خلاصه کتاب راه و رسم عشق یا چگونه عشق بورزیم

عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: How to Love
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- نویسنده: تیک نات هان یا تیچ نات هان
- ژانر: معنوی، بودیسم، فلسفی، خودیاری، عشق، ارتباط
- امتیاز کتاب: ۴.۳۲ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
کتاب «راه و رسم عشق» یا «چگونه عشق بورزیم» مجموعهای ضروری از آموزههای مربوط به عشق از استاد مشهور ذن بودایی، تیک نات هان است. این کتابِ مملو از خرد و بصیرت، رمز و راز عشق واقعی را در کاوش در مورد معنای دوست داشتن خود، شرکایمان و خود جهان باز میکند.
درباره نویسنده
تیک نات هان یک راهب، معلم و فعال صلح ویتنامی ذن بودایی مشهور است که زندگی خود را وقف ترویج ذهن آگاهی، شفقت و مشارکت اجتماعی کرده است. آموزههای او بر اهمیت زندگی در لحظه حال و پرورش آرامش درونی از طریق تمرینهای ذهن آگاهی تأکید میکند. تیک نات هان از طریق کتابها، سخنرانیها و نشستهای خود زندگی میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است و بینشها و ابزارهای عملی را برای تحول شخصی و هماهنگی جهانی ارائه میدهد.

مقدمه: درسهایی در مورد عشق از استاد مشهور ذهن آگاهی جهانی.
اگر اخیرا مجلهای یا سایتی در مورد سبک زندگی را مطالعه کرده باشید، حتما کلمهی تمرکز حواس را دیدهاید. در لحظه بودن و لذت بردن از هر لقمهای که میخورید، هر قدمی که برمیدارید یا هر گلی که میبینید، میتواند معجزه کند. ذهن آگاهی میتواند شما را شادتر و سازندهتر کند، دامنهی توجه شما را افزایش دهد و به شما در تحقق خواستههای دیرینهتان کمک کند.
با توجه به اینکه این تکنیک باستانی آسیایی در جوامع مدرن غربی در حال افزایش محبوبیت است، راهب بودایی ویتنامی و معلم روحانی مشهور جهان، تیک نات هان، ایدهای به ذهنش رسید: چه میشد اگر تکنیکهای تمرکز حواس را در مورد چیزی که برای همه ما مهم است به کار ببریم، برای عشق؟
“چگونه دوست داشته باشیم” پاسخ اوست. این کتاب پر از بینش و توصیههای عملی در مورد عشق، به عنوان یک راهنمای ضروری عمل میکند و مسیرهای درهم تنیده و پیچیدهی قلب را روشن میکند.
در این خلاصه، یاد خواهید گرفت که:
- چگونه بفهمیم که آیا عشق واقعی خود را یافتهاید؟
- چرا احترام به خود اساس دوست داشتن دیگران است. و
- چگونه هوشمندانه رابطهی جنسی را تمرین کنید و به صمیمیت واقعی با شریک زندگی خود دست یابید.
عشق باید با شادی تغذیه شود و با دیگران تقسیم شود.
تصور کنید که که یک قاشق نمک به یک لیوان آب اضافه میکنید. این آب غیر قابل نوشیدن خواهد بود، درست است؟ اما اگر همین مقدار را به یک رودخانه اضافه کنید چه؟ یدر این حالت ک قاشق نمک به هیچ وجه تغییر زیادی ایجاد نمیکند.
عشق کمی شبیه همین است.
اگر قلبهایمان کوچک است، کوچکترین عیبها و ناکامیهای اطرافیانمان میتواند ما را عصبانی کند. با این حال، اگر قلب خود را گسترش دهیم، قادر خواهیم بود با همدردی و همدلی با دیگران رفتار کنیم.
پس چگونه میتوانید عاشقتر شوید؟
عشق نیاز به نگهداری و تغذیه (sustenance) دارد. نیاز به شادی دارد.
علت این است که عشق یک موجود زنده است و مانند هر موجود زندهی دیگری که نفس میکشد، نیاز به تغذیه دارد.
شادی (Happiness) غذای عشق است. وقتی خوشحال هستید، میتوانید هم خود و هم دیگران را دوست داشته باشید.
اما این سوال پیش میآید: شادی چیست؟
بودیسم ذن بینشهای ارزشمندی ارائه میکند.
با برآوردن خواستههای سطحی نمیتوان به شادی دست یافت. شادی میوه و ثمرهی ذهن آگاهی است. به پیاده روی بروید. اگر توجه خود را روی تک تک حرکات بدن خود متمرکز کنید و مقصد نهایی خود و دلیل تلاش برای رسیدن به آنجا را فراموش کنید، متوجه خواهید شد که خوشبختی واقعی چیست.
علت این است که ذهن آگاهی در مورد تجربه و قدردانی از لحظهی حال است. هنگامی که به زمان حال توجه میکنیم، متوجه زیبایی فراوان جهان میشویم. ما واقعاً میتوانیم از شادی در چیزی به سادگی یک گل شکوفا قدردانی کنیم.
اما این را برای خود نگه ندارید! زیبایی، مانند عشق و شادی، برای به اشتراک گذاشتن ساخته شده است.
تمرین ذهن آگاهی راهی عالی برای یادگیری نحوه به اشتراک گذاشتن این هدایا با افراد دیگر است.
تصور کنید با دوستی که مشغول و نگران چیزی است، به پیاده روی میروید. با اشاره به چیزهایی که قلب شما را گرم میکند، خواه خورشید باشد یا بازی ابرها در آسمان بالای سرتان، میتوانید شادی و عشق را در انعکاسهای آشفتهی آنها بیاورید.

برای درک ماهیت واقعی عشق، باید چهار ویژگی آن را بشناسید.
با شنیدن کلمهی “عشق” به چه چیزی فکر میکنید؟
بسیاری از ما این مفهوم را با نوع خاصی از رابطه و شریک مطلوب خود مرتبط میدانیم، در حالت ایدهآل یک شریک زیبا و موفق!
اما این عشق واقعی نیست.
برای درک این موضوع، ابتدا باید ماهیت عشق را درک کنید.
عشق واقعی به این نیست که چه چیزی به دست میآورید، بلکه بیشتر به تشخیص و درک رنج دیگران است. عشق به شما این امکان را میدهد که رنج را از دیدگاه شخص دیگری ببینید، و این اتفاق کمک به او را آسانتر میکند. راه دیگر برای توصیف این ویژگی عشق واقعی، همدلی (empathy) است.
تشخیص عشق واقعی کار سختی نیست. عشق واقعی دنیایی از زیبایی را آشکار میکند و احساس طراوت و استحکام میدهد و حس آزادی، آرامش و شادی را ارائه میدهد. اگر فکر میکنید ممکن است عاشق باشید، از خود بپرسید که آیا سرشار از احساس شادی خالص هستید یا خیر. اگر نه، احتمالاً عشق واقعی نیست.
شادی با احترام تکمیل میشود. در بسیاری از مناطق آسیا، این سنت وجود دارد که همسران باید به همان احترامی که با مهمانان رفتار میکنند، با یکدیگر رفتار کنند. این احترام عمیق برای حفظ یک رابطه بسیار مهم است و حتی شرکای طولانی مدت باید این سطح از احترام را حفظ کنند.
آخرین ویژگی عشق واقعی، گستردگی آن است. در ابتدا عشق معطوف به یک فرد تنهاست. اما با گذشت زمان رشد میکند و شروع به گسترش به بیرون میکند تا همهی موجودات زنده را در بر بگیرد.
برای تشخیص عشق واقعی باید به چهار ویژگی تعیین کنندهی آن توجه کنید: اینها مهربانی (loving-kindness)، شفقت (compassion)، شادی (joy) و اعتدال (equanimity) هستند.
بیایید این مفاهیم را بررسی کنیم.
مهرورزی (Loving-kindness) در مورد استفاده از ذهن آگاهی برای شاد کردن دیگران است. به عبارت دیگر، این توانایی ماست که خورشید را حتی در ابریترین قلبها بتابانیم.
شفقت (Compassion) به ما این امکان را میدهد که رنج دیگران را ببینیم و با موقعیت آنها همدردی کنیم. وقتی با رنج آنها هماهنگ شدیم، همدل میشویم، میتوانیم واقعاً ببینیم و عمیقاً گوش کنیم.
شادی (joy) پایدار و عمیق است. شاد کردن دیگران یک هدیهی بزرگ است.
صفت آخر هم اعتدال (equanimity) است. این را میتوان فراگیری (inclusiveness) نیز نامید. این صفت توانایی از بین بردن مرزهای بین خود و شخص دیگری است تا رنج او به رنج شما تبدیل شود.
عشق مستلزم این است که هم به خود و هم به شریک زندگیتان اعتماد داشته و احترام بگذارید.
بنابراین اکنون شما ویژگیهای کلیدی عشق واقعی را میدانید. چه چیز دیگری لازم است بدانید؟
خوب، دو عنصر حیاتی دیگر برای عشق وجود دارد: احترام و اعتماد.
عشق صرفاً بر موضوع خود متمرکز نیست؛ این همچنین شامل احترام و اعتماد به خود است.
در واقع عشق همیشه با نگاه به درون آغاز میشود. برای عشق ورزیدن، باید یاد بگیرید که به خوبی و طبیعت مهربان و مشفق خود اعتماد کنید.
این یک نوع عشق به خود است. برای رسیدن به چنین حالتی، باید به بدن خود همانطور که هست احترام بگذارید و به آن اعتماد کنید. با پذیرفتن خود همانگونه که هستید، متوجه خواهید شد که بدن شما به پناهگاهی تبدیل میشود که میتوانید در آن به دنبال استراحت و سرپناهی در مواقع آشفتگی باشید.
به چمنزاری فکر کنید که پوشیده از گل است. هیچ دو گلی شبیه هم نیستند. ما هم همینطوریم، هر کدام از ما شکوفهای منحصربهفرد نسبت به اطرافیانمان داریم.
با این حال، ما عادت کردهایم که از خود و دیگران انتقاد کنیم. به جای قدردانی از زیبایی آنچنان که هست، تمایل داریم یک گل را تجزیه و تحلیل کنیم، به کوتاه کردن یک برگ یا ریشه کن کردن ساقهای فکر میکنیم که فکر میکنیم کامل نیست.
بنابراین باید یاد بگیریم که تشخیص دهیم که از قبل زیبا هستیم و این حقیقت را به خود و دیگران، به ویژه جوانان تأثیرپذیر، یادآوری کنیم. آیا انتقاد از رنگ گل رز به جای تحسین کردن سایهی گلبرگهایش، بیهوده نیست؟
عشق یک خیابان دو طرفه است. هنگامی که شروع به اعتماد و احترام به خود کردید، باید یاد بگیرید که آن را به شریک زندگی خود نیز تعمیم دهید.
عشق بدون اعتماد غیرممکن است. اگر نتوانید به کسی اعتماد کنید، نمیتوانید عشق واقعی را با او تجربه کنید.
اما فقط احترام گذاشتن و اعتماد به شریک زندگی در ذهنتان کافی نیست، شما همچنین باید آن را به او ثابت کنید.
از تجربهی نویسنده از ملاقات با زوجی از بوردو که به مرکز خلوتگاه او در فرانسه آمده بودند، توجه کنید. زن در طول مکالمهی سه جانبهی آنها نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد. چیزی در زندگی او گم شده بود، او مانند گلی بود که نیاز به آبیاری داشت.
اما او به چه چیزی نیاز داشت؟ نویسنده به شوهرش گفت که چیزی که او کم دارد، عشق و احترام است.
بعد از ناهار، شوهر به توصیهی نویسنده عمل کرد. او شروع کرد به گفتن همه چیزهایی که در مورد همسرش دوست داشت و به او احترام میگذاشت و چندین ساعت بدون مکث این کار را ادامه داد. اندوه آنها فوراً به شادی تبدیل شد.
تمرین معنوی میتواند به ما کمک کند تا عشق ورزیم و صمیمیت واقعی را ایجاد کنیم.
چه کسی عشق واقعی را در صحنه تاریخ جهان نشان داده است؟ اگر از ما خواسته شود مثالی بیندیشیم، بسیاری از ما چهرههایی مانند عیسی مسیح، گاندی، دالای لاما یا مادر ترزا را نام میبریم.
معنویت و مذهب در دنیای سکولار ما از شهرت خوبی برخوردار نیستند. اما وقتی صحبت از عشق واقعی در عمل به میان میآید، بیشتر نامهایی که به ذهن میرسد، نام مردان و زنان عمیقاً مؤمن و روحانی است.
این یک تصادف نیست. تمرین معنوی قدم و پلهای برای یادگیری عشق ورزیدن است.
با این حال، روشن بودن در مورد تعاریف و معانی مهم است. این در مورد ایمان و پیروی کورکورانه به نوعی عقیده یا تعصب نیست. این تمرینی است که شادی را پرورش میدهد و به ما کمک میکند تا برای بهتر شدن تغییر کنیم.
در واقع این ضروری است، اگر بخواهیم چالشهای زندگی را با خونسردی و انعطاف پذیری پشت سر بگذاریم.
عات این است که ما موجودات صرفا فیزیکی نیستیم. هر یک از ما دو بدن داریم، بدن فیزیکی خود و بدن دوم، جسم روحانی ما. تکنیکهای مدیتیشن و تمرکز حواس صرفاً در مورد هماهنگ کردن این دو بدن باهم هستند. هنگامی که این کار را انجام دادیم، درک احساساتمان برای ما بسیار آسانتر میشود.
تماس با احساسات واقعیمان، هدف تمرین معنوی است. و این به ما امکان میدهد رنج دیگران را بشناسیم و شروع به دوست داشتن آنها کنیم.
آگاهی از احساس دیگران با عشق مرتبط است، زیرا عشق واقعی جستجوی صمیمیت (intimacy) است.
یک راه خوب برای ایجاد صمیمیت واقعی، گوش دادن عمیق است، تکنیکی که به شما امکان میدهد اطلاعات بیشتری در مورد شریک زندگی خود پیدا کنید. صرف یک یا دو ساعت برای تمرکز کامل بر حضور آنها، میتواند این روند را آغاز کند. پتانسیل کشف نامحدود است، زیرا هر فرد ابعاد عمیقی را در خود جای داده است.
صمیمیت فیزیکی یکی دیگر از ابزارهای ایجاد صمیمیت است. سکس زمانی فراتر از امور عادی میرود و به چیزی زیبا تبدیل میشود که همزمان بیان صمیمیت عاطفی و معنوی باشد. گفتن این کار آسانتر از انجام آن است، و تنها زمانی کار میکند که هر دو طرف کاملا حواسشان باشد و سرشار از عشق به یکدیگر باشند.

رابطهی جنسی به تنهایی صمیمیت واقعی را ایجاد نمیکند و بنابراین باید هوشمندانه انجام شود.
صمیمیت و رابطه جنسی اغلب با هم ترکیب میشوند. اما در واقعیت، آنها چیزهای متفاوتی هستند.
علت این است که رابطهی جنسی به تنهایی نمیتواند صمیمیت واقعی ایجاد کند.
سکس بدون عشق میتواند سرگرم کننده باشد، اما همچنین ناسالم است. در نهایت، میل جنسی میتواند با عشق و صمیمیت واقعی اشتباه گرفته شود.
همانطور که دیدیم، ما دو بدن داریم: یک بدن فیزیکی و یکی جسم روحانی. برآوردن نیازهای بدن فیزیکی ممکن است با غفلت از نیازهای معنوی باشد. رابطهی جنسی بدون عشق، گسست بین قلب و ذهن را عمیقتر میکند.
مردم اغلب برای رهایی از تنهایی خود به رابطه جنسی روی میآورند و فراموش میکنند که تنهایی وضعیتی است که با تماس فیزیکی صرف قابل درمان نیست. رابطهای که در آن هر دو طرف رویاها و آرزوهای یکسانی دارند، و همچنین ارتباط در سطح عاطفی عمیق، تنها راه حل واقعی برای تنهایی است.
این بدان معنا نیست که رابطهی جنسی نمیتواند یک رابطه واقعی صمیمی باشد. میتواند، اما باید عاقلانه باشد!
نه گفتن به رابطهی جنسی در زمانی که احساسش نمیکنید، یک بخش اساسی از این نوع ذهن آگاهی است. موافقت نکردن برای داشتن رابطهی جنسیای که صرفاً برای راضی کردن شریک زندگیتان است یا برای سختی نه گفتن، تنها راه برای وفادار ماندن به نیازهای خود و برقراری ارتباط موفقیت آمیز با آنهاست. رابطهی جنسی که منعکس کنندهی خواستهها و احساسات شما نیست، رابطهی جنسی عاشقانه نخواهد داشت.
تمرین هوشمندانهی رابطهی جنسی فقط در مورد هماهنگ کردن خواستههای خود با همسرتان است. رابطهی جنسی واقعی ثمرهی این حس ارتباط است.
این میتواند خسته کننده باشد، زیرا گاهی اوقات شما با شریک زندگی خود همسو نخواهید بود.
با این حال، میتوانید یاد بگیرید که انرژی جنسی خود را به سایر جنبههای زندگی خود هدایت کنید. راهبان مجرد را در نظر بگیرید: اینطور نیست که آنها میل جنسی را تجربه نمیکنند، اما آنها تکنیکهایی را برای مهار آن انرژی و هدایت آن برای اهداف دیگر توسعه میدهند. آنها از این انرژی برای فعالیتهای مختلفی مانند خرد کردن چوب، مراقبت از باغ، آشپزی، مراقبه یا تمرکز بر روابط خود با دوستان و خانواده استفاده میکنند.
طرفین باید آرزوها و اهداف یکسانی داشته باشند و به دنبال برقراری ارتباط عاشقانه با یکدیگر باشند.
حفظ یک رابطهی عاشقانه چالش برانگیز است. به همین دلیل ضروری است که با قرار گرفتن در کنار شریکی که ارزشها و اهداف زندگی شما را ندارد، اوضاع را پیچیدهتر نکنید.
احساسِ داشتنِ آرزوهای مشترک برای تحکیم یک رابطهی سالم حیاتی است.
علت این است که این احساسات مشترک و ارتباط عاشقانه باعث ایجاد وحدت میشود. وقتی هر دو طرف در مورد زندگی خود دیدگاه یکسانی دارند و ایدههای یکسانی در مورد مسیر خود دارند، میتوانند هماهنگ عمل کنند. این همسویی زمانی بیشتر محتمل است که قبلاً زمانی را صرف بحث در مورد آنچه برای هر دوی شما مهم است، کرده باشید.
زوجی را در نظر بگیرید که مسیر یادگیری معنوی را در پیش گرفتهاند. به اشتراک گذاشتن ارزشهای یکسان به آنها اجازه میدهد با هم مراقبه کنند و محیطی دوستداشتنیتر ایجاد کنند، تجربیاتشان را غنیتر کنند و ارتباطشان را عمیقتر کنند.
و نمیتوان گفت که این اتحاد به کجا میتواند شما را ببرد. چیزی که فقط با دو نفر شروع میشود، میتواند به زودی در کل جامعه شکوفا شود! اینگونه است که بسیاری از مراکز معنوی شروع میشوند. در پایان صدها نفر از همفکران به یکدیگر میپیوندند و آرزوها و زندگیشان را به اشتراک میگذارند.
ارتباط موثر برای حفظ هماهنگی و تفاهم بین شما و شریک زندگیتان ضروری است.
پس چگونه در مورد آن اقدام میکنید؟
یک قانون جهانی خوب این است که نباید تصور کنید که میدانید همسرتان به چه چیزی فکر میکند یا به چه چیزی نیاز دارد. این قانون بر گوش دادن تاکید دارد. از آنها بپرسید که به چه چیزی نیاز دارند یا چه چیزی آنها را خوشحال میکند. و چک کنید که آیا آنها را به درستی درک کردهاید یا نه.
عملی کردن این رویکرد شما را در موقعیت مناسبی در هنگام تعارضات قرار میدهد. بنابراین وقتی بحثی اجتناب ناپذیر پیش آمد، به جای وارد شدن به بازی سرزنش کردن یکدیگر، مکث کنید و نفس عمیق بکشید. صبر کنید تا چیزی واقعا سازنده و عاشقانه برای گفتن پیدا کنید.
گوش دادن عمیق در اینجا نیز نقش خود را دارد. یادگیری گوش دادن به نظرات شریک زندگی خود بدون قطع صحبتشان، راهی محترمانه برای حل اختلاف است. به یاد داشته باشید، حتی اگر فکر میکنید که حق با شماست، همیشه میتوانید پس از در نظر گرفتن نظرات شریکتان، نظر خود را بیان کنید!
عشق ورزیدن یعنی هوشیار شدن و یادگیری نحوهی ایفای نقش یک درمانگر و شفادهنده است.
این احتمال وجود دارد که شما با مفهوم ذهن آگاهی در صدها موقعیت مختلف مواجه شده باشید. این ایده در غرب بسیار تأثیرگذار شده است و ما مرتباً با توصیههایی در مورد چگونگی راه رفتن، خوردن و ورزش به شیوهای آگاهانه مواجه هستیم.
پس چرا آگاهانه عاشق نباشیم!
اما این جمله در واقع یک چیز را دو بار تکرار میکند: عشق واقعی همان ذهن آگاهی است.
بیایید با خود اصطلاح “عشق” شروع کنیم. عشق کلمهی زیبایی است، بنابراین باید مراقب باشیم که با گفتن غیرمستقیم عاشق چیزبرگر هستیم، از قدرت آن نکاهیم. با محفوظ نگه داشتن استفاده از آن برای نمونههایی از عشق واقعی، ما بیشتر به اهمیت آن توجه میکنیم.
عشقی همراه با ذهنآگاهی، کلنگر است. یعنی دوست داشتن تمام جنبههای یک نفر و قدردانی از زیباییها و عیوب او. ذهن آگاهی به عنوان ترمزی بر قضاوتهای انعکاسی و بی فکر عمل میکند که باعث میشود ما جنبههای چالش برانگیز کسانی را که دوستشان داریم رد کنیم، در عوض ما را تشویق میکند تا صبورانه به رشد و تغییر آنها کمک کنیم.
با تعلیق قضاوت خودکار، عاشق ذهنآگاه شفا دهنده میشود.
برای درک این موضوع، میتوانیم به سمت شرق برویم. «شفقت یا Compassion» در سانسکریت، زبان فلسفی باستانی که به طور گسترده در سراسر آسیای جنوبی استفاده میشود، کارونا یا karuna نام دارد. معنای لغوی آن توانایی رنج کشیدن با شخص دیگری است. اما معنای عمیقتری نیز دارد.
کارونا فقط همدلی نیست، بلکه در مورد ایفای نقش فعال در تلاش برای کاهش و در نهایت التیام رنج تجربه شده توسط شخص دیگر است.
یک دکتر را در نظر بگیرید. در حالیکه اگر او دلسوز باشد و بتواند با درد آپاندیسیت شما همدردی کند فوق العاده خواهد بود، شما همچنین از او میخواهید که اقدامی هم انجام دهد. به هر حال، این کاری است که پزشکان انجام میدهند، آنها علل درد را درمان میکنند و در این مورد با برداشتن آپاندیس، شما را درمان میکنند.
عشق از این نظر مانند داروست. این هنری است که به شما امکان میدهد رنجهای شریک زندگی خود را درک کنید و به بهبود آنها کمک کنید.
اما همانطور که دیدیم عشق یک سکهی دو رو است. هم شما و هم همسرتان باید شفا دهنده باشید. شما باید بتوانید زمانی که رنج میبرید، درخواست کمک کنید. این میتواند مشکل باشد زیرا اعتراف به کمک خواستن، نیاز به شجاعت دارد، به خصوص وقتی که شریک زندگی شما عامل دردتان باشد. با این حال، درخواست کمک از یکدیگر تنها راه دستیابی به شفای متقابل است.

فرضیات خود در مورد رابطه را زیر سوال ببرید و بر این بینشهای کلیدی تکیه کنید.
آیا خوب نیست اگر یک جن کوچک خردمند روی شانه شما نشسته باشد که بتواند کلمات مناسب را برای هر موقعیتی مستقیماً در گوش شما زمزمه کند؟
هر کسی که تا به حال با انتخاب ناخواسته کلمات نادرست دعوا را تشدید کرده است، میداند که انتخاب صحیح آن چقدر میتواند در حل و فصل مشاجرات مفید باشد!
خوشبختانه، سه جمله وجود دارد که میتوانید در حافظه خود بنویسید تا در لحظات سخت به شما کمک کند.
ابتدا به همسرتان بگویید که عصبانی هستید و این شما را رنج میدهد. اگر برایتان سخت است که مستقیماً به او بگویید، همیشه میتوانید برایش نامه بنویسید.
ثانیاً، به آنها بگویید که به رابطه متعهد هستید و تمام تلاش خود را میکنید که در قبال او عاشقانه رفتار کنید. (البته، اگر این حقیقت ندارد، نباید بیانش کنید!) نفس بکشید و از خود بپرسید که آیا واقعاً به این رابطه توجه دارید یا خیر. سعی کنید از گفتن چیزی در هنگام عصبانیت خودداری کنید.
ثالثاً از شریک زندگی خود بخواهید به شما کمک کند تا وضعیت را حل کنید.
داشتن چنین برنامهای در لحظات سخت میتواند ابزار ارزشمندی برای مدیریت رابطهی شما باشد. اما به تنهایی کافی نیست.
عشق واقعی ثمرهی یک ذهن باز است. شما باید آماده باشید که فرضیات خود را در مورد رابطه زیر سوال ببرید.
غروب خورشید را در نظر بگیرید. در پایانش، ما فکر میکنیم که خورشید هنوز در آسمان است. با این حال، به گفته دانشمندان، آنچه ما میبینیم در واقع تصویری از جایی است که خورشید تقریباً هشت دقیقه پیش به دلیل سرعت نور و فاصله زمین از خورشید، در آن قرار داشته است.
ادراکات ما و مفروضاتی که بر اساس آنها میسازیم، اغلب چنین است. گرفتن انتهای اشتباه چوب آسان است. به همین دلیل است که بهتر است فروتن باشیم و دیدگاه خود را نسبت به مسائل زیر سوال ببریم.
ما اغلب از کارهایی که احساس میکنیم شریکمان عمدا انجام داده، بیشتر آسیب میبینیم. اما اگر به دقت نگاه کنیم، اغلب متوجه میشویم که آنها به جای اینکه قصد آسیب رساندن به ما را داشته باشند، با درد خود دست و پنجه نرم میکردند.
خلاصه نهایی
پیام کلیدی در این خلاصه:
عشق دربارهی رابطهی جنسی، رومانس یا یافتن شریک زندگی نیست. عشق واقعی در لحظه بودن و یادگیری نحوهی گوش دادن و تجربهی رنج دیگران است. هنگامی که ما هوشیار و ذهن آگاه میشویم، قادر به شفقت و همدلی عمیقتر میشویم. و این سنگ بنای یک زندگی عاشقانه است که بر اساس احترام و صمیمیت واقعی بنا شده است.
توصیه عملی:
در اینجا نمونهای از ذهن آگاهی از تجربهی نویسنده را آوردهام. نویسنده از سنتی است که در آن در آغوش گرفتن یک تعامل اجتماعی عادی نبود. بنابراین وقتی یک زن غربی از او درخواست آغوش کرد، نویسنده احساس ناخوشایندی داشت. پس او چه کرد؟ او تکنیکهای معنویای را که آموخته بود در این موقعیت ناآشنا به کار برد. او با تمرکز بر لحظهی حال و توجه کامل ذهن، بدن و روح خود به عمل در آغوش گرفتن، یک مراقبه در آغوش گرفتن منحصر به فرد را اختراع کرد که نه تنها به او اجازه داد تا با یک هنجار اجتماعی جدید سازگار شود، بلکه توجه و شفقت او را در زندگی روزمره عمیقتر کرد.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام شرایط همکاری با سایتتون به چه صورته و آیا امکانپذیر هست یا نه؟
سلام
همکاری در چه زمینهای؟