خلاصه کتاب مثل یک هنرمند بدزد

عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Steal Like an Artist: 10 Things Nobody Told You About Being Creative
- نویسنده: آستین کلئون
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- ژانر: غیرداستانی، هنری، خودیاری، کسب و کار، توسعه شخصی
- امتیاز کتاب: ۳.۹۶ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
کتاب «مثل یک هنرمند بدزد» به شما کمک میکند راز خلق هنر بزرگ را باز کنید: سرقت!! هیچ هنرمندی آثار خود را در خلاء خلق نمیکند: همه هنرها تحت تأثیر هنری هستند که قبل از آن بودهاند. کتاب «مثل یک هنرمند بدزد» به شما میآموزد که چگونه از کار قهرمانان خود “دزدی” کنید و از آن برای ایجاد چیزی جدید و منحصر به فرد استفاده کنید. همچنین توصیههای مهمی در مورد استفاده از اینترنت برای راه اندازی حرفهی خود ارائه میدهد تا دیگران از خلاقیت شما لذت ببرند!
درباره نویسنده
آستین کلئون یک نویسنده، هنرمند و شاعر پرکار است که به خاطر کتابهای پرفروش خود از جمله «جسور باش ، ارائه کن» و «به راهتان ادامه دهید» شهرت دارد. آثار او در وال استریت ژورنال و مورنینگ ادیشن منتشر شده است، و او اخیراً کتاب شعری را با عنوان روزنامه خاموشی منتشر کرده است.
علاوه بر اینها، او یک سخنران محبوب در زمینهی خلاقیت در عصر دیجیتال است که برای سازمانهایی مانند Pixar، Google، SXSW، TEDx و Economist صحبت کرده است. آثار او توجه نشریات برجستهای مانند نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال را به خود جلب کرده است.

مقدمه: کشف کنید که چرا هر هنرمند بزرگ یک دزد است!
به نظر شما بزرگترین دزد تمام دورانها کیست؟ جان دیلینگر؟ یا دزدان بزرگ قطار؟ اما اگر بزرگترین دزد تمام دورانها در واقع پیکاسو یا دالی باشد چه؟
پشت هر اثر هنری بزرگی، شاهکار دیگری نهفته است. کار خلاقانه به تنهایی و در خلاء اتفاق نمیافتد. این بر اساس تلاشهای هنرمندان بی شماری در طول نسلهاست. هر هنرمندی که شایستگی واقعی داشته باشد به طور گسترده به این میراث هنری غنی میپردازد. به زبان ساده، آنها از وام گرفتن و الهام گرفتن از ایدههای دیگران نمیترسند.
در این خلاصه خواهید فهمید که چگونه از قهرمانان هنری خود الهام بگیرید و به عنوان یک خلاق در دنیای مدرن موفق شوید.
در این خلاصه همچنین متوجه خواهید شد که:
- وجه مشترک نیک کیو (Nick Cave) و کانن اوبراین (Conan O’Brien) چیست.
- چرا ایده هنر اصیل مزخرف است! و
- چرا باید از شهر خود کوچ کنید!
چیزی به نام هنر کاملاً اصیل وجود ندارد.
چه چیزی یک هنر بزرگ را واقعا برجسته و عالی میکند؟ بسیاری از مردم تصور میکنند که اصالت چیزی است که عظمت یک اثر هنری را تعریف میکند: هنر تنها زمانی میتواند درخشان باشد که کسی قبلاً آن را ندیده باشد.
این باور میتواند هنرمندان را به تلاشی بیهوده برای خلق هنر کاملاً اصیل سوق دهد. اما هر چقدر هم که تلاش کنند، به ناچار شکست خواهند خورد. هیچ هنری یا هنرمندی کاملاً اصیل نیست – نه پیکاسو، نه دالی یا دبلیو بی یتس.
همه هنرها محصول تأثیرات هنرمندان است. هنرمندان کاملاً اصیل نیستند،آنها از کارهایی که دیگران انجام دادهاند، وام میگیرند (یا میدزدند!)، و سپس بر اساس آن قدم دیگری برمیدارند.
به عنوان مثال، گروه بیتلز (The Beatles) کار خود را به عنوان یک گروه کاور آغاز کرد، و تنها پس از تسلط بر موسیقی قهرمانان خود بود که شروع به ساختن آهنگهای خود کردند.
تأثیرات هنری مشابه ژنتیک است. هر کودک ترکیبی از ژنهای والدین خود را به ارث میبرد. و در حالیکه DNA یک فرد جدید یا اوریجینال نیست، اما خروجی آن خاص است.
این بدان معناست که کار هنری زمانی شروع میشود که هنر مناسبی را برای سرقت یا ساختن پیدا کنید. 😁 اطراف خود را با هنری احاطه کنید که ارزش دزدیدن را دارد!
یکی از روش های موثر ایجاد شجره خانوادگی هنری خود است. با شناسایی هنرمند یا فرد خلاقی که کار او را عمیقاً تحسین میکنید، شروع کنید. سپس خود را در دنیای آنها غوطه ور کنید: عکس های آنها را روی دیوار خود قرار دهید، فکر کنید که چه چیزی باعث شکوفایی آنها و مایهی الهام آنها بوده و استراتژیهایی را که آنها برای خلق اثر مورد علاقه خود استفاده کردهاند، یاد بگیرید.
در مرحلهی بعد، سه فردی را که بر شخصی که کارش را تحسین میکنید، تأثیر گذاشتهاند، کشف کنید و این روند را با آنها تکرار کنید. این کار را تا جایی که دوست دارید ادامه دهید. هرچه درخت شما بیشتر شاخهدار شود، میتوانید ایدههای بیشتری را در کار خود بگنجانید.
در نهایت، خود را به عنوان جدیدترین شاخه روی این درخت ببینید. احساس ارتباط با میراث هنرمندان بزرگ به شما انگیزه بیشتری میدهد تا بیرون بروید و خلق کنید!

با تقلید از قهرمانان خود شروع کنید و با تقلید از آنها به پایان برسانید.
بنابراین هنر واقعی وجود ندارد. اما آیا این بدان معناست که شما میتوانید صرفا از کارهای شخص دیگری کپی کنید؟
به نوعی بله! در حالیکه نمیتوانید با به اشتراک گذاشتن کار دیگران، آن را به عنوان اثر خود سرقت کنید، کپی کردن متفاوت است – و این یک راه عالی برای شروع است.
وقتی تازه شروع به کار میکنید، ممکن است ندانید دقیقاً چه چیزی میخواهید ایجاد کنید. در این مرحله، تقلید از قهرمانانتان میتواند شروعی فوق العاده مفید باشد.
پس آن فردی را که کارش را دوست دارید پیدا کنید و سعی کنید مانند او باشید. این فقط به معنای کپی برداری از هنر آنها نیست. همه چیز را در مورد آنها تقلید کنید: در مورد سبک زندگی آنها و انگیزهشان برای کار بیاموزید.
بسیاری از نوازندگان، مانند نیک کیو (Nick Cave)، با تقلید از قهرمانان خود شروع کردند.
همانطور که به کپی برداری از آنها ادامه میدهید، به تدریج متوجه میشوید که کاملاً با آنها متفاوت هستید. در برخی مسایل، شما نمیتوانید دقیقاً همان کاری را کنید که آنها انجام دادهاند.
وقتی این بخشهای ضعیفتر را پیدا کردید، جایگاه خود را پیدا کردهاید، راه خودتان برای خلق هنر. این “نقاط ضعف” همان چیزی است که شما باید شروع به بهره برداری کنید. این فرایند شبیه سازی نامیده میشود.
کنون اوبراین (Conan O’Brien)، کمدین و مجری، کار خود را به شیوهای مشابه آغاز کرد. در ابتدا با الهام از دیوید لترمن (David Letterman)، او سعی کرد از او تقلید کند، اما نتوانست به طور دقیق سبک او را تکرار کند. با این حال، این تفاوتها به او این امکان را داد که متمایز شود و هویت منحصر به فرد خود را جدا از قهرمانش توسعه دهد.
دیوید لترمن میخواست جانی کارسون (Johnny Carson) شود، که به نوبهی خود میخواست جک بنی (Jack Benny) باشد! هر یک از این مردان با تقلید از پیشینیان خود شروع کردند، سپس ضعف خود را یافتند که آنها را متفاوت میکرد، و شغل خود را به این تفاوتها وابسته کردند. حوزههایی که نتوانستند از قهرمانان خود کپی کنند، در نهایت به تعریف حرفهشان و تبدیل کارشان به آن چیزی که بود، ختم شد.
وقتی زندگی خود را روی هنر متمرکز میکنید، سرگرمیها و پروژههای جانبی خود را رها نکنید.
هنگامی که به عنوان یک هنرمند در مسیر خود قرار میگیرید، ممکن است وسوسه شوید که سرگرمیها و پروژههای جانبی خود را رها کنید تا بتوانید کاملاً خود را در کار خود غرق کنید.
این ممکن است ایدهی خوبی به نظر برسد، اما محدود کردن خود از این طریق در واقع میتواند مانع بهره وری و شادی شما شود.
چند علت برای این موضوع وجود دارد. اول از همه، سرگرمیها و سایر پروژههای شما زمانی که با بلاکها و سدهای خلاقیت برخورد میکنید، یک خروجی برای شما فراهم میکنند.
اگر فقط روی یک پروژه تمرکز کنید، وقتی به یک بلاک برخورد کردید، چه خواهید کرد؟ احتمالاً سعی خواهید کرد که آن بلاک را از بین ببرید، اما تلاشهای شما به احتمال زیاد بیهوده خواهد بود و منجر به ناامیدی و کاهش کیفیت کار شما میشود.
خلاقیت و الهام اغلب زمانی به وجود میآید که به ذهن خود اجازه دهید که سرگردان (wander) باشد. بنابراین خوب است که چند پروژهی پشتیبان داشته باشید که می واند شما را از پروژهی مرکزی خود منحرف کند، آنها میتوانند فضای ذهنی لازم را برای نوآوری ایجاد کنند.
پروژههای جانبی حتی نیازی به خلاقیت ندارند. اگر وقت خود را به کارهای خانه اختصاص دهید، یا حتی به خود اجازه دهید هر از چند گاهی کارها را به تعویق بیاندازید، همان اثر را تجربه خواهید کرد.
حفظ سرگرمیهای خود نیز مهم است زیرا اگر آنها را رها کنید، احتمالاً احساس پوچی خواهید کرد. اگر به خود اجازه ندهید که گاهی اوقات استراحت کنید و از خودتان لذت ببرید، چگونه میتوانید واقعاً خلاق باشید؟ مهم نیست چقدر زمان به پروژهی اصلی خود اختصاص دادهاید، اگر فعالیتهای اوقات فراغت خود را پس بزنید و رها کنید، همیشه نوعی خلا و جای خالی در زندگی خود خواهید داشت.
نویسنده زمانی متوجه این موضوع شد که نواختن گیتار را متوقف کرد تا روی هنرش تمرکز کند. او همچنین احساس پوچی میکرد، تا اینکه به خود اجازه داد برای تفریح به سراغ گیتار برود. او احساس شادی و خوشبختی بیشتری داشت و آثار هنری او نیز بهبود یافت.
کار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید تا شناخته شوید، اما ابتدا از مزایای گمنامی لذت ببرید.
آیا میخواهید مشهور شوید؟ بسیاری از ما شهرت را میخواهیم. هدف برخی از هنرمندان این است که در اسرع وقت به شهرت دست یابند، اما این مسیر را دنبال نکنید. در حالیکه هدف گذاری برای شناخته شدن در درازمدت عالی است، اما وقتی برای اولین بار شروع میکنید، گمنامی در واقع میتواند به حرفهی شما کمک کند.
گمنامی به شما این شانس را میدهد که خلاق باشید و اشتباه کنید. وقتی مردم شما را بشناسند، تمام جنبههای کار شما مورد بررسی قرار میگیرد. شما برای ایجاد هنر “بزرگ” تحت فشار بسیار بیشتری خواهید بود. همچنین آزمایش کردن سختتر خواهد بود، زیرا مردم از شما انتظاراتی خواهند داشت. اگر چیز جدیدی را امتحان کنید و نتیجه ندهد، آنها شکایت خواهند کرد.
وقتی شناخته شده نیستید، با این مشکلات روبرو نمیشوید. وقتی کسی از شما خبر ندارد، شما آزادید هر کاری که دوست دارید انجام دهید (و اشتباه کنید).
با این حال، شما میخواهید که در پایان مورد توجه قرار بگیرید. بنابراین، بهترین راه برای انجام این کار چیست؟
در واقع بسیار ساده است: شما باید کار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. و به لطف اینترنت، انجام این کار بسیار آسان است.
شما میتوانید هر چیزی را با مردم به اشتراک بگذارید، به شرطی که اشتیاق شما را نشان دهد. این میتواند آخرین قسمتهای کارتان، کارهای در حال انجام، تحقیق یا نکاتی در مورد تکنیک شما باشد. تنها چیزی که مهم است این است که بینندگان شما احساس کنند که چه چیزی شما را هدایت میکند و به شما الهام میبخشد.
وقتی مردم را دعوت میکنید که در اشتیاق و شگفتی شما سهیم شوند، آنها احساس میکنند که بیشتر با شما ارتباط دارند. همچنین احتمال بیشتری وجود دارد که با تمایل بیشتر برگردند.
بنابراین یک وبلاگ یا وب سایت ایجاد کنید یا کار خود را در پلتفرم آنلاین دیگری ارسال کنید. این بخش مهمی از سفر شما به عنوان یک هنرمند است.
توجه کنید که برای کسب اطالاعات بسیار ارزنده دربارهی اشتراک کار خود، میتوانید خلاصه کتاب «جسور باش ، ارائه کن» یا «مثل هنرمندها چشمگیر باشید» را مطالعه کنید.

یک فضای کاری الهامبخش برای خود ایجاد کنید، اما فراموش نکنید که گاهی اوقات بیرون بروید!
در قرن هجدهم، زمانی که مردم میخواستند از هنرهای بزرگ و قدرتمند الهام بگیرند، مجبور بودند برای دیدن مجسمهها و نقاشیهای دیواری بزرگ دورهی رنسانس به مدیترانه سفر کنند. امروزه فقط باید کامپیوتر یا گوشی خود را روشن کنید.
این به این معنی است که هنرمندان میتوانند در آسایش خانهی خود اثری را مشاهده و خلق کنند. اگر میخواهید خلاقیت خود را به حداکثر برسانید، باید محیط خانهی خود را با دقت طراحی کنید.
طبیعتاً باید اطراف خود را با چیزهایی احاطه کنید که برایتان الهام بخش هستند، مانند کارهای هنرمندان مورد علاقهتان. با این حال، این همه چیز نیست.
شما همچنین باید مطمئن شوید که فضای کاری شما تمام جنبههای خلاقیتتان را برآورده میکند.
بسیاری از هنرمندان خود را با رایانه یا ابزارهای دیگر احاطه کردهاند. آنها تمام کارهای خود را به صورت الکترونیکی، روی برنامههایی مانند ایلوستریتور (Illustrator) یا فوتوشاپ (Photoshop) ایجاد میکنند.
با این حال، کامپیوتر همیشه بهترین ابزار برای تولید ایده نیست. از دستان خود نیز استفاده کنید. خلاقیت اغلب از خلق مدلها، طراحی یا نوشتن ساده در دفتر ناشی میشود.
نویسنده کتاب خود با نام خاموشی روزنامه یا Newspaper Blackout را، با چاپ متن خود، سپس برش دادن و جابجایی تکههای کاغذ به اطراف خلق کرد. این به او آزادی بیشتری برای تست کردن داد و از حرکت دادن اشیا روی صفحه کامپیوتر موثرتر بود.
بنابراین دفتر کار خود را به چند بخش تقسیم کنید. مکانی برای تجهیزات دیجیتال خود و مکانی که بتوانید در آن با دستان خود کار کنید.
همچنین، فراموش نکنید: هنرمندان میتوانند از خانه کار کنند، اما خوب است که حداقل یک بار از خانه دور شوید. خیلی از خود راضی نباشید، ماندن در یک مکان میتواند منجر به کسالت شود و بر کار شما تأثیر منفی بگذارد.
نقل مکان به شهر یا کشور دیگری میتواند بسیار الهام بخش باشد و دیدگاههای جدیدی را به شما ارائه دهد. نویسنده اهل تگزاس است، اما در انگلستان و ایتالیا زندگی کرده است. زندگی در خارج از کشور، زندگی و حرفهی او را تغییر داد.
برای تمجیدهایی که دریافت میکنید ارزش قائل باشید و اجازه ندهید انتقاد شما را پایین بیاورد.
اینترنت ابزاری عالی برای به جریان انداختن عصارههای خلاقیت شماست، اما جنبههای منفی خود را نیز دارد. اگر کار خود را آنلاین قرار دهید، باید با انتقادات و نظرات زیادی از سوی افرادی که شما یا هنر شما را دوست ندارند، روبرو شوید.
وقتی مورد آزار و اذیت یا انتقاد قرار میگیرید، اجازه ندهید که انرژی شما را پایین بیاورد و از خلق کردن دست نکشید. منفیها را نادیده بگیرید یا از خشم خود به عنوان الهامی برای خلق، کمک بگیرید.
درگیر شدن بیش از حد با منتقدان میتواند به اتلاف وقت تبدیل شود. اگر روز خود را صرف پاسخ دادن به ایمیلهای بدخواهانه میکنید، زمانی برای خلق و توسعهی کار خود نخواهید داشت.
اگر نمیتوانید از عصبانی شدن خودداری کنید، خشم خود را به چیزی سازنده هدایت کنید. خشم میتواند مفید باشد اگر آن را به منبع خلاقیت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، کلئون گاهی اوقات نامههای نفرت خود را صبح میخواند، زیرا به او انرژی میداد تا از جای خود بلند شود و کار کند.
اینترنت پر از افراد منفی و کینه توز است، اما تحسینهای زیادی را نیز برای شما به ارمغان خواهد آورد. به آن تعریفها توجه کنید و هرگز فراموش نکنید که شما هم از دیگران تمجید کنید. تمجید از دیگران میتواند راه عالی دیگری برای خلق آثار معنادار باشد.
برای مثال میتوانید یک پست وبلاگی بنویسید که در آن از نویسندهی مورد علاقهتان ستایش میکنید، یا در فضای مجازی یک اثر با الهام از قهرمان خود پست کنید. هرچه بیشتر از دیگران تمجید کنید، در ازای آن بیشتر دریافت خواهید کرد.
برای استفاده حداکثری از ستایشی که دریافت میکنید، یک فایل ستایش ایجاد کنید. مثبتترین ایمیلها، توییتها و نظراتی را که دریافت میکنید ذخیره کنید. وقتی احساس ناراحتی میکنید، فایل ستایش خود را باز کنید و به خود یادآوری کنید که مردم از کاری که انجام میدهید قدردانی میکنند، این یادآوری به شما روحیه بالایی میدهد و انرژی شما را افزایش میدهد.
خلاصه نهایی
پیام کلیدی این کتاب:
هیچ هنری کاملاً اصیل نیست، همه هنرمندان میدزدند. بنابراین با یادگیری در مورد قهرمانان خود، الگوبرداری از آنها و ایجاد فضای کاری مثبت برای خود، به طور موثر سرقت کنید! سرگرمیهای خود را حفظ کنید و خود را از منطقهی آسایش خود خارج کنید، سپس پس از اتمام بهره مندی از مزایای گمنامی، خود را به صورت آنلاین تبلیغ کنید. در نهایت، شما از تأثیرات خود برای خلق آثاری جدید استفاده خواهید کرد – و به نوبه خود الهام بخش دیگران خواهید بود.
توصیه عملی:
در کار خود وسواس نداشته باشید.
تمام وقت خود را به هنر خود اختصاص ندهید. به خودتان اجازه دهید استراحت کنید، سرگرمی داشته باشید و روی چیزهای دیگر نیز تمرکز کنید. در استودیوی خود نیز محبوس نشوید، خود را وادار کنید به یک شهر یا کشور جدید نقل مکان کنید، سپس کاوش کنید. حفظ فاصلهی سالم از هنرتان در واقع باعث بهتر شدن آن میشود و شما احساس شادی و رضایت بیشتری خواهید داشت.
پیشنهاد برای مطالعه بیشتر: کتاب هنر شروع کردن برای هر شخص و هر کسب و کار اثر گای کاوازاکی
کتاب «هنر شروع کردن» مروری کوتاه بر برخی از جنبههای کلیدی راه اندازی و ادارهی یک کسب و کار ارائه میدهد. این شامل موضوعاتی مانند پیشنهاد برای تامین مالی، استخدام افراد مناسب و ایجاد یک برند موفق است.
دیدگاهتان را بنویسید