خلاصه کتاب هنر همه فن حریف شدن در احساسات

عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Permission to Feel: Unlocking the Power of Emotions to Help Our Kids, Ourselves, and Our Society Thrive
- نویسنده: مارک براکت (Marc Brackett)
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- ژانر: روانشناسی، خودیاری
- امتیاز کتاب: ۴.۲۰ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
کتاب «هنر همه فن حریف شدن در احساسات» اثری الهامبخش از مارک براکت، مدیر مؤسس مرکز هوش هیجانی دانشگاه ییل، است که به بررسی نقش احساسات در زندگی و اهمیت پرورش هوش هیجانی میپردازد. این کتاب نشان میدهد که چگونه شناخت، درک، نامگذاری، ابراز و تنظیم احساسات میتواند به بهبود کیفیت زندگی، افزایش سلامت روانی، بهبود روابط و موفقیت حرفهای منجر شود.
براکت در این کتاب چارچوب RULER را معرفی میکند که شامل پنج مهارت کلیدی برای تقویت هوش هیجانی است. این روش در محیطهای آموزشی و سازمانی در سراسر جهان به کار گرفته شده و تأثیر مثبتی بر رشد فردی و اجتماعی داشته است.
درباره نویسنده
مارک براکت، روانشناس برجسته و استاد دانشگاه ییل، بیشتر به دلیل پژوهشهای خود در زمینه هوش هیجانی و یادگیری اجتماعی-عاطفی شناخته میشود. او به عنوان مدیر مؤسس مرکز هوش هیجانی ییل، سالها در زمینه توسعه و آموزش مهارتهای احساسی فعالیت کرده است.
رویکرد RULER که توسط براکت توسعه یافته، بهعنوان چارچوبی مؤثر برای آموزش و ارتقای هوش هیجانی در مدارس، محیطهای کاری و زندگی شخصی پذیرفته شده است. تحقیقات و آموزشهای او به افراد در هر سنی کمک میکند تا احساسات خود را بهتر درک و مدیریت کنند و در نهایت، زندگی رضایتبخشتری داشته باشند.

مقدمه
احساسات بخش جداییناپذیر از زندگی انسان هستند، اما بسیاری از ما یاد نگرفتهایم که چگونه آنها را بشناسیم، درک کنیم و مدیریت نماییم. در جوامعی که اغلب احساسات را سرکوب میکنند یا آنها را کماهمیت میدانند، عدم آگاهی از هوش هیجانی میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، روابط ناپایدار و تصمیمات نادرست شود.
مارک براکت، روانشناس برجسته و مدیر مؤسس مرکز هوش هیجانی دانشگاه ییل، در این کتاب نشان میدهد که چگونه پذیرش و مدیریت احساسات میتواند کیفیت زندگی را بهطور قابلتوجهی بهبود بخشد. او رویکردی علمی و کاربردی برای درک و تنظیم احساسات ارائه داده است که به همه افراد، از کودکان گرفته تا بزرگسالان، کمک میکند.
اهمیت هوش هیجانی
هوش هیجانی شامل توانایی درک، پردازش و مدیریت احساسات خود و دیگران است. تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، روابط اجتماعی قویتر، سلامت روانی بهتر و موفقیت بیشتری در زندگی شخصی و حرفهای دارند. با این حال، بسیاری از مردم بهدلیل نداشتن مهارتهای لازم، در مدیریت احساسات خود دچار مشکل هستند.
چارچوب RULER
مارک براکت چارچوب RULER را برای بهبود هوش هیجانی معرفی میکند. این روش شامل پنج مرحله است:
۱. تشخیص (Recognizing):
اولین قدم در مدیریت احساسات، شناخت و شناسایی صحیح آنهاست. این مهارت به ما کمک میکند که بفهمیم در هر لحظه چه احساسی داریم و بتوانیم احساسات دیگران را نیز تشخیص دهیم. این کار از طریق مشاهدهی نشانههای بدنی (مانند تنش عضلانی یا تغییرات در تنفس)، نشانههای رفتاری (مانند پرخاشگری یا سکوت طولانی) و نشانههای زبانی (مانند تغییر لحن یا استفاده از کلمات خاص) انجام میشود. هرچه مهارت ما در تشخیص احساسات دقیقتر باشد، کنترل بیشتری روی واکنشهایمان خواهیم داشت.
۲. درک (Understanding):
پس از تشخیص احساسات، باید دلیل آنها را متوجه شویم. احساسات ما بهطور ناگهانی به وجود نمیآیند؛ بلکه معمولاً نتیجهی یک رویداد، افکار یا تجربههای گذشته هستند. در این مرحله، ما بررسی میکنیم که چرا یک احساس خاص را تجربه میکنیم و چگونه بر رفتار ما تأثیر میگذارد. مثلاً اگر احساس خشم داریم، آیا این خشم ناشی از یک بیعدالتی است یا ناشی از استرس و فشارهای روزمره؟ درک دلیل احساسات، به ما کمک میکند تا واکنشهای بهتری نسبت به آنها داشته باشیم.
مطالعه بیشتر:
مدیریت احساسات مهارتی کلیدی برای داشتن زندگی متعادل و آرام است. اگر میخواهید روشهای عملی برای مدیریت و پردازش احساسات خود را بیاموزید، پیشنهاد میکنیم راهنمای مدیریت احساسات را مطالعه کنید.

۳. نامگذاری (Labeling):
بسیاری از افراد نمیتوانند احساسات خود را بهطور دقیق توصیف کنند و این موضوع باعث سردرگمی و عدم کنترل آنها میشود. در این مرحله، ما یاد میگیریم که احساسات خود را بهدرستی نامگذاری کنیم تا بتوانیم آنها را بهتر درک و مدیریت کنیم. بهعنوان مثال، گاهی ممکن است فردی احساس کند «عصبانی» است، اما در واقع او «ناامید»، «ناامنی» یا «رنجیده» باشد. داشتن دایرهی لغات احساسی گستردهتر، به ما کمک میکند تا احساسات خود را بهطور دقیقتر بیان کنیم و دیگران را نیز بهتر درک کنیم.
۴. ابراز (Expressing):
بسیاری از افراد در بیان احساسات خود دچار مشکل هستند—یا آنها را سرکوب میکنند، یا به شیوهای نامناسب و پرخاشگرانه آنها را بروز میدهند. ابراز احساسات به معنای پیدا کردن راهی سالم و متناسب برای بیان آنها در محیطهای مختلف است. در این مرحله، ما یاد میگیریم که احساسات خود را در موقعیتهای اجتماعی مختلف چگونه ابراز کنیم تا هم خودمان حس بهتری داشته باشیم و هم ارتباطاتمان آسیب نبیند. برای مثال، چگونه میتوانیم ناراحتی خود را بیان کنیم بدون اینکه به دیگران آسیب بزنیم یا چگونه میتوانیم خوشحالی و قدردانی خود را به شیوهای صمیمانه و واضح نشان دهیم؟
۵. تنظیم (Regulating):
آخرین مرحله و مهمترین بخش مدیریت احساسات، یادگیری نحوهی کنترل و تنظیم آنهاست. این بدان معنا نیست که احساسات خود را سرکوب کنیم، بلکه باید آنها را بهگونهای مدیریت کنیم که به نفع ما باشند. در این مرحله، تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، تغییر دیدگاه، استفاده از روشهای ذهنآگاهی (مانند مدیتیشن) و تمرینات رفتاری برای کاهش تنش احساسی معرفی میشوند. افراد با تمرین این روشها میتوانند از واکنشهای احساسی ناپایدار جلوگیری کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
نقش هوش هیجانی در بهبود زندگی
۱. در محیط آموزشی
هوش هیجانی تأثیر قابلتوجهی بر یادگیری، تعاملات اجتماعی و کاهش استرس دانشآموزان دارد. دانشآموزانی که میتوانند احساسات خود را بهتر درک کنند و مدیریت نمایند، در مدرسه عملکرد بهتری دارند، روابط سالمتری با معلمان و همکلاسیهای خود برقرار میکنند و کمتر دچار اضطراب امتحان یا فشارهای اجتماعی میشوند. آموزش هوش هیجانی در مدارس به کودکان کمک میکند تا اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشند، تمرکز بهتری روی مطالب درسی داشته باشند و با چالشهای تحصیلی و اجتماعی بهتر کنار بیایند. همچنین، مدارس میتوانند با ایجاد محیطی که در آن احساسات دانشآموزان به رسمیت شناخته شود، به افزایش سلامت روانی و بهبود نتایج تحصیلی کمک کنند.
۲. در محیط کاری
در دنیای حرفهای، هوش هیجانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت در رهبری، همکاری تیمی و تصمیمگیریهای مؤثر است. افرادی که قادر به مدیریت احساسات خود و درک احساسات دیگران هستند، در محیط کار روابط حرفهای بهتری دارند، تعارضات را سازندهتر حل میکنند و از استرس و فرسودگی شغلی در امان میمانند.
مدیرانی که دارای هوش هیجانی بالا هستند، میتوانند تیمهای خود را بهتر هدایت کنند، انگیزه کارکنان را افزایش دهند و محیط کاری مثبتتری ایجاد کنند. از سوی دیگر، کارمندانی که این مهارت را دارند، در شرایط بحرانی آرامش بیشتری دارند، در مذاکرات کاری عملکرد بهتری از خود نشان میدهند و ارتباطات سازندهتری با همکاران خود برقرار میکنند. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهای بزرگ امروزه هوش هیجانی را بهعنوان یک مهارت کلیدی برای استخدام و ارتقای کارکنان در نظر میگیرند.
۳. در زندگی شخصی
هوش هیجانی نقش اساسی در ساختن روابط قوی، پایدار و رضایتبخش ایفا میکند. افرادی که احساسات خود را بهتر میشناسند و مدیریت میکنند، در روابط خانوادگی، دوستی و عاشقانه موفقتر هستند. آنها قادرند تعارضها را بهطور مؤثر حل کنند، نیازهای احساسی خود و دیگران را درک کنند و ارتباطات صمیمانهتری داشته باشند.
برای مثال، در روابط عاطفی، هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا احساسات خود را صادقانه بیان کنند، از سوءتفاهمها جلوگیری کنند و همدلی بیشتری با شریک زندگی خود داشته باشند. در روابط دوستانه، این مهارت باعث میشود افراد بتوانند دوستیهای عمیقتری برقرار کرده و در زمانهای سختی، حمایت بهتری از یکدیگر داشته باشند. همچنین، در روابط خانوادگی، والدین با هوش هیجانی بالا میتوانند احساسات فرزندان خود را بهتر درک کرده و فضایی را ایجاد کنند که در آن کودکان احساس امنیت عاطفی داشته باشند.
نتیجهگیری
هوش هیجانی مهارتی است که میتوان آن را یاد گرفت و تقویت کرد، و تأثیر آن بر زندگی، تصمیمگیریها، روابط و موفقیت غیرقابلانکار است. مارک براکت در این کتاب نشان میدهد که چگونه میتوان با درک و مدیریت احساسات، زندگیای آگاهانهتر، رضایتبخشتر و متعادلتر داشت. او بر اهمیت آموزش این مهارتها در مدارس، محیطهای کاری و خانواده تأکید میکند تا جامعهای همدلتر، سالمتر و کارآمدتر داشته باشیم.
جمعبندی نکات کلیدی:
- احساسات نقش محوری در زندگی ما دارند و نباید نادیده گرفته شوند.
- چارچوب RULER یک روش علمی و عملی برای توسعهی هوش هیجانی ارائه میدهد.
- هوش هیجانی باید بهعنوان بخشی از آموزش در مدارس، محیطهای کاری و زندگی شخصی به کار گرفته شود.
- ابزارهایی مانند «نمودار خلقوخو» به درک و مدیریت بهتر احساسات کمک میکنند.
- مدیریت احساسات، روابط را بهبود میبخشد، سلامت روان را تقویت میکند و موفقیت حرفهای را افزایش میدهد.
مطالعه بیشتر:
مدیریت احساسات مهارتی کلیدی برای داشتن زندگی متعادل و آرام است. اگر میخواهید روشهای عملی برای مدیریت و پردازش احساسات خود را بیاموزید، پیشنهاد میکنیم راهنمای مدیریت احساسات را مطالعه کنید.
اما چگونه میتوان این دانش را به عمل تبدیل کرد؟ در اینجا سه گام کلیدی آورده شده است:
۳ گام عملی برای بهکارگیری هوش هیجانی
«دانشمند احساسات» شوید
بهجای قضاوت سریع دربارهی احساسات خود یا دیگران، سعی کنید آنها را مانند یک دانشمند بررسی کنید. به جای سرکوب یا نادیدهگرفتن، احساسات را تحلیل کنید و به علتهای زیرین آنها پی ببرید. این روش به شما کمک میکند تا احساسات را بهدرستی درک کنید و واکنشهای سالمتری داشته باشید.سیستم RULER را بیاموزید
روش RULER شامل پنج مهارت اساسی است: شناخت (Recognise)، درک (Understand)، نامگذاری (Label)، ابراز (Express) و تنظیم (Regulate) احساسات. با تسلط بر این مهارتها، میتوانید احساسات خود را بهگونهای مدیریت کنید که در جهت رشد و موفقیت شما عمل کنند، نه در برابر شما.این مهارتها را در تمام جنبههای زندگی خود به کار بگیرید
در هر جایی—مدرسه، محل کار یا خانه—از مهارتهای هوش هیجانی استفاده کنید. محیطی ایجاد کنید که در آن احساسات به رسمیت شناخته شوند و بهدرستی مدیریت شوند. این رویکرد نهتنها به بهبود روابط و تعاملات کمک میکند، بلکه فضایی پایدارتر و مؤثرتر را در زندگی فردی و اجتماعی شکل میدهد.
📌 حالا وقت آن است که به احساسات خود اجازه دهید راهنمای شما در زندگی باشند!
دیدگاهتان را بنویسید