چگونه نظم را به زندگیمان بیاوریم و شادی بیشتری داشته باشیم؟
عناوین
Toggleبسیاری از افراد فراموش کردهاند که نظم و انضباط یکی از عناصر کلیدی برای رضایت کلی از زندگی و شادی است. در این مقاله، به بررسی تفاوتهای بین افراد منضبط و غیرمنضبط و روشهای عملی برای بهبود نظم در زندگی میپردازیم.
خصوصیت افراد منضبط و غیرمنضبط
افراد منضبط کسانی هستند که توانایی کنترل ذهن، بدن و احساسات خود را دارند و میتوانند تصمیمهای آگاهانه و منطقی بگیرند. این افراد به نوعی از «خود ناظر» یا ارادهای فراتر از افکار و احساسات خود استفاده میکنند تا در موقعیتهای مختلف تصمیمات درستی بگیرند. به عبارت دیگر، آنها به جای اینکه توسط افکار و احساساتشان هدایت شوند، از آنها به عنوان ابزارهایی برای جمعآوری اطلاعات و انتخابهای بهتر استفاده میکنند.
در مقابل، افراد بدون نظم، کنترل خود را به افکار و احساساتشان میسپارند. آنها به جای اینکه خودشان تصمیم بگیرند، به طور ناخودآگاه تحت تاثیر ذهن، بدن و عواطفشان عمل میکنند. این شبیه به وضعیتی است که به جای استفاده از قطبنما برای راهیابی، به قطبنما اجازه دهید شما را به هر جهتی که بخواهد، هدایت کند.
وقتی به طور عمیق به بدن، افکار و احساسات خود گوش میدهید، در واقع اطلاعات ارزشمندی به دست میآورید که به شما کمک میکند تصمیمات درستی بگیرید. اما مهم است که این اطلاعات را به عنوان تنها نشانه درست یا نادرست بودن چیزی نبینید. فقط به این دلیل که چیزی احساس خوبی ندارد، به این معنا نیست که نباید آن را انجام دهید.
نظم و مقاومت: چالشها و راهکارها
در بحث درباره نظم و انضباط، نمیتوانیم از اهمیت مقاومت غافل شویم. فرد منضبط قادر است علیرغم وسوسههای لحظهای و مقاومتهای ذهنی، اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف خود را انجام دهد. نظم شخصی به توانایی مدیریت خود و مقاومت در برابر موانع و چالشها مرتبط است.
مقاومت میتواند به صورت نیرویی مخالف، چه از بیرون و چه از درون، خود را نشان دهد.
به عنوان مثال، ممکن است تصمیم داشته باشید که به دیدن دوستتان بروید، اما به دلیل فکر کردن به مراحلی مانند دوش گرفتن، لباس پوشیدن و رفتن به خانه او، احساس راحتی نکنید.
فردی که نظم و انضباط ندارد، معمولاً به احساسات و افکار خود توجه میکند و ممکن است دیدارش را لغو کند.
در مقابل، یک فرد منضبط، افکار و احساساتش را در نظر میگیرد، اما بر اساس آنچه که بهطور عینی به نفع اوست و با ارزشهای واقعیاش همسوست، تصمیم میگیرد. او برای مقابله با مقاومت و چالشها تلاش میکند و تصمیمات درستی میگیرد، حتی اگر این تصمیمات در لحظه راحت به نظر نرسند. به عنوان مثال، او ممکن است به قرار ملاقات برود، حتی اگر رسیدن به آن دشوار باشد و احساس راحتی نداشته باشد.
پیامهای مقاومت: شنیدن و درک درست
احساس مقاومتی که در این زمانها تجربه میکنید، ممکن است پیامهایی داشته باشد. گاهی این احساسات به معنای نادرست بودن یک اقدام است و گاهی اوقات، نمایانگر نیاز به بهروزرسانی باورهای قدیمی، حل مشکلات عاطفی، یا تغییر روش انجام کار هستند. گاهی نیز این ناراحتی یا درد، جزئی از مسیر رسیدن به اهداف شماست.
فردی که خود انضباطی ندارد، ممکن است این پیامها را به اشتباه تفسیر کند. او ممکن است مقاومت، ناراحتی یا درد را به طور خودکار به معنای توقف یا تغییر مسیر بداند. این به این معناست که فرد غیرمنضبط، ممکن است با مقاومت خود همسو شود به جای آنکه به درستی مسیر را هدایت کند.
برای مثال، فرض کنید تصمیم دارید مدرک دانشگاهی بگیرید. ممکن است روزهایی باشد که سختیهای درس خواندن شما را اذیت کند، مانند وقتی که به مهمانی دعوت شدهاید اما نیاز دارید در خانه بمانید و مطالعه کنید. اگر تصمیم بگیرید به خاطر این احساس بد، مطالعه را متوقف کنید، در نتیجهی آن نمرات شما کم شده و ممکن است به ترک تحصیل منجر شود. شما ممکن است این را اینطور تفسیر کنید که دانشگاه برای شما مناسب نبوده است.
اما ممکن است دلیل واقعی احساس بد شما، یک باور قدیمی باشد که میگوید هر چقدر تلاش کنید، موفق نخواهید شد. در این صورت، اجازه دادن به احساساتتان برای کنترل شما، به معنای همسو شدن با این باور قدیمی است و نه هدایت صحیح بر اساس سیستم هدایت عاطفیتان.
تنها به این دلیل که چیزی احساس خوبی به شما نمیدهد، به معنای نادرست بودن آن نیست. اگر اینطور بود، مصرف مواد مخدر هم ممکن بود احساس خوبی به شما بدهد. آموزههایی مانند «شادی خود را دنبال کنید» یا «به سیستم هدایت عاطفی خود گوش دهید» به معنای انجام ندادن کارهای ناراحتکننده یا دردناک نیست، بلکه به این معناست که احساسات شما همیشه نمایانگر حقیقت دقیق نیستند.
نظم و انضباط به معنای پیروی از شادی یا گوش دادن به سیستم هدایت داخلی است، اما باید در نظر داشته باشید که احساسات، ذهن و بدن شما اطلاعاتی درباره محیط اطرافتان ارائه میدهند که ممکن است دقیق نباشند. بنابراین، آگاهی و اراده آزاد شما باید تصمیم بگیرد با توجه به این اطلاعات چه اقدامی انجام دهد.
دورهی پردازش احساسات
برای کمک به شما در درک و مدیریت احساسات خود، ما دورهای جامع و کاربردی از تلاشهای برجستهترین روانشناسان جهان طراحی کردهایم. این دوره شامل مراحل گامبهگام برای پردازش و بهبود همهی احساسات، از جمله احساس گناه، است. با شرکت در این دوره، شما میتوانید با استفاده از روشهای اثباتشده، به طور مؤثر با احساسات خود کار کنید و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید.
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنیداما ادامهی مقاله:
افرادی که به نظم و انضباط اهمیت نمیدهند، ممکن است از «بولدوز شدن» بترسند. تصور کنید یک بولدوزر در برابر مقاومت، مستقیم و بدون توقف پیش میرود. این نوع برخورد با احساسات برای شما مفید نیست. افراد بی انضباط، ممکن است تصور کنند که نظم و انضباط به معنای خیانت به خود و سرکوب و بولدوز کردن خود است. در حالی که ممکن است خودشان در حال خیانت به اهداف بلندمدت خود و در نتیجه سرکوب واقعی خود باشند.
نظم و انضباط به معنای نادیده گرفتن خود نیست، بلکه توانایی کار کردن با مقاومتهاست. کار با مقاومت به معنای درک عمیق آن و یافتن علت و چرایی آن است تا بتوانید با اراده آزاد و آگاهانه، تصمیمی به نفع خود بگیرید. این به شما اجازه میدهد به اقداماتی بله بگویید که برایتان مناسب است، حتی اگر با ناراحتی همراه باشد.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که احساس بد نسبت به یک کار، اطلاعات کاملی درباره انجام یا عدم انجام آن نیست. این احساس تنها یک هشدار است که به معنای وجود یک پیام است. مانند شنیدن زنگ «پیامی دریافت کردهاید» در تلفن همراه، این احساس به شما میگوید که یک پیام دارید که باید آن را بررسی کنید و با دقت به آن پاسخ دهید.
راهکارهای افزایش نظم در زندگی
خبر خوب این است که نظم و انضباط چیزی است که میتوان آن را بهبود بخشید. اگر با داشتن نظم در زندگی خود مشکل دارید، در اینجا چند راهکار وجود دارد که ممکن است برای بازگرداندن نظم و انضباط به زندگی شما مفید باشند.
۱. انگیزه خود را بازیابی کنید.
انگیزه عامل اصلی قدرت اراده است، که همان نظم و انضباط نیز محسوب میشود. بنابراین، اگر نظم و انضباط ندارید، باید به رابطهی خود با انگیزه نیز توجه کنید. هرگاه انگیزه کاهش یابد، نظم و انضباط نیز به تبع آن کاهش پیدا میکند.
آیا انگیزهی کافی دارید؟ اگر نه، چرا؟ برای افزایش انگیزه خود چه اقداماتی میتوانید انجام دهید و چه فکری میتوانید داشته باشید؟
درماندگی دقیقاً مخالف سختکوشی است.
در وضعیت درماندگی و ناامیدی، تجارب زندگی به فرد میگوید که تلاش و انضباط شخصی بیفایده است و حتی ممکن است نتایج بدتری نسبت به بیتلاشی به همراه داشته باشد.
در مقابل، سختکوشی زمانی شکل میگیرد که تجارب زندگی نشان میدهد که تلاش و انضباط شخصی به نتایج مطلوب و در نتیجه به احساس پاداش منجر میشود.
با این درک، به دنبال تجربیاتی در زندگی خود باشید که ممکن است انگیزه شما را کاهش دهند. آیا مواقعی وجود دارد که احساس میکنید خسته و تهی از انرژی شدهاید و در نظمدهی به خود ناتوان هستید؟
۲. با بخشهای متضاد درون خود کار کنید.
بسیاری از افرادی که با نظم دادن به خود مشکل دارند، بیان میکنند که توانایی کنترل خود را ندارند. مثلاً میخواهند در کاهش مصرف شکر نظم و انضباط داشته باشند، اما جلوی پیشخوان نانوایی میایستند و دونات میخرند.
در این شرایط شما باید بین این جنبههای مخالف در درون خود، که مخالفت آنها باعث تخریب نظم شخصی شما میشوند، ادغام و همسویی ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید که بخشی از خودتان که ممکن است لازم باشد با آن کار کنید، بخشی از شماست که به طور کلی مخالف خود انضباطی است.
برای یافتن این مهارتها و استادی در پردازش احساسات خود، میتوانید دوره پردازش احساسات ما را با کلیک روی این لینک، مطالعه کنید. این دوره خلاصهای دقیق و بسیار کاربردی از کار روانشناسان بزرگ و مطرح دنیاست که به شما ابزارهایی برای شناسایی احساسات خود، دویارویی و پردازش آنها را میدهد.
۳. روزانه کارهای کوچکی که حس خوب میدهند، انجام دهید.
به این معنی که کارهایی را در طول روز خود بگنجانید که هم برایتان قابل دستیابی هستند و هم انجام آنها احساس خوبی به شما میدهد. این کارها باید کمی چالشبرانگیز و ایجادکنندهی مقاومت باشند، مانند تکمیل یک پازل، دویدن روزانه، انتخاب غذای سالم به جای ناسالم، یا انجام ده دقیقه مدیتیشن هر روز صبح.
این تمرینها به شما یادآوری میکنند که قادر به انجام کارها با اراده هستید. انجام کارهای کوچک و روزمره که نیاز به خود انضباطی دارند، مانند تمرینات تقویت عضلات، باعث تقویت قدرت اراده کلی شما میشود و تواناییتان را برای مدیریت همهی کارها افزایش میدهد. تمرین خودکنترلی، قدرت اراده را تقویت میکند.
۴. فهرستی از موفقیتهای خود تهیه کنید.
به عنوان انسان، ما تمایل داریم که فقط روی موارد منفی تمرکز کنیم، به خصوص زمانی که رابطه ضعیفی با چیزی مانند خود انضباطی داریم.
برای برعکس کردن این فرایند، فهرستی از مواقعی که انضباط شخصی، قدرت اراده، انگیزه، خویشتن داری یا تلاش شما واقعاً نتیجه داده است، تهیه کنید.
شما حتی میتوانید جستجو کنید و ببینید که چطور انضباط شخصی، اراده، انگیزه، خویشتن داری یا تلاش دیگران برای آنها نتیجه داده است.
انجام این کار باعث میشود که یک پیوند ذهنی مثبت بین خود انضباطی و پاداش در مغز خود ایجاد کنید.
۵. تصمیم بگیرید در مورد چه چیزی میخواهید نظم و انضباط داشته باشید.
برای شروع، تنها یک یا چند مورد را در زندگی خود انتخاب کنید و در آنها نظم و انضباط را رعایت کنید. لیستی از این موارد تهیه کنید و تعهدات خود را یادداشت کنید. انگیزه خود را برای رعایت نظم در این زمینهها شناسایی کنید و بنویسید.
برای حفظ خود انضباطی، باید به یاد داشته باشید که چرا این موارد برای شما مهم و معنادار هستند. هرگاه احساس بیانگیزگی نسبت به کارهایی که میخواهید در آنها نظم داشته باشید، کردید، لحظهای توقف کنید و به ارزشهایتان و دلایل بزرگتر و طولانیمدت پشت این تعهدات فکر کنید تا دوباره به معنای واقعی آنها متصل شوید.
۶. عاشق چالش شوید.
افراد با انضباط چالشها را دوست دارند و آنها را به عنوان فرصتی برای رشد میبینند. این بدان معناست که آنها ارتباط مثبتی با فرآیند غلبه بر ناکامیها، نقاط ضعف و شکستهای خود دارند، حتی اگر این فرآیند گاهی دردناک باشد.
شکست، نقطهی ضعف یا چالش پیامی از سوی کائنات برای ترک یا انجام ندادن کارها نیست. بلکه چالشها را باید به عنوان بخشی طبیعی و مورد انتظار از هر فرآیند، به ویژه در مسیر دستیابی به موفقیت، رشد شخصی و رسیدن به خواستههای خود، دید. هر چالش فرصتی است برای یادگیری بیشتر و بهتر شدن.
۷. یک برنامه اگر-آنگاه (If-Then) برای خود بسازید.
بخش عمدهای از انضباط شخصی به توانایی تعویق رضایت آنی به نفع بازدهی طولانیمدت مربوط میشود. زمانی که در لحظه با یک وسوسه مواجه میشوید، حفظ نظم و انضباط دشوارتر است. بنابراین، مفید است که برنامهریزی کنید که چگونه به تعهدات خود پایبند بمانید تا به اهداف خود برسید.
برای مثال، فرض کنید قصد دارید یک پروژه را به پایان برسانید. میتوانید به خود بگویید: “اگر کسی زنگ زد و من را به مهمانی سرگرمکننده دعوت کرد، آنگاه پاسخ منفی میدهم و ابتدا پروژهام را تمام میکنم.” این نوع برنامهریزی به شما کمک میکند تا رفتارهای منطبق با هدف خود را شناسایی کنید و از قبل تصمیم بگیرید که چگونه عمل کنید تا با اهداف خود هماهنگ باقی بمانید.
نتیجه گیری
برای داشتن یک زندگی که واقعاً ارزش زیستن را داشته باشد، باید به افکار، احساسات و بدن خود اجازه دهید تا اراده آگاهانه و عینی شما را هدایت کنند. باید به سیستم راهنمای درونی خود گوش دهید، اما در عین حال باید از اراده آزاد خود استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که با اطلاعات دریافتی چه کاری انجام دهید. این کار به شما کمک میکند تا اقداماتتان با بالاترین و بهترین خیر شما هماهنگ باشد.
نظم و انضباط یکی از اجزای اصلی بازی بین خواستن چیزی و دستیابی به آن است. با داشتن نظم و انضباط، میتوانید از موانع عبور کرده و به اهداف خود برسید.
دیدگاهتان را بنویسید