اسب و مرد ماشین فروش: مفهومی که میتواند نگاه شما به ارزشمندی خودتان را کاملاً تغییر دهد

عناوین
Toggleبسیاری از ما در محیطهایی بزرگ شدهایم که باعث شده عزت نفس پایینتری داشته باشیم. این عزت نفس ضعیف اغلب از احساسی عمیق به نام بیارزشی نشأت میگیرد. وقتی برای چیزی ارزش قائل میشویم که آن را برای خود مفید، مهم یا سودمند بدانیم. اما درک این نکته که ارزشمندی کاملاً به نیازها وابسته است، میتواند زندگی ما را متحول کند.
ارزشها و تأثیر آنها بر ما
از دوران کودکی، بسیاری از ما در خانوادههایی رشد کردهایم که برای برخی ویژگیها و رفتارها ارزش بیشتری قائل بودند. این ارزشگذاریها معمولاً بر اساس نیازهای والدین یا اطرافیان شکل گرفتهاند. به عنوان مثال، ممکن است خانوادهای برای موفقیت تحصیلی ارزش زیادی قائل باشد، در حالی که دیگری هنر یا ورزش را برتر بداند. زمانی که کودکان رفتاری برخلاف این ارزشها نشان دهند، احتمالاً با واکنشهایی مانند سرزنش یا بیتوجهی روبهرو میشوند.
این واکنشها میتوانند تأثیر عمیقی بر ذهن کودکان داشته باشند. برای مثال، کودکی که ذاتاً به فعالیتهای خلاقانه علاقه دارد اما در خانوادهای بزرگ میشود که موفقیت تحصیلی بالاترین ارزش است، ممکن است احساس کند که استعدادها و علایق او ارزشی ندارند. این ناهماهنگی بین تواناییها و ارزشهای خانواده، به مرور عزت نفس او را کاهش داده و حس بیکفایتی را در او تقویت میکند.
ارزشها چگونه شکل میگیرند؟
ارزشهایی که در خانواده یا محیط نزدیکمان شکل میگیرند، اغلب بازتابی از نیازها و اولویتهای اطرافیان ما هستند. برای مثال:
- اگر والدین نیاز دارند که دیگران فرزندان آنها را “باهوش” یا “موفق” بدانند، ممکن است برای نمرات عالی یا قبولی در آزمونهای خاص ارزش بیشتری قائل شوند.
این ارزشگذاریها به کودک منتقل میشود و او نیز به تدریج شروع به پذیرفتن این استانداردها میکند تا مورد تأیید والدین قرار گیرد و از تنبیه یا طرد شدن جلوگیری کند.
مشکلات ناهماهنگی بین ارزشها و ویژگیهای ذاتی
مشکل زمانی به وجود میآید که ارزشهایی که به کودک تحمیل میشود، با استعدادها یا ویژگیهای ذاتی او هماهنگ نباشد. به عنوان مثال:
- کودکی که علاقه شدیدی به هنر دارد، اگر در خانوادهای بزرگ شود که برای دستاوردهای علمی اهمیت بیشتری قائل هستند، ممکن است احساس کند که علاقه و استعدادش بیارزش است.
- یا برعکس، کودکی که ذاتاً کنجکاوی علمی دارد، اگر در محیطی هنری رشد کند، ممکن است احساس ناکافی بودن کند.
این تضاد باعث میشود که کودک به تدریج احساس ارزشمندی خود را از دست بدهد، زیرا میبیند نمیتواند با استانداردهای محیط نزدیکش همخوانی داشته باشد.
ارزشها بر اساس نیازها شکل میگیرند
وقتی صحبت از ارزشگذاری میشود، مهم است بدانیم که ارزشها همیشه بر اساس نیازها شکل میگیرند. به عنوان مثال:
- اگر یکی از والدین نیاز به آرامش دارد، احتمالاً برای سکوت و رفتار آرام ارزش قائل میشود.
- اگر نیاز به “موفقیت اجتماعی” داشته باشد، احتمالاً برای شغل پرستیژدار یا دستاوردهای خاص فرزندانش ارزش بیشتری قائل است.
بنابراین، بسیاری از باورها و ارزشهایی که ما درونی کردهایم، در واقع پاسخهایی به نیازهای والدین یا اطرافیانمان هستند.
داستان اسب و مرد ماشین فروش
در اینجا داستانی را تعریف میکنم که میتواند نگاه شما را به ارزشمندی تغییر دهد:
اسب با مردی زندگی میکرد که فروشنده ماشین بود. این مرد عاشق ماشینها بود و نیاز داشت وسیلهای داشته باشد که بتواند با سرعت زیاد حرکت کند و درآمد بالایی برایش ایجاد کند. مرد همیشه درباره موتورهای قدرتمند و سرعت ماشینها صحبت میکرد و ماشینهایش را با علاقه تمیز میکرد.
اسب، با دیدن این صحنهها، احساس کرد که در مقایسه با ماشینها هیچ ارزشی ندارد. او شنید که برای برابری با یک ماشین، به ۱۴۰ اسببخار نیاز است، اما خودش فقط یک اسب بود! بنابراین اسب به این نتیجه رسید که بیارزش است.
یک روز، اسب را به مزرعهای بردند. او فکر کرد که مرد فروشنده از او خسته شده و میخواهد او را رها کند. اما در مزرعه، مرد دیگری با لبخند و هیجان منتظر او بود. این مرد، به یک اسب نیاز داشت که بتواند با او در مسابقات پرش شرکت کند – کاری که هیچ ماشینی نمیتوانست انجام دهد. برای این مرد، اسب گرانبها و بینظیر بود.
نتیجهگیری از داستان
ارزش شما به رفتار دیگران با شما ارتباطی ندارد، بلکه به این بستگی دارد که ویژگیهای شما در کجا و برای چه کسی مهم و مفید است. اگر در محیطی هستید که نیازهای شما با آن همخوانی ندارد، این به معنای بیارزشی شما نیست، بلکه نشان میدهد که در مکان یا شرایط مناسبی قرار ندارید.
پرسشهایی برای تأمل
- والدین شما برای چه ویژگیهایی ارزش قائل هستند و چرا؟
- آیا این ارزشها با ویژگیها و استعدادهای ذاتی شما همخوانی دارند؟
- اگر نه، چه چیزهایی برای آنها اهمیت بیشتری دارد و چرا؟
پیام پایانی
ارزشگذاریها، ذهنی و وابسته به نیازها هستند. اگر احساس بیارزشی میکنید، به این فکر کنید که نیازها و ارزشهای محیط نزدیک شما ممکن است با استعدادها و ویژگیهای شما همخوانی نداشته باشد. به جای تلاش برای تغییر دیگران، محیطی را بودن و فعالیت کردن پیدا کنید که متناسب با نیازهای شما باشد. همیشه کسی وجود دارد که به تواناییها و ویژگیهای شما نیاز داشته باشد؛ کافی است آن فرد یا محیط را بیابید.
دیدگاهتان را بنویسید