی سخاوتمند بود، پیشنهادی باورنکردنی به آنها داد. او پیشنهاد داد که اگر کارآفرین و هنرمند خواستند با او به خانهی ساحلیاش در موریس بروند، اسرار یک روتین صبحگاهی بسیار قدرتمند را به آنها آموزش میدهد. تنها کاری که آنها باید انجام میدادند این بود که صبح روز بعد در ساعت ۵ صبح با او در خانهی ساحلیاش ملاقات کنند.
صبح روز بعد کارآفرین و هنرمند کمی شکاک بودند، اما زمانی که یک رولز رویس برای سوار کردن آنها آمد و آنها را به یک محوطهی حاوی یک جت خصوصی براق و با رنگ عاج، که آرم “5AC” را داشت، تحویل داد، نرم شدند.
کارآفرین از راننده پرسید که این لوگو به چه معناست و او توضیح داد که مخفف «باشگاه ۵ صبح» است. به این ترتیب آن دو سفر خود را به سمت درک یک روتین صبحگاهی انقلابی و یک چشم انداز کاملاً جدید از زندگی با پتانسیل تبدیل هر چیزی به بهتر از آن، آغاز کردند.
صبح زود روز بعد، میلیاردر به کارآفرین و هنرمند گفت که چگونه بیدار شدن در ساعت ۵ صبح روشی بود که او برای فرار از حد متوسط و رسیدن به عظمت آموخته بود. بیدار شدن در ساعت ۵ صبح خلاقیت او را ارتقا داده، انرژی او را دو چندان کرده و بهره وری او را سه برابر کرده بود. اما چگونه؟
میلیاردر به آنها گفت که بسیاری از بزرگان واقعی در طول تاریخ، از جان گریشام رماننویس گرفته تا آهنگساز ولفگانگ آمادئوس موتزارت، به این راز پی بردهاند که انزوای ناشی از بیدار شدن در ساعت ۵ صبح، تأثیری فزاینده ایجاد میکند.

تنهایی و حالت مغزی برانگیختهای که در ساعت ۵ صبح تجربه خواهید کرد، به شما کمک میکند مانند نخبگان عمل کنید.
همهی ما ظرفیت ذهنی یا پهنای باند شناختی محدودی داریم. و در طول روز، توجه ما به چیزهای زیادی معطوف میشود: کار، اخبار، تعامل با دیگران و رسانههای اجتماعی. پهنای باند مغز ما توسط همه اینها مصرف میشود، بنابراین، تا زمان ناهار، ما دیگر نمیتوانیم روی چیزی تمرکز کنیم. با تغییر مداوم تمرکز خود از یک چیز به چیز دیگر، به هیچ چیز به اندازهی کافی توجه نمیکنیم. اما اگر ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوید، فرصتی طلایی دارید تا روی یک فعالیت با ارزش تمرکز کنید، بدون اینکه مغزتان پریشان شود.
این تمرکز بیشتر با مفهوم هیپوفرونتالیتیِ گذرا (transient hypofrontality) تقویت میشود، به این معنی که در ساعت ۵ صبح، شما در موقعیت خوبی برای رسیدن به یک حالت جریان و روان بودن در تفکر خود هستید. بیوشیمی مغز ما در اوایل صبح متفاوت است. قشر پیش پیشانی (پره فرونتال کورتکس) مغز، یا آن قسمت از شما که باعث میشود بارها و بارها نگران شوید یا مسائل را تحلیل کنید، در ساعات اولیه و آرام، به طور موقت خاموش میشود.
میلیاردر توضیح میدهد که این حالت به این دلیل است که وقتی از یک شروع آرام در ساعت ۵ صبح لذت میبرید، قشر پیش پیشانی مغز، که تفکر منطقی را مدیریت میکند، به طور موقت خاموش میشود. بنابراین تمایل شما به تجزیه و تحلیل، استرس و نگرانی در مورد چیزها مختل میشود. در عین حال، آرامش سپیده دم تولید انتقال دهندههای عصبی دوپامین و سروتونین را تحریک میکند. نتیجه چیست؟ شما به طور طبیعی وارد یک حالت جریان و روان بودن میشوید: کاملاً پرانرژی، متمرکز و در لحظهی حال. چه راه عالیای برای شروع روزتان! روان بودن و جریان، ذهنیت نخبهای است که همهی نوازندگان و دانشمندان برتر، در بهترین لحظات خود در آن زندگی میکنند. بنابراین متوجه خواهید شد که اگر ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوید، برای کل روز تمرکز و بهره وری بیشتری خواهید داشت.
اگر دلیل دیگری میخواهید که چرا پیوستن به باشگاه ۵ صبحیها ایدهی خوبی است، این را در نظر بگیرید: برای به دست آوردن نتایج پنج درصدی نخبگان برتر جهان، باید کاری را انجام دهید که 95 درصد از کارآفرینان، هنرمندان و سایر افراد تمایلی به انجام آن ندارند. اکثر مردم حاضر نیستند ساعت ۵ صبح بعد از ظهر از خواب برخیزند.
حال بیایید نگاهی بیندازیم که با این کار چگونه نه تنها به دستاوردهای بزرگ دست مییابیم، بلکه به یک تاریخ ساز واقعی تبدیل میشویم، فردی که دستاوردهایش جهان را تغییر میدهد.
تاریخ سازان از استعدادهای خود استفاده میکنند، از حواس پرتی اجتناب میکنند و هر روز بر خود مسلط میشوند.
در یک صبح خیره کننده در موریس، کارآفرین، هنرمند و میلیاردر در کنار دریا جمع شدند. دستهای از سنجابها در میان آبهای شفاف شنا میکردند. میلیاردر در این محیط زیبا چهار محور تمرکزی اصلی تاریخ سازان بزرگ را بازگو کرد.
او بیان کرد که اول از همه، افراد بزرگ نه با استعداد طبیعیشان، بلکه بر اساس میزان بهرهبرداری از استعدادشان تعریف میشوند. به گفتهی میلیاردر، نظم و انضباط شخصی و پشتکار همیشه بر استعداد برتری دارد. بنابراین به جای اینکه فکر کنید آنچه که لازم است (برای مثال استعداد ذاتی!) را ندارید، روی هدایایی که برای ایجاد تفاوت دارید، سرمایه گذاری و تمرکز کنید.
در مرحله دوم، میلیاردر توضیح داد، رهایی از حواس پرتیها بسیار مهم است. امروزه بسیاری از افراد ساعتها را بر روی فناوریهای اعتیاد آور اما توخالی و رسانههای اجتماعی هدر میدهند. اگر میخواهید برنده شوید، باید ساده سازی و تمرکز کنید. این به معنای تبدیل شدن به یک خالص ساز است!! که به جای تمرکز بر بسیاری برنامههای خوب، فقط روی چند پروژهی کاری شگفت انگیز تمرکز دارد. و در زندگی روزمره، به این معنی است که هر چیزی که شما را از تمرکز بیوقفه بر روی مهمترین مسایل منحرف میکند، کنار بگذارید. بنابراین اعلانهای گوشی خود را خاموش کنید و جلسات بیهودهای را که شما را از فعالیتهایی که واقعاً ارزش افزوده دارند دور میکنند، لغو کنید. با پیوستن به باشگاه ساعت ۵ صبحیها، هر روز صبح یک ساعت بدون حواسپرتی به دست آورید تا روی چیزهای مهم تمرکز کنید.
نکتهی سوم این است که بزرگان واقعاً قدرت انباشتن روز (day-stacking) را درک کردهاند. این بدان معناست که کارهای کوچکی که به صورت روزانه انجام میشوند بسیار مهمتر از کارهای بزرگی هستند که هر چند وقت یکبار انجام میشوند. هر روز فقط یک درصد یک توانایی یا مهارت را تقویت کنید. این یک تغییر به نظر کوچک میرسد، اما در طول یک سال ۳۶۵ درصد بهبود یافته است!
میلیاردر آخرین و چهارمین تمرکز اصلی سازندگان تاریخ را اینطور به اشتراک گذاشت: تمرین تسلط شخصی. به گفتهی روانشناس معروف، آندرس اریکسون، یک فرد باید حداقل ۲.۷۵ ساعت تمرین روزانه را به مدت ده سال روی یک مهارت سرمایه گذاری کند تا اولین نشانههای سطح برتر تسلط ظاهر شود. بنابراین اگر میخواهید بر خودتان مسلط شوید، باید اولین ساعت هر روز صبح خود را به طور عمیق روی خود، طرز فکر و همچنین رویکردتان به سلامت، معنویت و عشق بگذرانید.
از آنجایی که این کارآفرین و هنرمند اکنون درک بسیار واضحتری از اینکه چگونه نخبگان واقعاً جلوتر از بقیه هستند، پیدا کرده بودند، میلیاردر به آنها گفت زمان آن رسیده که به سطح بعدی بروند: زمان آن رسیده است که بفهمند چگونه بهترین خود را پرورش دهند.
توجه به هر یک از چهار امپراتوری داخلی به شما امکان میدهد تا بر خود و حرفهی شخصیتان تسلط یابید.
میلیاردر از دو دوست جدید خود پرسید که “چند وقت یکبار شنیدهاید که یک مرشد یا گورو در مورد بهبود طرز فکر صحبت کند؟” ما همیشه این توصیه را شنیدهایم که به افکار مثبتو خوش بینانه فکر کنید و با این کار زندگی خود را بهبود خواهید بخشید.
اما، میلیاردر در حال قدم زدن در امتداد یک ساحل شنی سفید گفت که چیزی که این مرشدها به شما نمیگویند این است که ذهنیت (Mindset) شما تنها یکی از چهار “امپراتوری داخلی” شماست. اگر فقط روی ذهنیت خود کار کنید، مجموعهی سلامت (Healthset)، قلب (Heartset) و روح (Soulset) خود را نادیده گرفتهاید. این مانند صیقل دادن ۲۵ درصد از یک عکس است!
قلب شما زندگی عاطفی و رفاه شماست. این مهم است زیرا، حتی با یک ذهنیت فوق العاده، اگر زندگی عاطفی شما به هم ریخته باشد، نمیتوانید از نظر فکری به آن عمل کنید. همانطور که زیگموند فروید اشاره کرد، «احساسات ابراز نشده هرگز نمیمیرند. آنها را زنده به گور میشوند و بعداً به روشهای زشتتری بیرون خواهند آمد.» بنابراین روی یک حالت قلبی سالم تمرکز کنید و به زودی تفاوت را احساس خواهید کرد.
در مرحله بعد، به سلامت جسمانی خود کمی توجه کنید. یکی از راههای کلیدی برای پیشرفت در زندگی، طول عمر بیشتر است!! همانطور که میلیاردر به شوخی اشاره کرد، اگر مرده باشید، نمیتوانید غول صنعت باشید. متعهد شدن به تناسب اندام به شما اجازه میدهد چند دههی فوق العادهی سالم و پربار داشته باشید تا میراثی بزرگتر بسازید. علاوه بر این، نخبگان میدانند که هر روز با ورزش بسیار بهتر میشود. ورزش انرژی شما را شعله ور میکند، استرس را از بین میبرد و شادی شما را افزایش میدهد. اما حتی این نیز کافی نیست، زیرا امپراتوری داخلی دیگری برای پرورش نیز وجود دارد.
میلیاردر توضیح داد که روح شما معنویت شماست. اغلب اوقات، زندگی روزمره ما را به سمت امور سطحی و مادی میکشاند. پس در لحظات آرام صبح زود وقت بگذارید تا به یاد بیاورید که واقعاً چه کسی هستید. با قهرمان درون خود پیوند برقرار کنید. در سکوت سپیده دم، در آنچه به جهان عرضه میکنید، تأمل کنید. بر روح خود تمرکز کنید و با این کار با بهترین بخش خود ارتباط برقرار خواهید کرد.
کارآفرین از این افشاگریها شگفت زده شد. او با هیجان به میلیاردر گفت که این چارچوب واقعاً درک خود را از خودش تغییر داده است. اما او میخواست بیشتر بداند. چگونه او میتواند از اولین ساعت روز برای استفاده مؤثر این یادگیریها استفاده کند؟
میلیاردر به او گفت که او آماده شنیدن فرمول ۲۰/۲۰/۲۰ است ، اما نه در موریس. آنها میبایست اقیانوس آبی روشن را پشت سر میگذاشتند. آنها به سمت شهر زیبای روم حرکت کردند. وقت آن بود که از اشتیاق مردم روم ، معماری شهر و غذای فوق العادهی آن الهام بگیرند.

فرمول ۲۰/۲۰/۲۰ تضمین میکند که بیدار شدن در ساعت ۵ صبح نتایج باورنکردنی برای شما ایجاد کند.
میلیاردر، کارآفرین و هنرمند که در میدان و پایین پلههای اسپانیایی معروف روم (Rome’s famous Spanish Steps) ایستاده بودند، محیط اطراف خود نگریستند.
میلیاردر گفت، وقت آن است که یاد بگیرید چگونه میتوانید خلاقیت، عملکرد، سودمندی، ثروت و بهره وری خود را متحول کنید. بیدار شدن در ساعت ۵ صبح به تنهایی این کار را نمیکند. ممکن است شما ساعت ۵ صبح بیدار شوید و یک ساعت اول را برای اسکن رسانههای اجتماعی و بررسی پیامها تلف کنید، و این قطعا روز شما را بهینه نمیکند. فرمول ۲۰/۲۰/۲۰ میگوید شما از ۲۰ دقیقه برای حرکت، ۲۰ دقیقه برای تأمل و ۲۰ دقیقه برای رشد استفاده میکنید.
- ۲۰ دقیقه اول
اولین قدم حرکت است – انجام ورزش، یوگا یا هرگونه فعالیت بدنی متناسب با نیازتان، به مدت ۲۰ دقیقه. آنچه واقعاً مهم است این است که عرق کنید. این به این دلیل است که عرق شما از شر کورتیزول، همان هورمون استرس و ترس، خلاص میکند. عرق پروتئین BDNF یا فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز را تولید میکند که سلولهای مغز را ترمیم میکند و تشکیل اتصالات عصبی جدید را تسریع میبخشد. بنابراین با ۲۰ دقیقه عرق کردن، به معنای واقعی کلمه سریعتر فکر خواهید کرد! - ۲۰ دقیقه دوم
سپس، در مدت ۵:۲۰ تا ۵:۴۰ صبح، زمانی را برای تأمل از طریق مدیتیشن، دعا یا هر تمرین تمرکز حواس دیگر اختصاص دهید. قبل از اینکه پیچیدگی روز ظاهر شود، در مورد آنچه برای شما مهم است، فکر کنید. در عصرِ حواسپرتیها و پیامهای مداوم، شگفتزده خواهید شد که وقتی چند لحظه سکوت برای خود دارید، چه رؤیاها و الهاماتی به ذهنتان میآیند.
این افکار را در یک دفتر بنویسید. خواستههای فعلیتان، چیزهایی که در زندگیتان برایشان سپاسگزار هستید و ناامیدیهایتان را روی کاغذ بیاورید. انجام این کار به شما کمک میکند که دیدی از زندگی و مسایل مهم خود پیدا کنید و انرژیهای سمی و منفی را رها کنید.
چند دقیقه به مدیتیشن اختصاص دهید. تحقیقات نشان میدهند که مدیتیشن به کاهش کورتیزول کمک میکند و استرس شما را کاهش میدهد. این یک راه ثابت شده برای آرام ماندن است و نخبگان بزرگ جهان همیشه آرام هستند! - ۲۰ دقیقه پایانی
اکنون زمان ۲۰ دقیقه آخرِ ساعت اول شما است. در اینجا، شما باید رشد کنید، بنابراین ۲۰ دقیقه برای یادگیری یک مهارت جدید، خواندن، یادداشت روزانه یا برنامه ریزی برای روز آینده وقت بگذارید. زندگی افراد موفق را با خواندن بیوگرافی آنها مطالعه کنید. با روانشناسی انسان آشنا شوید. مستندهایی در مورد نوآوری تماشا کنید، یا به کتابهای صوتی دربارهی ایجاد کسب و کار گوش دهید. یک چیز مشترک هر میلیاردر عشق به یادگیری است.
خب! حالا شما مالک یک روتین صبحگاهی عالی هستید، برای اینکه ساعتی را به خودتان اختصاص دهید و عضو واقعی باشگاه ۵ صبحیها شوید.
داشتن خواب با کیفیت و “چرخهی دوگانهی عملکرد نخبگان” برای به حداکثر رساندن پتانسیل باشگاه ۵ صبحیها ضروری است.
همانطور که شهر روم به آرامی بیدار شد، این میلیاردر، کارآفرین و هنرمند به اعماق شهر رفتند. هنگامی که آنها از یک تونل تاریک و غبارآلود پایین میآمدند، میلیاردر اعلام کرد که آنها در دخمههایی هستند – گذرگاههای زیرزمینی که توسط رومیان باستان به عنوان محل دفن استفاده میشد.
هنرمند دلیل حضور آنها در آنجا را پرسید و میلیاردر توضیح داد که آنها توسط افرادی در خواب چند صد ساله احاطه شدهاند، بنابراین مکان مناسبی برای بحث در مورد اهمیت خواب عمیق است.
تحقیقات نشان داده است که خواب یکی از عوامل کلیدی در پیش بینی امید به زندگی است. نحوهی گذراندن آخرین ساعت روزتان تقریباً به اندازهی نحوهی گذراندن ساعت اول صبح برای اوج عملکرد مهم است.
امروزه بسیاری از مردم در وضعیت کمبود خواب هستند که ناشی از فناوری است. تحقیقات نشان میدهد که نور آبی ساطع شده از دستگاههای دیجیتال، سطوح ملاتونین را کاهش میدهد – ماده شیمیایی که باعث خواب میشود. قرار گرفتن در مقابل صفحه نمایش قبل از خواب مانع از خواب صحیح شما میشود، بنابراین حداکثر تا ساعت ۸ بعد از ظهر از این ابزار استفاده کرده و پس از آن، آنها را خود را خاموش کنید. بقیه شب را به صحبت با عزیزان، مدیتیشن، حمام آرامش بخش یا مطالعه بگذرانید و حداکثر تا ساعت ۱۰ شب به رختخواب بروید. به این ترتیب، واقعاً میتوانید ارزش ساعت ۵ صبح خود را به حداکثر برسانید.
خوابیدن تنها راه مهم برای تجدید قوا نیست. در واقع، کلید عملکرد برتر در طول زمان، نوسان بین دورههای کاری شدید و متمرکز در بالاترین سطوح و دورههای زمانی برای سوختگیری عمیق از طریق آرامش، ریکاوری و سرگرمی است. این فرآیندی است که میلیاردر آن را چرخهی دوگانهی عملکرد نخبگان مینامد.
رشد نه تنها در مرحلهی عملکرد، بلکه در مرحلهی بهبود نیز اتفاق میافتد. میلیاردر بیان کرد که اگر میخواهید بفهمید علت این امر چیست، با یک کشاورز صحبت کنید. او به شما خواهد گفت که همیشه یک دورهی شدید خیش زدن خاک، کاشت محصولات و کار جدی وجود دارد. اما بعد از آن، فصل آیش و غیرمزروع است (فصلی که زمین فقط شخم زده میشود اما کاشتی انجام نمیشود). فصل آیش مانند یک دورهی استراحت به نظر میرسد. به نظر میرسد هیچ اتفاقی نمیافتد. اما در واقع، این فصل آیش است، که در آن خاک در حال استراحت است و مواد مغذی خود را دوباره پر میکند، که پیشبینی میکند که محصولات چقدر خوب شکوفا شوند.
برخی از ما دوست نداریم قسمت استراحت این چرخهی دوگانه را داشته باشیم. کارآفرین متوجه این موضوع شد و گفت که زمانهایی که کار نمیکند، احساس گناه میکند. اما، همانطور که میلیاردر پاسخ داد، تعادل مهم است. پس نباید تمام زمان خود را صرف کار کنید، استراحت، آرامش و سرگرمی را نیز در آغوش بگیرید، با این آگاهی که بخش کلیدی عملکرد نخبگان است.
خلاصه نهایی
پیام کلیدی در این خلاصه:
اولین ساعات روز جایی است که قهرمانها ساخته میشوند. اگر میخواهید بر زندگی خود مسلط شوید، از صبحها شروع کنید. رهایی از حواس پرتی در ساعت ۵ صبح به شما این امکان را میدهد که خلاقیت خود را بسازید، تناسب اندام خود را به حداکثر برسانید و از آرامش خود در عصرِ پیچیدگیها محافظت کنید.
توصیه عملی:
ساعت زنگ دار خود را روی نیم ساعت دیرتر تنظیم کنید (برای مثال ۵:۳۰ به جای ۵:۰۰) و خود را فریب دهید تا ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوید.
ابتدا یک ساعت زنگ دار بخرید. تکنولوژی حواس پرتی است و هرگز نباید در اتاق خواب شما باشد. هنگامی که یک ساعت زنگدار قدیمی زیبا تهیه کردید، آن را روی نیم ساعت دیرتز تنظیم کنید. ساعت را روی ۵:۳۰ صبح کوک کنید، به این ترتیب، وقتی صبح روز بعد از خواب بیدار میشوید، خود را فریب میدهید و فکر میکنید دیرتر از خواب بیدار شدهاید. وقتی زنگ به صدا در آمد، قبل از اینکه قسمت ضعیف شخصیت شما دلایلی برای ماندن زیر لحاف بیاورد، فوراً از رختخواب بیرون بپرید.

در بخشهایی از کتاب میخوانیم
از بخشهای آغازین و پایانی روز خود بسیار مراقبت کنید، و بقیه روزتان تقریبا نیازی به مراقبت نخواهد داشت. مالک صبح خود شوید و زندگی خود را ارتقاء بخشید.
هنر روح من را تغذیه میکند. کتابهای عالی، امید من را ضد ضربه میکنند. مکالمات غنی خلاقیت من را بیشتر میکنند. موسیقی شگفت انگیز قلب من را فراخ میکند. مناظر زیبا روح من را تقویت میکند.
من انتظار دارم زندگی کنم اما یک بار. بنابراین، اگر بتوانم، مهربانی میکنم، یا هر کار خوبی را که بتوانم برای هر شخص دیگری انجام میدهم، اجازه دهید اکنون این کار را انجام دهم، و آن را به تعویق نیاندازم، زیرا دیگر نمیتوانم این راه را پشت سر بگذارم.
شما در زندگی چیزها را بر اساس کسی که هستید جذب میکنید، نه بر اساس چیزی که میخواهید. خواستههای شخصی، بدون رشد شخصیتی، مثل اینه که رؤیای داشتن باغچهٔ زیبایی رو داشته باشید، اما هیچ بذری نکارید. ما با ارتقا دادن ارزشهای فردیمون، دستاوردهای عالی رو به سمت خودمون جذب میکنیم.
همیشه به یاد داشته باشید که بهانههای شما موجب گمراهی، ترسهایتان موجب دروغگویی و شکهایتان موجب دزدی میشود.
مثل یک قهرمان زندگی کن. این همان چیزی است که افراد موفق به ما یاد میدهند. شخصیت اصلی داستان زندگی خودتان باشید، وگرنه زندگی چه ارزشی دارد؟
-واقعاً چرا من بعضیوقتها، قبل از خوردن صبحانه، به بیش از شش موضوع غیرممکن فکر میکردم.
-طوری زندگی نکنید که انگار قرار است دههزار سال عمر کنید. سرنوشت شما به شخص خودتان مربوط است. تا وقتی هنوز زندگی میکنید، تا وقتی که هنوز روی زمین خدا نفس میکشید، تلاش کنید تا به انسانی از همه لحاظ عالی تبدیل شوید.
عمر شما محدود است. پس، عمرتان را با تلاش برای زندگیکردن بهجای شخص دیگری هدر ندهید. گرفتار تلۀ زندگیکردن با تفکر و نظرات دیگران نشوید. اجازه ندهید که سر و صدای نظرات دیگران، صدای درونیتان را خفه کند. و از همه مهمتر، شهامت پیروی از قلب و شهود خودتان را داشته باشید. قلب و شهود شما از پیشتر میداند که شما واقعاً دلتان میخواهد به چه جور آدمی تبدیل شوید.
یک کودک، در باورکردن چیزهای غیرقابلباور هیچ مشکلی ندارد، درست مثل نابغهها و دیوانهها. فقط این من و شما هستیم که با مغزهای بزرگ و قلبهای کوچک خود، بیش از حد فکر میکنیم و دچار شک و تردید میشویم.
سخنران خطاب به هزاران نفر حاضر در سالن گفت: «زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید. شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید. وجود شما طوری طراحی شده که بهدنبال حرفههای فوق مهم برید. شما خلق شدید برای اینکه بهعنوان نیروی خیر، روی این سیارهٔ کوچک ایفای نقش کنید. شما در این تمدنی که تقریباً چیزی از تمدن درش باقی نمونده، قابلیت تسلط بر عظمت ذاتی خودتون رو دارید. شما خلق شدید تا اصالت خودتون رو در این جامعهٔ جهانی که اکثریت مردمش دنبال خرید کفشهای زیبا و به دست آوردن اقلام گرونقیمتاند و بهندرت برای تعالی خودشون سرمایهگذاری میکنند، از نو به دست بیارید. برای اینکه شخصیت خودتون رو راهبری کنید، بهتره که… در واقع، ضروریه که دیگه یک زامبی سایبری نباشید که بیوقفه به وسایل دیجیتال جذب میشه. شما باید زندگیتون رو جوری از نو بسازید که ارباب زندگی خودتون و اسوهٔ شایستگی باشید، و کنار بذارید اون خودمحوریای رو که اسباب محدودیت انسانهای نیکِ روزگاره. تمام مردان و زنان بزرگ دنیا اهل “بخشیدن” بودن، نه “گرفتن”. انکار کنید اون تفکر غلط رایج رو که میگه: “اونهایی برنده میشن که بیشتر از بقیه جمع میکنن. در عوض، کار قهرمانانه رو انجام بدید ـ کاری که بازار کارتون رو با کیفیت ناشی از اصالت و کمک به مردم قبضه میکنه. و حینی که اون کار رو انجام میدید، بهتون توصیه میکنم زندگی خصوصیای بر پایهٔ اخلاقیات و سرشار از زیباییهای حیرتآور برای خودتون ایجاد کنید و وقتی پای محافظت از آرامش درونتون در میونه، تحت هیچ شرایطی تسلیم نشید. دوستان من، به این طریقه که شما میتونید همراه با ملائکه عروج کنید و در میان خدایان راه برید.»
خانمکارآفرین از دوران کودکیاش قایقرانی را یاد گرفته بود. عاشق این بود که آب شور دریا روی صورت جوانش بخورد و حس آزاد بودن در دریای بیکران، روحش را جلا میداد. در ذهنش از خودش پرسید که چرا قایقرانی را رها کرده است و خیلی از کارهای دیگری که برایش لذتبخش بوده را کنار گذاشته است. او بهخاطر بودن در این لحظۀ خاص، عمیقاً شکرگزار بود، چون در قایقی کوچک در حال عبور از اقیانوس بیکران هند بود، در این لحظه، ذهنش کاملاً رها و دلش شدیداً سرزنده بود.
کارآفرین با خودش فکر کرد: «فرهنگ جامعۀ ما، موفقیت رو با توجه به مقدار پولی که داریم، چیزهایی که به دست آوردیم و میزان نفوذی که در بین مردم داریم، ارزیابی میکنه. درحالیکه سخنران و آقای رایلی هر دو بر این باورند که این پیروزیها مهمه، ولی من رو تشویق کردند که باتوجه به یک سری دیگه از معیارها، کیفیت زندگیم رو ارزیابی کنم: مثلاً با برقراری ارتباط با قدرت ذاتی خودم و صمیمیت با اصالتم و با نشاط و سرزندگی جسمم و همینطور با میزان شادی عمیقم. به نظر، این روش بهتری برای ارزیابی موفقیت باشه. اینکه در دنیا، به خواستههام برسم و همیشه از درونم در آرامش باشم.»
لحظات خوب کارآفرین در سمینار سخنران و گذراندن روزهایی شگفتانگیز در این جزیرۀ بکر در کنار مردمی خونگرم که هنوز با لبخند به یکدیگر «صبح بخیر» میگویند، به غریبهها لبخند میزنند و در رفتارشان با غریبهها از خود صمیمیت محض نشان میدهند، باعث شده بود بهمرور، تغییرات کوچک و بزرگی در درک او از ماهیت ذات واقعیِ یک زندگی کارآمد، مرفه و رضایتبخش ایجاد بشود.
به انجمن پر شور کتاب ما بپیوندید و بخشی از گفتگو باشید! ما دوست داریم دیدگاه منحصر به فرد شما را در مورد این کتاب و این خلاصه کتاب بخوانیم.
آیا قسمت خاصی از این کتاب با شما طنین انداز شد؟ آیا قسمتی از کتاب را دوست دارید که با ما به اشتراک بگذارید؟ افکار خود را به اشتراک بگذارید و بیایید با هم به دنیای ادبیات شیرجه بزنیم.
دیدگاهتان را بنویسید