کمدی الهی دانته، دوزخ، فرود ۳، مصلحت بینان
✨ خلاصهای از فرود سوم: دالان دوزخ، مصلحت بینان ✨
دانته و ویرژیل پس از گذر از دورازۀ دوزخ به مکانی میرسند که فریادهای دردناک ارواح از همهجا به گوش میرسد. در اینجا، دانته ارواحی را میبیند که در عذاب ابدی هستند؛ این ارواح متعلق به کسانیاند که در زندگی خود نه خوب بودند نه بد. آنها فقط به منافع شخصی خود اندیشیدهاند و در پی این رفتارشان، در دوزخ به سرگردانی جاودانه دچارند. این افراد به دلیل عدم انجام هیچ تکلیف اخلاقی، نه در دوزخ جای دارند و نه در بیرون از آن، و برای همیشه در تعقیب پرچمهایی هستند که به طور مداوم در حال حرکتاند. آنها هیچگاه آرامش نمییابند و همچنان در حال دویدناند. در مسیر این دویدنهای بیپایان، حشرات و زنبورهای سرخ به آنها حمله کرده و از نیشهای خود آنها را عذاب میدهند. صورتهای آنها از تورم نیش حشرات به خون آغشته شده و این خون همراه با اشکهایی که از چشمهایشان سرازیر میشود، به پایشان میرسد و خوراک کرمهای پلیدی میشود که از آن تغذیه میکنند.
قانون دوزخ در آثار دانته، قانون «مکافات» است؛ یعنی هر گناهی که انجام شود، مجازاتی در پی دارد. این مصلحت بینان در زندگی هیچگاه به انجام وظیفهای نپرداختند و اکنون در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند. آنها هیچگاه هدفی در زندگی نداشتند و تنها بر حسب باد پیش میرفتند؛ اکنون نیز همانطور که در پی پرچم در حرکت میدوند، همچنان بیهدف هستند. آنها که در زندگی خود به فساد و بیراهه رفتهاند، اکنون نیز در دوزخ در عذاب هستند، چرا که کرمهای پلیدی از جسمشان تغذیه میکنند.
دانته در میان ارواح آشنا، به یاد «پاپ سلستین پنجم» میافتد، اما بیآنکه قصد گفتگویی داشته باشد، به سمت آکرون، اولین رودخانه دوزخ حرکت میکند. در آنجا، ارواح جدیدی را میبیند که جمع شدهاند و منتظر مجازات از سوی کارن شیطانصفت هستند. کارن، دانته را چون انسانی زنده میبیند و با عصبانیت از عبور او جلوگیری میکند، اما ویرژیل با قدرت و ارادهای قوی از دانته دفاع کرده و اجازه عبور میدهد. در این لحظه، دانته به شدت از ترس میلرزد و به حالتی بیهوش بر زمین میافتد.
دیدگاهتان را بنویسید