چطور نیازهای خود را بیان کنیم؟
عناوین
Toggleوقتی موقعیتی از نظر عاطفی شدید و سخت میشود، بیان احساسات به صورت باز و مستقیم میتواند بسیار دشوار باشد. برای مثال اگر به شغل خود نیاز دارید (یا دوستش دارید)، ممکن است نتوانید با رئیس خود رودررو شوید. اگر میخواهید ازدواجتان ادامه پیدا کند، شاید نتوانید به والدین همسرتان بگویید که دقیقاً چه احساسی نسبت به آنها دارید. و اگر در خانوادهای بزرگ نشدید که در آن ابراز آزادانه و صادقانه احساسات تشویق میشد، ممکن است اکنون نتوانید این کار را شروع کنید.
با این حال، برای تغییر هر رابطهای به سمت بهتر شدن، معمولاً بیان صادقانه احساسات و نیازهای خود، چه خوب و چه بد، کمک میکند. گفتگو نه تنها به شما کمک میکند تا احساس و نیاز خود را روشن کنید، بلکه میتواند از پیچیدهتر شدن و بزرگتر شدن مشکلات، حتی در ذهنتان، جلوگیری کند.
هر نیاز عاطفی که برآورده شود، ارتباط شما را تقویت و پیوندتان را عمیقتر میکند. بنابراین، هر نیازی که برآورده نشود، اثر معکوس دارد و باعث قطع ارتباط میشود. این اتفاق به این دلیل میافتد که وقتی نیازهای شما به طور مداوم برآورده نمیشود، اضطرابی در شما ایجاد میکند که منجر به درگیری میشود. اگر به طرز ماهرانهای با این درگیری برخورد نشود، موجب قطع ارتباط بیشتر خواهد شد.
در این مقاله بیان میکنم که چگونه میتوانید احساسات و نیازهای خود را به گونهای بیان کنید که شنیده و درک شوند؟ چگونه میتوانید با احساسات خود ارتباط برقرار کرده و نیازهای خود را به صورتی روشن کنید که تمایل به اقداماتی را ایجاد کند که به جای رنجش و دوری، نزدیکی بیشتری بیاورد؟
قدمهایی که قبل از بیان نیازهای خود باید بردارید
قبل از صحبت با طرف مقابل خود، مهم است که ابتدا نیاز و احساسی که دارید، برای خودتان شفاف شود. برای کمک به این موضوع، توصیه میکنم ابتدا با خودتان بنشینید و این دو سوال را از خود بپرسید.
۱. داستانهایی را که به خودتان گفتهاید، در مورد اینکه چرا نیازهایتان برآورده نشدهاند، شناسایی کنید.
شما چه داستانی به خود میگویید؟ به مثالهای زیر دقت کنید. کدام یک از این داستانها برای شما آشناست:
- آنها نمیخواهند آنچه را که نیاز دارم به من بدهند
- من با شخص اشتباهی در رابطه هستم، زیرا فرد مناسب نسبت به من اینقدر بیتوجهی نمیکند
- آنها تنبل، خودخواه، نادان، بد و غیره، هستند
- آنها به من اهمیت نمیدهند
- هیچکس به نیازهای من اهمیت نمیدهد
بنابراین زمانی را صرف کنید و باورها و داستانهای خود را بررسی کنید. بسیار مهم است که قبل از صحبت با فرد مقابل، هر گونه فرض یا نتیجهگیری را که شما را در تضاد با او قرار میدهد، به حالت تعلیق درآورید. باید با یک فرض خوب و دیدگاه مثبت به آنها نزدیک شوید و این احتمال را بدهید که ممکن است با شما خوب برخورد شود.
۳. گفتگویی درونی با خود در مورد آنچه واقعاً به آن نیاز دارید، داشته باشید.
از خود بپرسید: که به چه چیزی نیاز دارم و چگونه میخواهم نیازهایم برآورده شود؟ توانایی تمایز بین نیاز اساسی و رفتارها و اعمالی که آن را برآورده میکنند، کلیدی است. بنابراین، به چه چیزی نیاز دارید و چه آرزویی دارید؟
برای مثال تقریباً همه به محبت نیاز دارند، اما روش مورد علاقهی آنها برای برآورده شدن آن نیاز، در هر فرد متفاوت است. این موضوع در مورد تمام نیازهای عاطفی اساسی ما صدق میکند، خواه محبت، قدردانی، احترام، امنیت، اعتبار، فداکاری یا اعتماد باشد. بنابراین، مهم است که بدانید چه رفتارهایی به طور خاص، نیاز خاصی را برای شما برآورده میکند.
زمانی که توانستید هرگونه خصومت یا منفیبافی که ممکن است نسبت به طرف مقابل داشته باشید را از بین ببرید و افکار مثبتی را در مورد او و اینکه چرا او به شیوهای که شما میخواهید عمل نکرده، تصور کنید، و همچنین واقعاً متوجه شدید که چه نیازهای خاصی برای شما برآورده نشدهاند و چگونه میتوانند ارضا شوند، شما آمادهاید که در مورد آن با طرف مقابل خود صحبت کنید.
انرژی و نگرش شما در این گفتگو بسیار مهم است. زبان بدن اصلیترین ابزار ارتباطی است و کلمات ما در مقایسه با حالت، لحن، حالات صورت و حرکات قدرت کمتری دارند.
مهمترین نکات در بیان کردن نیازهای خود
یکی از بهترین راهها برای داشتن یک مکالمهی دشوار این است که شما گارد دفاعی خود را پایین بیاورید و از قبل بدانید که چگونه احساسات خود را بیان کنید بدون اینکه شخص دیگری را در حالت دفاعی قرار دهید. در اینجا چند ایده برای رسیدن به این هدف آوردهایم:
۱. از سرزنش کردن بپرهیزید.
هنگامی که از بیان کلماتی که به نظر میرسد شما در حال سرزنش دیگران هستید اجتناب میکنید، نشان میدهید که درک میکنید دیدگاه شما تنها دیدگاه موجود نیست و شما تنها کسی نیستید که رنج کشیدهاید.
الیسون کوهن، رواندرمانگری در لس آنجلس، به مراجعین خود توصیه میکند که از استفاده از عباراتی مانند موارد زیر اجتناب کنید:
- چرا این کار را کردی؟
- چرا این کار را نکردی؟
- باید این کار را میکردی
- نباید این کار را میکردی
- تو همیشه این کار را میکنی
- تو هرگز این کار را نمیکنی
در عوض، از عباراتی مانند موارد زیر استفاده کنید:
- نظرت در مورد… چیست؟
- چه احساسی داری درباره…؟
- من واقعاً دوست دارم اگر…
- وقتی این اتفاق میافتد احساس ناراحتی میکنم
- آیا ممکن است…؟
کلمات همیشه مهم هستند، زیرا یا باعث ایجاد یک گفتوگو میشوند یا آن را متوقف میکنند. با برداشتن تمرکز از آنچه که طرف مقابلتان اشتباهی انجام داده و حرکت به سمت مشکل، فضایی امن برای حل سالم مسئله ایجاد خواهید کرد.
۲. صادق باشید.
حقیقت را ابتدا به خود بگویید. سپس در ارتباد با طرف مقابل همان صداقت را داشته باشید.
۳. اشتباهات خود را بپذیرید.
یکی از قویترین قدمهایی که میتوانید بردارید، پذیرش اشتباهات خودتان است. این کار باعث ایجاد اعتماد شده و منصف بودن شما را به طرف مقابل انتقال میدهد.
۴. در مورد احساسات، دیدگاه و رفتارهای خود صحبت کنید، نه دیگران.
با این کار از قرار دادن طرف مقابل در حالت تدافعی جلوگیری میکنید. برای مثال، اگر زمانی که شما جوان بودید، والدینتان قوانین ناعادلانهای را داشتند، به جای متهم کردن آنها، به آنها بگویید که در دوران کودکی چه احساسی داشتید.
۵. برای شنیدن دیدگاه طرف مقابل باز باشید.
با دقت به آنچه میگویند گوش دهید و احساسات آنها را تصدیق کنید.
۶. به جای تمرکز بر مشکل، بر بیان احساسات خود تمرکز کنید.
اغلب بگویید «احساس میکنم» یا «احساس میکردم» تا از درگیریها اجتناب کنید.
۷. در زمان خشم مکالمه نداشته باشید.
اگر شما یا شخصی که مورد خطاب قرار دادهاید، حتی کمترین احساس عصبانیت را دارید، مکالمه را متوقف کنید و کمی استراحت کنید.
زمان خاصی را برای بازگشت مجدد به مکالمه انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. این باعث میشود که اعتماد ایجاد شود که مسائل حل و فصل میشوند و فقط زیر فرش نمیروند.
۸. در طول مکالمه، مایل به خوب شنیدن باشید.
در طول مکالمه قلب خود را باز کنید، هنر شنیدن را تمرین کنید، خود و همچنین طرف مقابل را ببخشید و موضوع را کنار بگذارید.
۹. نامه بنویسید.
اگر شرایط به گونهای است که نمیتوانید در مورد مسائلی که در ذهن خود دارید گفتگوی رودررو داشته باشید، شاید بتوانید افکار خود را به صورت مکتوب بیان کنید. میتوانید از نوشتن نامه استفاده کنید. شما میتوانید آن را پست نکنید و نامه را از بین ببرید. به این ترتیب میتوانید هر چه میخواهید بگویید، هر طور که میخواهید.
با این کار حداقل احساسات خود را در ابتدا احساس، و سپس خالی کردهاید، آنها را از ذهن و قلب خود خارج کردهاید و روی یک تکه کاغذ آوردهاید. ممکن است از گفتن احساس خود به طرف مقابل احساس رضایت نکنید، و ممکن است فرصت حل مشکل را از دست بدهید. اما به یاد داشته باشید که گامی در مسیر درست برداشتهاید، زیرا نوشتن میتواند به شما کمک کند افکارتان را روشن کنید و از خشم و احساسات جریحه دار بیرونیتان حرکت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید