خلاصه کتاب خیره به خورشید: غلبه بر هراس از مرگ
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Staring at the Sun: Overcoming the Terror of Death
- نویسنده: اروین یالوم
- سال انتشار: ۲۰۰۸
- ژانر: روانشناسی، فلسفی
- امتیاز کتاب: ۴.۲۳ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
ایروین دی. یالوم یک روانپزشک، روان درمانگر و نویسنده آمریکایی است که به دلیل مشارکت در زمینه روان درمانی وجودی شناخته شده است. او کمکهای قابل توجهی به درک و اجرای روان درمانی، به ویژه در زمینههای گروه درمانی و روانشناسی وجودی داشته است.
یالوم در 13 ژوئن 1931 در واشنگتن دی سی به دنیا آمد و مدرک پزشکی خود را از دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون گرفت و در رشته روانپزشکی تخصص گرفت. یالوم حرفهای طولانی و برجسته داشته است، به عنوان استاد روانپزشکی در دانشگاه استنفورد و به عنوان یک نویسنده و سخنران پرکار.
یکی از برجستهترین کمکهای یالوم به رواندرمانی، توسعه رواندرمانی اگزیستانسیال است که بر کاوش در جستجوی فرد برای معنا، آزادی و مسئولیت در زندگی تمرکز دارد. رویکرد او مفاهیم وجودی مانند اضطراب مرگ، جستوجوی اصالت شخصی و اهمیت رویارویی با دغدغههای نهایی زندگی را در بر میگیرد.
یالوم همچنین به دلیل کارش در گروه درمانی، با تاکید بر قدرت درمانی ارتباطات بین فردی و تجربیات مشترک در یک محیط گروهی شناخته شده است. او چندین کتاب تأثیرگذار در این زمینه نوشته است، از جمله «نظریه و عمل روان درمانی گروهی» و «هدیه درمان: نامهای سرگشاده به نسل جدیدی از درمانگران و بیمارانشان».
یالوم در طول زندگی حرفهای خود کتابهای پرفروش متعددی را نوشته است که حکایات شخصی، بینشهای درمانی و تأملات فلسفی را در هم میآمیزد. از آثار شاخص او می توان به «جلاد عشق و دیگر داستانهای روان درمانی»، «روان درمانی وجودی» و «وقتی نیچه گریست» اشاره کرد.
نوشتهها و آموزههای یالوم هم در بین متخصصان و هم در بین عموم مردم طنین انداز شده است و او را به چهرهای بسیار مورد توجه در زمینه روان درمانی تبدیل کرده است. رویکرد دلسوزانه او به درمان، همراه با توانایی او در ادغام موضوعات وجودی، تأثیر عمیقی بر عملکرد روان درمانی و درک روانشناسی انسان داشته است.
خلاصه کتاب
کتاب «خیره به خورشید نگریستن: غلبه بر وحشت مرگ» ترس جهانی انسان از مرگ و راهبردهایی برای کاهش اضطراب مرگ را بررسی میکند. این کتاب مطالعات موردی رواندرمانی را با ایدههای فلسفی ترکیب میکند تا استدلال کند که مقابله با مرگومیر کلید یک زندگی معنادار و متمرکز بر زمان حال است. از طریق داستانهای واضح بیماران، روشن میکند که چگونه مواجهه با مرگ شما را قادر میسازد تا آنچه را واقعاً مهم است، اولویت دهید.
مقدمه: با تأمل در مورد مرگ، یاد بگیرید که چگونه زندگی کنید.
یک روز تو میمیری. همه ما یک روز میمیریم. این میتواند یک فکر کاملا بیمارگونه باشد و حتی ترسناک.
شاید شنیدن آن باعث ایجاد اضطراب در سینهی شما شود. یا شاید شما آن را مانند یک ترس خزنده احساس میکنید؟ این چیزی است که هر چیزی که تا به حال زنده بوده، تجربهاش کرده است، و در عین حال موضوعی است که بسیاری به طور غریزی از آن دوری میکنند.
در این خلاصه کتاب «خیره به خورشید نگریستن: غلبه بر وحشت مرگ» اثر اروین دی. یالوم، متوجه خواهید شد که اضطراب مردم در مورد مرگ چگونه میتواند بر زندگی آنها تأثیر بگذارد و در مورد آن چه کاری میتوانند انجام دهند. شما در مورد مطالعات موردی واقعی افرادی خواهید شنید که با فکر مرگ خود فلج شدهاند و دیگرانی که آن را انگیزه یا حتی الهام بخش میدانند.
همچنین خواهید فهمید که برخی از فیلسوفان “بزرگ” در مورد مرگ چه میگویند، و دیدگاه درمانگر در این باره چیست. تأمل در مورد مرگِ خود میتواند به شما کمک کند قفل معنا را باز کنید، پوچیهای روزمره را کاهش داده و زمان حال را در اولویت قرار دهید.
آیا آماده سفری هستید که از طریق مرگ به شما کمک کند که هنر زندگی کردن را دوباره کشف کنید؟
اضطراب مرگ چگونه است؟
بسیاری از مردم از فکر کردن به مرگ خود طفره میروند. اما بالاخره روزی میرسد که آنها خود را قادر به اجتناب بیشتر از آن نمیبینند. شاید این اتفاق نشانهی پیری، ترس از مشکلات سلامتی یا مرگ یکی از عزیزان باشد. شاید این فقط یک فکر است که آنها نمیتوانند از خود دور کنند. مرگ اساسیترین ترس در طبیعت است، و این چیزی است که هرکسی باید در مقطعی با آن مواجه شود.
مری ۳۲ ساله بود که از خواب بیدار شد و متوجه شد که مرگ او فقط یک چیز فرضی نبوده است. تا آن زمان، او همیشه نسخه دیگری از خود را در پایان زندگی خود تصور میکرد، شاید پیر یا بیمار، و آماده رفتن. اما حقیقت این بود که یک روز، او خواهد مرد. قرار نبود آن شخصی که میمیرد شخصیتی باشد که او ساخته است، شخصی جدا از خودش. یک روز، فردی که او اکنون بود، مرگ را تجربه خواهد کرد. ناگهان او وحشت کرد.
برای هفتهها، مری درگیر فکر کردن به مرگ خود بود. ترس او چیزی بود که به آن اضطراب مرگ آشکار میگویند (overt death anxiety)، یعنی تفکر آگاهانه در مورد مرگ اجتناب ناپذیر شما. برخی دیگر ترسهای خاصتری دارند، مرگهای خاصی که در ذهنشان نقش میبندد، یا تصوراتی درباره مرگ و پایانهای خشونتآمیز دارند.
اما گاهی اوقات فوبیای مرگ چندان آشکار نیست. اغلب، اضطراب مخفیانهی مرگ درست زیر آگاهی در کمین است. در این حالت موضوع مرگ به خودی خود کنار گذاشته میشود و اضطرابهای ناخودآگاه را بر روی موضوعات دیگر زندگی قرار میدهد.
سوزان، یک حسابدار میانسال، هنگامی که پسرش به دلیل داشتن مواد مخدر دستگیر شد، اضطراب مرگ پنهانی را به پریشانی شدید تبدیل کرد. در حالیکه قطعا انتظار میرود که یک مادر در آن موقعیت ناراحت شود، پاسخ سوزان بسیار شدید بود. سلامتی و بهداشت شخصی او بدتر شد. او از احساسات ناتوان بود، مدام گریه میکرد و نمیتوانست سر کار برود. او در خواب و بیداری، نمیتوانست از تصورات و رویاهای فاجعه بار مرگ پسرش در زندان تکان بخورد.
مشکل مواد مخدر پسرش تعجب آور نبود. او در زمان دستگیری یک معتاد در حال بهبودی بود و چندین بار عود کرده بود که سوزان قبلاً توانسته بود با آنها مقابله کند. خب، این بار چه چیزی متفاوت بود؟
سوزان با همکاری با درمانگر خود شروع به کشف این موضوع کرد که چگونه پسرش بیش از حد در هویت و عزت نفس او نقش محوری پیدا کرده است. او مانند بسیاری از والدین، پسرش را راهی برای گسترش نمادین خود به نسلهای آینده میدانست و به دنبال نوعی جاودانگی از طریق او بود. وقتی سوزان به یک تولد مهم نزدیک میشد، چالشهای پسرش او را مجبور کرد که با مرگ خود روبرو شود، که او آن را تهدیدی برای زندگی و وجودش میدانست.
هنگامی که سوزان به دنبال درمان بود، برای مقابله با احساساتش نسبت به پسرش کمک میخواست. اما چیزی که او واقعاً باید به آن میپرداخت احساساتش در مورد زندگی خود بود. در ماههای آینده، او بر تنظیم مجدد اولویتهایش تمرکز کرد. او به جای اینکه وقت خود را صرف تنظیم آیندهای فرضی کند که بتواند از طریق آن ادامه دهد، روی ساختن یک زندگی رضایت بخش در زمان حال کار کرد. او شروع به زندگی برای خودش کرد.
بنابراین، اضطراب مرگ برای افراد مختلف میتواند بسیار متفاوت به نظر برسد. این اضطراب میتواند یک واکنش شدید به نشانههای طبیعی پیری، مانند موهای سفید یا لکههای پیری باشد. شاید به صورت وحشت شغلی یا بازنشستگی ظاهر شود. حتی چیزی مانند رفتارهای احتکار میتواند تلاشی برای اِعمال کنترل بر دنیای فیزیکی و تلاش برای جلوگیری از گذارهای طبیعی باشد. اضطراب پنهان مرگ میتواند به شکلهای دیگری و از طریق جابجایی نیز ظاهر شود و اضطراب وجودی را بر استرسهای دنیوی فرافکنی کند.
چه آشکار باشد و چه پنهانی، اضطراب در پایان زندگیِ شما موضوعی مهم و اغلب نادیده گرفته شده است. ممکن است احساس درماندگی کنید. اما در مقطعی از زمان، همه باید با این ترس خاص روبرو شوند. پس با دانستن اینکه روزی خواهید مرد، چگونه زندگی میکنید؟ در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
خوبی در دانستن این که خواهی مرد
اضطراب مرگ رایج است، اما لازم نیست فلج کننده باشد. اندیشیدن به مرگ، اگرچه در ابتدا آزاردهنده است، اما میتواند مزایای مهمی داشته باشد. بیایید با دیدن اینکه چگونه مرگ میتواند به شما چشم انداز و دیدگاه جدیدی از زندگی بدهد و کمک کند تا شما را از پوچیهای روزمره بیرون بکشد تا معنای واقعی پیدا کنید، شروع کنیم.
جولیا ۴۹ ساله بود که به دنبال تراپی رفت. جولیا که خود روانشناس بود، پس از مرگ یک دوست صمیمی دو سال قبل، متوجه تغییر بزرگی شده بود. او مضطرب شده بود و از فعالیتهایی که قبلاً عاشق آنها بود، اجتناب میکرد و احساس میکرد که آنها بیش از حد خطرناک شدهاند. زندگی کاری او سازنده بود، اما او اشتیاق به هنر را برای دنبال کردن ثبات مالی کنار گذاشته بود. او هنوز کارهای هنری خلق میکرد اما هرگز آن را کامل نمیکرد.
با این حال جولیا و شوهرش پول زیادی به دست آورده بودند و برای او مدیریت برنامهاش آسان بود تا کار خود را کاهش داده و زمان بیشتری برای تلاشهای خلاقانه و کارهای هنری مورد علاقهاش اختصاص دهد.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب خیره به خورشید: غلبه بر هراس از مرگ را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید