شامن جادویی

این نماد اسطوره‌ساز و داستان‌نویسی‌ست که خود از آنها ساخته نشده است. در عوض او آنها را مشاهده می‌کند، از طریق آن تکامل می‌یابد، همه جنبه‌های آن را درک می‌کند. با انجام این کار، شامن جادویی نشان دهنده توانایی رویاپردازی برای یک داستان جدید و یک اسطوره جدید است. او بین دنیاها می‌رقصد و خرقه دنیا را بر شانه‌هایش می‌پوشد و دنیا را به وجود می‌خواند. او به ما یادآوری می‌کند که در این جهان زندگی کنیم و در آن سفر کنیم، اما خود را با آن تعریف نکنیم و خیلی به این تجربه وابسته نشویم. این نماد، سمبل واقعی کیمیاگری است، زیرا همه عناصر زندگی یک جنبه معنوی و یک جنبه مادی دارند. وقتی این را به یاد آوریم، هر گونه معجزه، خلق و تجلی ممکن می‌شود.

دعوت شامن جادویی

هنگامی که شامن عرفانی ظاهر می‌شود، از تو دعوت می‌کند که توانایی زندگی بدون دلبستگی را در نظر بگیری. تو فرا خوانده شده‌ای تا زندگی خود را بسازی و رویاپردازی کنی، تا بر اساس الهامات و انگیزه الهی عمل کنی، بدون اینکه روی یک داستان شناخته شده موفقیت تمرکز کنی. آیا می‌توانید بی طرفانه داستان‌هایی را که برای خود و دیگران می‌گویی، مشاهده کنی؟ اگر بتوانی برای خودت تبدیل به یک راز شوی چه؟ اگر از گفتن داستان‌هایی که تا به حال تو را تعریف کرده‌اند دست برداری، چه کسی خواهی شد؟ لازم نیست در داستانی زندگی کنی که ریشه در گذشته دارد. چه می‌شد اگر نیازی به توضیح تو برای کسی نبود، حتی برای خودت؟ راه رسیدن به خارق‌العاده‌ترین زندگی‌ت این است که به یک لوح سفید تبدیل شوی و اجازه دهی شکل رویاها و خواسته‌هایت همانطور که می‌شود، ظاهر شود. این نشانه، تجلی زندگی فراتر از بزرگ‌ترین و عجیب‌ترین رویاهای توست.

شفای شامن جادویی

مراقب باش که برای چه چیزی دعا می‌کنی. شامن جادویی تو را از وابستگی بی امان به شکل خاصی که فکر می‌کنی تو را شاد، سعادتمند، مشهور، محبوب و غیره می‌کند، برحذر می‌دارد. شاید تو برای مدت طولانی داستان خاصی را برای خود تعریف کرده‌ای، داستانی که فقط زمانی که به یک هدف خاص برسی خوشحال می‌شوی، و حتی متوجه نشده‌ای که دیگر آن کسی نیستی که آن نتایج را می‌خواهد. تو ممکن است فراتر از آن داستان‌ها حرکت کرده باشی. شاید وقت آن رسیده است که به خودت اعتراف کنی که باید داستان جدیدی را تصور کنی که بیشتر با آنچه که اکنون هستی، هماهنگ باشد. این فقط یک لحظه در میلیون‌ها لحظه در تداوم یک زندگی است. رهایش کن. بگذار فقط یک داستان باشد و ادامه بده. داستان‌های بهتر در انتظار بیان شدن هستند.