لیمرنس چیست و چطور آن را درمان کنیم؟
عناوین
Toggleلیمرنس (Limerence) یک حالت روانی از شیفتگی عمیق عاشقانه است که اولین بار در دهه ۱۹۷۰ توسط روانشناس دوروتی تنوف تعریف شد. مشخصه آن یک دوره اولیه شادی و برانگیختگی عاطفی شدید است که میتواند به یک ولع غیرارادی و وسواسی نسبت به شخص دیگر تبدیل شود.
لیمرنس یک مفهوم گسترده شناخته شده نیست. در یک نظرسنجی نه کاملاً علمی (از برخی از افرادی که میشناسم پرسیدم)، ۰.۰٪ از گروه همسالان من این اصطلاح را شنیده بودند. بنابراین، خوب است که یک تعریف واضح از آن بدانید.
لیمرنس به عنوان یک اصطلاح و مفهوم توسط دوروتی تنوف در کتاب خود به نام “عشق و لیمرنس” یا “Love and Limerence” در سال ۱۹۷۹ ابداع شد و از مطالعه او در مورد عشق رمانتیک پدید آمد.
این کتاب بیشتر به صورت مصاحبه و پرسشنامه بود، که در آن تنوف به تعدادی از ویژگیهای ثابت را در میان بسیاری از افرادی که تجربیات خود را از عاشق بودن توصیف میکردند، اشاره کرده است. او اصطلاح لیمرنس را برای طبقه بندی این تجربه رایج ایجاد کرد.
لیمرنس در روابط چگونه آغاز میشود؟
در مراحل اولیه جذب، مغز ما مواد شیمیایی به نام نوروترنسمیترها و هورمونهای قدرتمندی ترشح میکند که احساس سرخوشی «عاشق» بودن را ایجاد میکنند. در حالی که وقتی رابطه پیشرفت میکند، هورمونهای پیوند مانند اکسی توسین به آرام کردن عجله کمک میکنند.
افزایش دوپامین، یک نوروترنسمیترها، یکی از دلایل اصلی احساس سرخوشی بالا است. افرادی که از کوکائین استفاده میکنند، دوپامین مشابهی دریافت میکنند.
معتاد بودن به دوپامین بالا، میتواند احساسات شدید و همه جانبهای را برای مصرف بیشتر ایجاد کند، چه کوکائین باشد و چه دنبال کردن یک شخص.
نکته بسیار مهم:
اما علت واقعی لیمرنس به آسیبهای روحی کودکی (early life attachment trauma) برمیگردد. برخی روانشناسان میگویند، علت لیمرنس معمولاً از آسیبهای دلبستگی اولیه زندگی ناشی میشود.
این حقیقت بسیار کمک میکند تا بفهمید سبک دلبستگی شما چیست و از کجا میآید؟
ویژگیهای تعیین کننده لیمرنس چیست؟
ویژگیهای تعیین کننده لیمرنس عبارتاند از:
- میل شدید عاشقانه
- افکار غیر قابل کنترل و وسواسی و افکار مزاحم مکرر در مورد یک شریک عاطفی بالقوه
- یادآوری مدام فرد
- نیاز شدید به واکنش متقابل احساسی به همان اندازه قوی
- وابستگی اغراقآمیز خلق و خو به اعمال شریک عاطفی: شادی هنگام حس کردن واکنش متقابل، ویرانی هنگام احساس بیعلاقگی از سمت شخص مقابل
- ناتوانی در واکنش مداوم به بیش از یک نفر در یک زمان
- رهایی زودگذر از احساس نابرابر طرف مقابل از طریق فانتزی واضح در مورد واکنش متقابل توسط شخص مقابل
- ناامنی یا کمرویی در حضور شخص مقابل، که اغلب به صورت ناراحتی فیزیکی آشکار (عرق کردن، لکنت زبان، ضربان قلب) ظاهر میشود
- تشدید احساسات در اثر ناملایمات
- احساس درد در “قلب” زمانی که عدم اطمینان قوی است
- یک شدت کلی احساسی که نگرانیهای دیگر را در پس زمینه باقی میگذارد.
- توانایی قابل توجه برای تأکید بر ویژگیهای مثبت شخص مقابل و ایده آل سازی او، و به حداقل رساندن، یا همدلی با ویژگیهای منفی او
- میل به انحصار طلبی
تفاوت بین عشق رمانتیک و لیمرنس چیست؟
در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه (مثل مرحله ماه عسل)، تشخیص عشق و علاقه دشوار است. برخی از کارشناسان، لیمرنس را بخشی طبیعی از عشق اولیه میدانند، در حالیکه برخی دیگر لیمرنس را تجربهای کاملاً متفاوت میدانند.
اگر بیحوصلگی و احساسات عاشقانه اولیه در ابتدا مشابه باشند، با گذشت زمان شروع به تفاوت میکنند. در روابط سالم، زوجین از طریق علایق متقابل و لذت بردن از همراهی یکدیگر، با هم پیوند می خورند. لیمرنس اغلب به یک پویایی تبدیل میشود که احساس خوب به یک یا هر دو شریک را متوقف میکند. این امر به ویژه زمانی صادق است که احساسات فرد متقابل نباشد.
چگونه با لیمرنس برخورد کنیم؟
۱. به روانشناس مراجعه کنید
همانطور که در این مقاله اشاره کردم، ریشه این مشکل به ترومای وابستگی کودکی مربوط میشود. بنابراین بهترین و موثرترین کاری که میتوانید انجام دهید مراجعه به روانشناس است. با این کار میتوانید ریشه روحی مشکل خود را پیدا کنید و با تمرکز بر آن، این مشمل را درمان کنید.
۲. برای خود شفاف سازی کنید
- ادراک خود را از شرایط بررسی کنید. فرد مقابل به شما چه چیزی را نشان میدهد و به شما چه چیزی میگوید؟
- فرضیات را بررسی کنید و ببینید آیا هر دو در یک مکان از نظر عاطفی هستید؟
- حضور داشته باشید. در اینجا و اکنون بمانید.
۳. جلوی آینده نگری بیش از حد و فانتزی را بگیرید
- اگر متوجه شدید که بیش از حد نگران آنچه هستید که ممکن است در آینده رخ دهد، سعی کنید خود را به لحظه حال برگردانید.
- بر آنچه در لحظه اتفاق می افتد تمرکز کنید و مراقب خود باشید.
- استرس را از خود دور کنید و روی تفریح تمرکز کنید.
- این عبارت را به خاطر داشته باشید: “مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، من خوب خواهم بود.”
۴. خودتان را گم نکنید
- با خودتان، مراقبت از خود و ارزشهای خود در ارتباط باشید. به سرگرمیها و فعالیتهای فوق برنامه خود ادامه دهید.
- وقتی مردم عاشق میشوند، اغلب خود را با فرد مقابل سازش میدهند و تنظیم میکنند. پس از مدتی متوجه میشوند که ارتباط خود را با خود از دست دادهاند.
- با افرادی که شما را میشناسند و دوستتان دارند، در ارتباط باشید.
- اگر ارتباط خود را با خود از دست دادهاید، پنهان نشوید. آنچه را که برایتان شرم آور یا آسیب پذیر است، با افرادی که به آنها اعتماد دارید به اشتراک بگذارید.
۵. به خودتان زمان بدهید
- اجازه دهید مواد شیمیایی عصبی و هورمونهای شما آرام شوند.
- بعد از رفع مه عشق، ببینید علاقه شما چگونه است.
- به ویژگیهای شخصیتی ماندگار طرف مقابل نگاه کنید (یعنی آیا آنها صادق هستند؟ آیا با شما با احترام رفتار میکنند؟ آیا در دسترس هستند؟ چگونه با تعارض برخورد میکنند؟).
- با آنچه مشاهده میکنید صادق باشید و در مورد آنچه برای شما و ارزشهای شما مهم است صادق باشید.
۶. اعتماد ایجاد کنید
- اعتماد در طول زمان ایجاد میشود.
- اگر علاقه متقابل بین شما در طول زمان ادامه پیدا کند، با مشکلات برخورد کردید، و توجه متقابل را ابراز کردید، این به شما کمک میکند اعتماد ایجاد کنید.
- نکته کلیدی این است که فرد مقابل را به وضوح ببینید.
مطالعات موردی و مثالها
برای درک بهتر لیمرنس، میتوان به مثالهایی از افراد مشهور یا مطالعات موردی اشاره کرد. به عنوان مثال، در مطالعات صورت گرفته، مواردی از افراد با تجربههای مشابه لیمرنس بررسی شده است که نشان میدهد چگونه این حالت میتواند تأثیرات عمیقی بر روابط و کیفیت زندگی فرد داشته باشد.
مثال ۱: داستان جین و الکس
جین و الکس، یک زوج مشهور در دنیای هنر، در اوایل رابطهشان به شدت دچار لیمرنس شدند. جین، که هنرمند مشهوری است، به طور مداوم به الکس فکر میکرد و به خاطر این تفکر مداوم، توانایی او در تمرکز بر روی پروژههای هنریاش کاهش یافت. الکس نیز که یک نویسنده موفق است، از حالت مشابهی رنج میبرد و احساسات شدید و وسواسی نسبت به جین داشت. با گذشت زمان، این حالت به رابطه آنها فشار وارد کرد و آنها مجبور شدند برای درک و مدیریت احساسات خود به مشاور مراجعه کنند. این تجربه به آنها کمک کرد تا درک بهتری از لیمرنس پیدا کنند و راههایی برای مقابله با آن پیدا کنند.
مثال ۲: مطالعه موردی از آلیس و تام
در مطالعهای که در دانشگاه هاروارد انجام شد، آلیس و تام به عنوان نمونهای از تجربیات لیمرنس بررسی شدند. آلیس، که به تازگی به دانشگاه رفته بود، دچار احساسات شدید نسبت به تام شد، که از همکلاسیهایش بود. او به طور مداوم در مورد تام فکر میکرد و در موقعیتهای اجتماعی که تام حضور داشت، دچار اضطراب میشد. مطالعه نشان داد که این حالت نه تنها بر روی کیفیت زندگی اجتماعی و تحصیلی آلیس تأثیر منفی گذاشته، بلکه او را به سمت احساسات وسواسی و نگرانیهای دائمی سوق داده است. این مطالعه نتایج مشابهی را برای دیگر افراد مبتلا به لیمرنس گزارش کرد و بر لزوم شناخت و مدیریت صحیح این حالت تأکید کرد.
مثال ۳: تجربه مارک و لورا
مارک و لورا، یک زوج در دوران جوانی، تجربهای از لیمرنس را توصیف کردند که تأثیر عمیقی بر روی رابطه آنها داشت. در ابتدای رابطهشان، هر دو دچار احساسات شدید و وسواسی نسبت به یکدیگر بودند. این وضعیت باعث شد که آنها به طور مداوم به دنبال تأیید و نشانههای عاطفی از یکدیگر باشند. بعد از مدتی، این وضعیت به تنشهای شدید و مشکلات ارتباطی منجر شد. با مراجعه به مشاور، آنها توانستند راههای مقابله با لیمرنس را یاد بگیرند و رابطه خود را به سمت یک رابطه سالمتر هدایت کنند.
این مثالها و مطالعات موردی نشاندهندهی تأثیرات عمیق و متفاوت لیمرنس بر روی روابط و کیفیت زندگی فردی هستند. آنها به خوبی نشان میدهند که چگونه این حالت میتواند به احساسات وسواسی و مشکلات ارتباطی منجر شود و اهمیت شناخت و مدیریت صحیح آن را تأکید میکنند.
نظرات متخصصان
مطابق با نظر روانشناسان، لیمرنس میتواند ناشی از آسیبهای روحی کودکی یا مشکلات در دلبستگی اولیه باشد. به گفته دکتر جان اسمیت، روانشناس بالینی:
“لیمرنس میتواند به شدت بر سلامت روانی فرد تأثیر بگذارد و شناسایی و درمان به موقع آن ضروری است. این حالت نه تنها بر کیفیت روابط شخصی تأثیر میگذارد، بلکه میتواند به ایجاد مشکلات روانی عمیقتر نیز منجر شود. بسیاری از افرادی که دچار لیمرنس هستند، به دلیل عدم شناخت صحیح از این وضعیت و نداشتن استراتژیهای مؤثر برای مدیریت آن، با مشکلات عمدهای مواجه میشوند.”
دکتر مریم حسینی، روانشناس و مشاور روابط، نیز تأکید میکند:
“لیمرنس معمولاً به دلیل آسیبهای دلبستگی اولیه و مشکلات در روابط خانوادگی دوران کودکی ایجاد میشود. شناخت و درمان این حالت، میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای ناسالم را شناسایی کنند و بهبود یابند. درمانهای روانشناختی، مانند مشاوره و درمان شناختی-رفتاری، میتواند در کاهش علائم لیمرنس و بهبود کیفیت زندگی افراد مؤثر باشد.”
این نظرات نشاندهنده اهمیت شناخت و مدیریت لیمرنس و تأثیر آن بر سلامت روانی فرد است. آنها بر لزوم توجه به ریشههای روانشناختی و استفاده از درمانهای مؤثر برای مقابله با این حالت تأکید میکنند.
استراتژیهای پیشگیری
برای پیشگیری از بروز لیمرنس، توجه به خودآگاهی و رشد فردی بسیار مهم است. در ادامه، چند استراتژی مؤثر برای پیشگیری از لیمرنس و ایجاد روابط عاطفی پایدار و رضایتبخش ارائه شده است:
- تقویت خودآگاهی:
- شناخت احساسات: با شناخت دقیق احساسات و انگیزههای خود، میتوانید الگوهای عاطفی ناسالم را شناسایی کنید و به طور مؤثرتر با آنها مقابله کنید.
- تأمل در رفتارها: به رفتارهای خود در روابط دقت کنید و سعی کنید الگوهای تکراری که ممکن است به لیمرنس منجر شوند را شناسایی کنید.
- بهبود مهارتهای ارتباطی:
- ارتباط صادقانه: ارتباطات باز و صادقانه با شریک عاطفی میتواند به کاهش سوء تفاهمات و تقویت رابطه کمک کند.
- گوش دادن فعال: با تمرکز بر روی شنیدن و درک طرف مقابل، میتوانید ارتباطات عمیقتری برقرار کنید و از بروز مشکلات ناشی از عدم فهم جلوگیری کنید.
- ایجاد روابط سالم:
- تنظیم انتظارات: از همان ابتدای رابطه، انتظارات واقعی و منطقی از شریک عاطفی خود داشته باشید. این کار به جلوگیری از توقعات غیرمنطقی و فانتزیها کمک میکند.
- حفظ تعادل: سعی کنید تعادل میان نیازهای فردی و نیازهای رابطه را حفظ کنید. داشتن فعالیتهای شخصی و اجتماعی مستقل از شریک عاطفی میتواند به پیشگیری از وابستگی بیش از حد کمک کند.
- تمرکز بر رشد فردی:
- توسعه مهارتهای شخصی: به دنبال فرصتهای رشد فردی باشید و مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید. این کار میتواند به افزایش اعتماد به نفس و کاهش وابستگی عاطفی کمک کند.
- مراقبت از خود: توجه به سلامتی جسمی و روانی خود از طریق ورزش، تغذیه مناسب و فعالیتهای تفریحی میتواند به حفظ تعادل عاطفی و پیشگیری از لیمرنس کمک کند.
با توجه به این استراتژیها، میتوانید از وقوع لیمرنس جلوگیری کرده و روابط عاطفی سالم و رضایتبخشی داشته باشید. توجه به خودآگاهی، مهارتهای ارتباطی و رشد فردی، کلیدهای اصلی در پیشگیری از لیمرنس و ایجاد روابط پایدار هستند.
پرسش و پاسخ (FAQ)
سوال ۱: آیا لیمرنس همیشه نیاز به درمان دارد؟
پاسخ: نه، لیمرنس در برخی موارد ممکن است به طور طبیعی کاهش یابد. این حالت میتواند با گذشت زمان و بهبود وضعیت عاطفی فرد کاهش پیدا کند. با این حال، اگر لیمرنس تأثیر منفی بر زندگی شما، روابط یا کیفیت زندگی شما دارد، مراجعه به روانشناس میتواند مفید باشد. درمان به موقع میتواند به مدیریت بهتر احساسات و بهبود وضعیت عاطفی کمک کند.
سوال۲: چگونه میتوانم از لیمرنس پیشگیری کنم؟
پاسخ: توجه به خودآگاهی، بهبود مهارتهای ارتباطی و ایجاد روابط سالم میتواند به پیشگیری از لیمرنس کمک کند. خودآگاهی از احساسات و انگیزههای خود، بهبود مهارتهای ارتباطی مانند ارتباط صادقانه و گوش دادن فعال، و حفظ تعادل در روابط میتواند به کاهش خطر بروز لیمرنس کمک کند. همچنین، توسعه مهارتهای شخصی و مراقبت از خود به پیشگیری از وابستگی عاطفی و ایجاد روابط پایدار کمک میکند.
منابع و مطالعات بیشتر
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره لیمرنس و آسیبهای دلبستگی، میتوانید به منابع زیر مراجعه کنید:
- کتاب “Love and Limerence” توسط دوروتی تنوف
این کتاب اولین بار در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و به معرفی و تحلیل عمیق مفهوم لیمرنس پرداخته است. دوروتی تنوف در این کتاب به بررسی تجربیات و ویژگیهای لیمرنس و تأثیر آن بر روابط عاطفی میپردازد. - مطالعات علمی و مقالات درباره لیمرنس و آسیبهای دلبستگی
نتیجهگیری
لیمرنس یک حالت روانی پیچیده است که با شیفتگی عمیق عاشقانه و احساسات شدید مرتبط است. این حالت میتواند تأثیرات عاطفی و روانی زیادی بر فرد داشته باشد و گاهی اوقات مدیریت آن دشوار است. شناخت ویژگیها و علائم لیمرنس میتواند به شما کمک کند تا بهتر به این وضعیت پی ببرید و راههای مؤثری برای مدیریت و درمان آن پیدا کنید.
در نهایت، اگر احساس میکنید که لیمرنس بر کیفیت زندگی و روابط شما تأثیر منفی گذاشته است، مراجعه به روانشناس و تمرکز بر خودآگاهی و مدیریت احساسات میتواند راهگشا باشد. با استفاده از تکنیکهای مناسب و زمان کافی، میتوانید به بهبود وضعیت عاطفی خود دست یابید و روابط سالمتری برقرار کنید.
به یاد داشته باشید که در هر مرحله از این فرآیند، مهم است که با خودتان صادق و مهربان باشید و به نیازهای عاطفی و روانی خود احترام بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید