مکانیسمهای مقابلهای (Coping Mechanisms)
عناوین
Toggleمایکل بری، مترجم برجسته امریکایی، کتابی در تفسیر هفت پیکر نظامی به زبان فرانسوی نوشته است که توسط جلال علوینیا به زبان فارسی ترجمه شده است. در پیشگفتار این کتاب، بری مینویسد:
“نسخه فارسی هفت پیکر همراه گلچینی از شعر فرانسه، نسخه جیبی اثر دانته و نسخه جیبی دیگری از اثر شکسپیر را به هنگام سفرهای بشردوستانه خود به قصد یاری رسانی پزشکی و غذایی به مردم مصیبتزده افغانستان، در کولهپشتیام حمل میکردم تا در فرصتهای گرانبهای مطالعه و در شبرویهای طولانی گروههای گشت ارتش اشغالگر شوروی، سر و صدای بمبها و بعدها رگبار گلوله بر کابل را برای مدتی فراموش کنم.”
با خواندن این قسمت از کتاب به یاد اصطلاحی به نام مکانیسمهای مقابلهای (Coping Mechanisms) افتادم. این مکانیسمها، استراتژیهایی هستند که مردم اغلب در مواجهه با استرس و یا تروما برای کمک به مدیریت احساسات دردناک یا دشوار خود از آنها استفاده میکنند، همانطور که نویسنده با پناه بردن به زیبایی نهفته در کتابهای خود، سعی در مدیریت بهتر احساسات دردناک خود داشته است.
این مکانیسمها چه چیزهایی را شامل میشوند؟ آیا مکانیسمهای مقابلهای، همیشه کمک کننده هستند یا میتوانند گاهی آسیبرسان باشند؟ اگر این مکانیسمها میتوانند مضر باشند، آیا راهی برای مقابله با آنها داریم؟
برای رسیدن به پاسخ این سوالات، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید، چراکه در اینجا من شما را با یکی از جنبههای روحی خود و تقریبا همه انسانها، که احتمالا از آن آگاهی ندارید، آشنا میکنم.
مکانیسمهای مقابلهای چه مکانیسمهایی هستند؟
توجه داشته باشید که اکثرا مکانیسمهای مقابلهای را به دو نوع سالم و ناسالم تقسیمبندی میکنند!! اما توجه داشته باشید که حتی دستهبندی که به نام “مکانیسمهای مقابلهای سالم” خوانده میشود نیز ممکن است در واقعیت مضر هم باشد که در ادامه در این مورد توضیح میدهم.
من در اینجا خلاصهای از مکانیسمهای مقابلهای که بیشتر شایع هستند را برای شما آوردهام:
- انواع اعتیادها مثل آسیب زدن به خود با بریدن مکرر پوست، مصرف میان وعدههای زیاد، سیگار کشیدن، قمار کردن
- انکار کردن موضوع
- تبدیل موضوع به طنز
- حمله کردن یا عقبنشینی کردن
- تواضع بیش از حد
- اجتناب از موضوع
- سرزنش خود
- جدا کردن خود از دیگران
- تمرکز مثبت!!
- پناه بردن به فیلم، کتاب یا رویاپردازی!
- تفکر و استدلال پردازی زیاد
- خوابیدن
- انجام اعمال روحانی
این لیست خیلی طولانیتر از مثالهایی است که در بالا آورده شد اما در این مقاله به همین مقدار بسنده میکنم، چراکه قصدم این است که شما را با مفهوم کلی آن آشنا کنم. حالا شما میتوانید لیستی بلند بالا از مکانیسمهای مقابلهای خود بنویسید و مدتی در آن تامل کنید.
چرا به این مکانیسمها پناه میبریم؟
استرس یک موضوع بسیار جدی است و یک فرد نمیتواند برای طولانی مدت در استرس دوام بیاورد. درواقع به محض ورود استرس به زندگی هر فرد، سلامتی آنها شروع به از دست رفتن میکند. در این شرایط فرد به سرعت تلاش برای فرار از آن موقعیت میکند.
این فرار از شرایط استرسزا به کمک مکانیسمهای مقابلهای انجام میشود.
در این زمان ما متوجه این نکته نیستیم که خود مکانیسمهای مقابلهای، در آینده میتوانند برای ما مشکل آفرین باشند. درواقع چیزی که در زمانی باعث فرار ما از استرس شده، میتواند جلوی خوشحالی واقعی ما در آینده و ساخت زندگی که میخواهیم را بگیرد.
در اکثر شرایط استرسزا، به خصوص در دوران کودکی که فرد احساس قدرت خیلی کمتری دارد، چون نتوانسته علت استرس را از بین ببرد، مجبور به پناه بردن به این مکانیسمها شده است. شاید شما یکی از کسانی باشید که قدرت رویاپردازی بالایی دارید و یا در اطراف خود این افراد را ببینید. در بسیاری از مواردی افراد با این قدرت کسانی هستند که دوران کودکی با استرس بیشتری را پشت سر گذاشتهاند و در آن دوران به دنیای خیال پناه بردهاند.
بسیاری از این مکانیسمها به ما خدمت کرده و باعث شده که از شرایط بد جان سالم به در ببریم. اما اگر این مکانیسمها در دوران کودکی و همینطور بزرگسالی ادامه یابند، جلوی خوشحالی واقعی، پیشرفت و گسترش زندگی ما را خواهند گرفت.
همه ما مثال بچه فیلهایی که از طریق پاهایشان به تنه درخت بسته شدهاند و نمیتوانند فرار کنند را شنیدهایم. این فیلها وقتی بزرگ میشوند هم خود را رها نمیکنند چرا که باور کردهاند که قدرتی ندارند! مکانیسمهای مقابلهای هم دقیقا همینطور عمل میکنند. وقتی در شرایط استرسزایی بودیم که قدرت فرار از آن را نداشتیم، به این مکانیسمها پناه بردیم. اما در بزرگسالی ممکن است در شرایطی باشیم که قادر به حل کردن آن باشیم، اما از قدرت خود آگاهی نداریم. بنابراین به طور ناخودآگاه چون حس بی قدرتی داریم، به جای تغییر شرایط استرسزا، دوباره به مکانیسمهای مقابلهای پناه میبریم و از آنها فرار میکنیم.
اینجاست که باور به مکانیسمهای مقابلهای سالم و ناسالم به نظر اشتباه میآید چراکه هردو از فرار منشا میگیرد به جای مواجهه با مشکل اصلی.
چرا مکانیسمهای مقابلهای آسیبرسان هستند؟
همانطور که در قسمت قبل آوردم، مکانیسمهای مقابلهای زمانی ما را از استرس نجات دادهاند اما در صورت ادامه به زندگی واقعی ما آسیب میرسانند.
اجازه دهید برای شما مثالی بیاورم. پناه بردن به مسایل روحانی یکی از مکانیسمهای مقابلهای است که در ظاهر بسیار کمک کننده است اما در واقع مثل میدان مین عمل میکند!! اما چرا؟
از شما میخواهم که به خودتان نگاه کنید. چه چیزی شما را به زمینه مسایل روحانی و معنوی ترغیب کرده است؟ اکثر اوقات پاسخ مربوط به یک احساس ناراحتی و یا استرس میشود. تا اینجا مشکلی وجود ندارد چراکه برای اکثریت ما رنج کشیدن در واقع نقطه شروع آگاهی، بیداری و روشن شدن بوده است.
اما! اگر علت ورود شما به مسایل معنوی فرار از استرسهای زندگی بوده، شما در آینده نیز برای فرار از استرسهایی که حتی قادر به حل کردن آنها هستید، از آن به عنوان مکانیسم مقابلهای استفاده خواهید کرد.
یکی از مثالهای اعمال معنوی که به اشتباه به صورت یک مکانیسم مقابلهای در حال استفاده است، قانون جذب با تمرکز به نکات مثبت است. در این حالت تمرکز به نکات مثبت در واقع فراری از دیدن واقعیت و نوعی انکار رنج است. این مورد یکی از خطرناکترین مکانیسمهای مقابلهای در جهان است.
افرادی که بیشتر تمایل به انکار دارند، بیشتر به جوامع مثبت اندیشی کشیده میشوند.
یکی دیگر از مکانیسمهای مقابلهای، ریاضت کشیدن است. افرادی که به آسیب به خود به عنوان مکانیسم مقابلهای تمایل بیشتری دارند، به جوامع ریاضت کش به عنوان یک پروسه معنوی بیشتر نزدیک میشوند.
چرا ترک مکانیسمهای مقابلهای دشوار است؟
علت این است که این فرایندها در ظاهر به ما آسیبی نمیرسانند، حتی به ما در خروج از درد به صورت لحظهای کمک میکنند. بنابراین ناخودآگاه آن را در دسته “خوبها” قرار میدهد. به هر حال بدن ما طوری برنامهریزی شده تا از درد دوری کند.
ممکن است سالها طول بکشد که انسان متوجه شود که این مکانیسمها نه تنها از درد او جلوگیری نمیکنند بلکه در واقع دردی اضافه کردهاند.
برای مثال اگر فردی در روابط خود به مشکل برمیخورد و به جای تمرکز بر رفع ریشه آن، با انکار کردن به مثبت اندیشی پناه میبرد و یا به مکانیسمهای آسیب رسان مثل نوشیدن الکل و کشیدن سیگار، از پرداختن به مشکل پرهیز میکند، پس از سالها نه تنها درد او کاهش نیافته بلکه درد تنهایی بیشتر و دیگر آسیبها نیز به آن اضافه شده است.
بنابراین همانطور که گفتم، علت دشواری ترک این رفتارها این است که به ظاهر دردی به ما نمیدهند و متاسفانه تنها درد است که برای انسانها نشاندهنده وجود مشکل است. ناخوداگاه اگر دردی نبینید، مشکلی هم برای رفع کردن نمیبینید!! درحالیکه این مکانیسمها به درد بیشتر و مشکلات بیشتر ختم میشوند.
راه حل چیست؟
قدم اول: درد خود را بازپس گیرید
درد خود را بپذیرید و به جای اجتناب، به آن نزدیک شوید.
اتفاقی که در اکثر ما انسانها میافتد این است که درد را در ذهن خود تبدیل به دشمن میکنیم. از دوران کودکی ما یاد گرفتهایم که چون نمیتوانیم علت درد را از بین ببریم، به خود درد به عنوان مشکل توجه کرده و با آن مقابله میکنیم. با این روش ما به خود قبولاندهایم که مادامی که از درد دور هستیم، از عامل درد نیز دور هستیم!!!
در واقعیت درد نه تنها دشمن ما نیست بلکه چراغی برای آگاهی بیشتر ما از خودمان و محیط اطرافمان است برای برداشتن قدم درست!!
به یک مثال توجه کنید. تصور کنید که بازوی شما قطع شده است!! و شما به خود مورفین تزریق کردهاید تا درد را حس نکنید. و با این کار خوشحال باشید که دیگر چیزی شما را تهدید نمیکند!!! واضحا این که شما درد و خونریزی تدریجی را حس نمیکنید نشاندهنده خوب بودن شرایط نیست.
مکانیسمهای مقابلهای مثل تزریق مورفین هستند و در صورت استفاده نامناسب از آنها، شما را با تهدیدی بزرگتر از تهدید اولیه مواجه میکنند. ناآگاهی از وجود تهدید!!
پس!! تلاش کنید که به درد به عنوان یک زنگ مراقبه نگاه کنید. هرگاه درد و رنجی احساس کردید، در آن درد حضور پیدا کنید و ببینید که آن درد چه پیغامی برای شما دارد.
برخلاف تبلیغاتی که امروزه میشود و مثبتاندیشی زردی که رواج داده میشود، این کار یعنی مراقبه با درد، باعث ماندن شما در درد نمیشود بلکه هدایتگر شما به سمت زندگی بهتر است.
درحالیکه اگر در برابر حسهای مختلفی که به شما دست میدهد، در اینجا حس درد، مقاومت کنید، آن حس پایدارتر میشود.
قدم دوم: لیستی از همه کارهایی که به شما حس خوبی میدهند تهیه کنید.
به خودتان توجه کنید و ببینید که در زمان استرس، چه کارهایی انجام میدهید. اکنون از بیرون و به عنوان یک وکیل یا فیلسوف نگاه کنید و ببینید که کدام یک از این کارها و یا رفتارها درواقع برای شما مضر هستند؟ کدام یک از آنها یک مکانیسم مقابلهای هستند و آن رفتارها چه مضراتی در طولانی مدت برای شما خواهند داشت؟ این مکانیسمها چه نیازی را پوشاندهاند؟
با پاسخ به این سوالات، از مکانیسمهای مقابلهای که دارید آگاهی مییابید و این آگاهی با ارزشترین دارایی شما خواهد بود. آگاهی از هر چیزی اولین گام برای تغییر است.
قدم سوم: با جستجوی آنلاین، یک لیست از مکانیسمهای مقابلهای تهیه کنید.
به این لیست نگاه کنید و ببینید که شما کدام یک از آنها را انجام میدهید. دقت کنید که کدام یک از آنها به نفع شما و کدام به ضرر شماست. به معنی دیگر ببینید که آن مکانیسم چه چیزی به شما میدهد؟ و چه چیزی از شما میگیرد؟
همچنین اگر در لیستی که دارید مواردی هست که خودتان انجام نمیدهید، سعی کنید آن را در افراد دیگر بیابید. آگاهی از این موارد چه در خود ما باشد و چه در دیگران، بسیار ارزشمند است.
قدم چهارم: این مکانیسمها را برعکس کنید، دقیقا از جاییکه شروع شدهاند (در گذشته).
اولین زمانی که هر مکانیسم مقابلهای را شروع کردهایم، زمانی در گذشته بوده که با یک استرس مواجه شده و برای حل کردن آن مکانیسم مقابلهای را انجام دادهایم.
کاری که باید بکنیم بازگشت به آن استرس و یادگیری روش جدیدی از مقابله با آن استرس است و همینطور آن استرس را از بین ببریم!!!
قدم ششم: هنر نرمتر برخورد کردن را تمرین کنید.
هنگامی که احساس ناراحتی میکنید، مثلا وقتی افکار، احساسات یا تجربیات ناراحت کننده به سراغ شما میآیند، به جای تنش، هنر نرمتر برخورد کردن را تمرین کنید. چشمان خود را ببندید و تصور کنید که آرام میشوید. به عضلات و سلولها و قلب خود بگویید آرام و شل شوند. نفس بکشید و تا حد امکان آرام شوید. این یک حرکت ماتکننده واقعی در زمان ورود درد است.
زمانی که در برابر ناراحتی وارد تنش میشویم، رفتار آسیب به خود را شروع میکنیم. اگر بتوانیم به جای آن نرم پیش برویم، نه تنها میتوانیم از ناراحتی درس بگیریم، بلکه این فرصت را داریم که تصمیم بگیریم وارد مکانیسمهای مقابله ای خود نشویم. مکانیسم مقابله به خودی خود نوعی مقاومت در برابر درد است و فراموش نکنید که در برابر هر چه مقاومت میکنید، آن چیز بیشتر ادامه مییابد و پافشاری میکند. به همین دلیل است که مکانیسمهای مقابلهای در طول زمان اغلب درد بیشتری ایجاد میکنند.
از اینکه نظرات شما را در قسمت دیدگاهها بخوانیم، بسیار خوشحال میشویم.
تلاش ما در تمام مقالات این وبسایت، استفاده از به روزترین اطلاعات، منابع و سایتهای معتبر است. اما اگر شما پیشنهادی دارید و یا مقاله به روزتری میشناسید، لطفا آن را با ما درمیان بگذارید تا اصلاحات لازم را اعمال کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید