چطور خلق کنیم؟
عناوین
Toggleتجلی و خلق فرآیند وارد کردن فعالانه چیزهایی که میخواهید به زندگی خود است. این یک فرآیند در دسترس همه است و فقط کمی تمرین لازم است تا ذهنیت خود را به سمت خالق شدن به جای گیرنده منفعل زندگی، تغییر دهید.
وقتی قدرت تجلی را درک کردید و شروع به دیدن شواهد آن در زندگی خود کردید، به ابزاری عادی تبدیل میشود که روزانه بدون فکر زیاد از آن استفاده میکنید.
مراحل خلق و تجلی خواسته
۱. با اطمینان کامل بدانید که چه میخواهید.
در حالی که این کار آسان به نظر میرسد، اکثر مردم بیشتر در مورد چیزهایی میدانند که نمیخواهند، تا آنچه که میخواهند. برای آشکار شدن چیزهایی که میخواهید، باید دقیقاً بدانید که چه میخواهید!! ممکن است لازم باشد آن را بنویسید و برای فهمیدن این موضوع کمی فکر کنید. هرچه جزئیات بیشتری داشته باشید، بهتر است.
فرض میکنیم که میخواهید رابطه جدیدی را تجربه کنید. فوراً لیستی از ویژگیهایی خواهید داشت که به دلیل روابط گذشته، آنها را نمیخواهید. این اتفاق خوبی است زیرا آنچه را که نمیخواهید به شما آموخته است، اما آشکار شدن خواسته شما تنها زمانی اتفاق میافتد که دقیقاً آنچه را که “میخواهید”، مشخص کنید.
برای مثال خواسته شما میتواند این باشد: «رابطه بعدی من سالم و رضایت بخش خواهد بود. شریک جدید من نیز مانند من به توسعه خود اهمیت میدهد. با هم سفر میکنیم، زمانی را در طبیعت میگذرانیم و با هم بازی میکنیم.»
هر چه در مورد آنچه میخواهید واضحتر باشید، بیشتر میتوانید آن را دریافت کنید.
۲. مستقیماً بخواهید، تا آنچه را که میخواهید دریافت کنید.
هر کس به آنچه که میخواهد فکر میکند. معمولاً افراد این کار را بارها در روز انجام میدهند. از وعده غذایی بعدی که میخواهند تا اینکه چگونه پول بیشتری کسب کنند، ذهن دائماً در میان خواستههای زودگذر قرار میگیرد. تجلی، قصد و انرژی را پشت خواستههای معمولی قرار میدهد.
هنگامی که چیزی را درخواست میکنیم، پیامی مستقیم و واضح از آنچه میخواهیم، ارسال میکنیم. این ارتعاش قدرتمندی دارد و حرکت تجلی و خلق را شروع میکند.
شما میتوانید با چشمان بسته در مدیتیشن آنچه را که میخواهید، بخواهید. میتوانید آن را با صدای بلند بگویید. میتوانید آن را در دفتر یادداشت کنید.
خواسته خود را به گونهای تأیید کنید که بهترین احساس را برای شما داشته باشد. متعهد شوید که به طور مداوم آنچه را که میخواهید درخواست کنید، به جای اینکه گهگاهی به آن فکر کنید. سپس باور کنید که در راه است. این موضوع یعنی هماهنگ شما با درخواست خود.
۳. آینده خود را مجسم کنید.
تجسم تخیل کردن خواسته است. تخیل به طور طبیعی به سراغ ما میآید، اما بیشتر ما از دوران کودکی آن را تمرین نکردهایم و توسعه این مهارت غریزی، به زمان نیاز دارد.
مغز ما تفاوت بین واقعیت فیزیکی ما و یک فکر را نمیداند. چشمان خود را ببندید و مکیدن یک لیمو را تصور کنید. در عرض چند ثانیه، بزاق دهان شما راه میافتد.
اکنون که قدرت افکار خود را درک کردهاید، از آنها برای تجسم خود آینده خود استفاده کنید. برقراری ارتباط عاطفی با این شخص را تمرین کنید. این شخص چگونه صبح از خواب بیدار میشود؟ چه عاداتی خواهد داشت؟ چه افکاری دارد؟ وقت خود را با چه کسی میگذراند؟ چشمان خود را ببندید و به این سناریوها فکر کنید.
اگر زمان سختی دارید، تجسم یک مجله می تواند مفید باشد. نامه ای به عنوان خود آینده خود از شخصی که امروز هستید بنویسید. تصور کنید 2 سال آینده هستید. روی تغییراتی که ایجاد کردید و اینکه چگونه آنها شما را به فردی که اکنون هستید تبدیل کرده اند تمرکز کنید.
چشمان خود را ببندید و احساس کنید که این شخص جدید چگونه است. به طور مداوم این کار را تکرار کنید و احساسات و جزئیات بیشتری را همانطور که به طور طبیعی به شما می رسد اضافه کنید.
اگر تجسم کردن برایتان دشوار است، یک دفتر میتواند مفید باشد. نامهای به عنوان خود آینده خود، به شخصی که امروز هستید بنویسید. تصور کنید در 2 سال آینده هستید. روی تغییراتی که ایجاد کردید و اینکه چگونه آنها شما را به فرد دو سال آینده تبدیل کردهاند، تمرکز کنید.
چشمان خود را ببندید و احساس کنید که این شخص جدید چگونه است. به طور مداوم این کار را تکرار کنید و احساسات و جزئیات بیشتری را همانطور که به طور طبیعی به شما میرسد، اضافه کنید.
۴. اقداماتی انجام دهید که با امیال شما مطابقت داشته باشند.
وقتی در مورد خواسته خود، وضوح دارید و تصور میکنید که چه کسی خواهید شد، مراحل و قدمها خود را برای شما آشکار میکنند. اینکه ندانید قدمهای بعدی چیست و گیر کردن، نتیجه عدم وضوح است.
مشکلی که افراد با تجلی و خلق خواسته خود دارند، این است که میخواهند در مدت زمان کوتاهی جهشهای بزرگی در فکر و رفتار داشته باشند. تجلی همراه با شروعهای بسیار کوچک و پرورش صبر است. برای تجلی موفقیت آمیز باید این فرآیند را دوست داشته باشید، نه اینکه روی نتیجه نهایی متمرکز شوید.
بهترین راه برای قدم برداشتن، انجام روتین صبحگاهی است. این بخشِ آغازینِ تجلی موفق است. نویسید که فرد آیندهای که میخواهید باشید، صبح خود را چگونه سپری میکند.
به مثال زیر توجه کنید:
من ساعت 6:30 صبح بیدار خواهم شد. وقتی برای اولین بار از خواب بیدار میشوم، تلفن همراهم را چک نمیکنم یا کار دیگری که حواسم را پرت میکند، انجام نمیدهم. 5 دقیقه مینشینم و مدیتیشن میکنم و جملات تاکیدی را تکرار میکنم یا چیزهایی را لیست میکنم که از آنها سپاسگزارم. سپس به مدت 15 دقیقه بدنم را به هر شکلی که برای من بهتر است، حرکت میدهم.
این اقدام بیش از اندازه کافی است. در ابتدا از خود خواستههای زیادی نداشته باشید. به مغزتان اجازه دهید به آرامی مسیرهای عصبی جدید را تشکیل دهد. ایجاد یک روال صبحگاهی باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود. زمانی که بتوانید به خودتان اعتماد کنید که صبحهایتان را هدفمند بگذرانید، در طول روز بیشتر همه مارهایتان را با قصد و نیت انجام خواهید داد و مسایل را رهبری خواهید کرد.
پس از تسلط بر یک روال صبحگاهی، میتوانید مراسم روزانه دیگری را نیز برای خود تنظیم کنید. تسلط بر تشریفات روزانه، پایهای محکم برای تجلی ایجاد میکند. این کار به شما کمک میکند به خودتان اعتماد کنید، و بنابراین به فرآیند اعتماد کنید.
۵. به تجسم روزانه و تکرار جملات تاکیدی روزانه، متعهد شوید.
کاملا طبیعی است که در زمان خواندن این جملات تاکیدی شک داشته باشید. ذهن همیشه در مقابل چیزی که هنوز نفهمیده است، مقاومت میکند. بنابراین شما برای شروع نیازی به سند و اطمینان ندارید.
ما عادت داریم آنچه را که نمیخواهیم به ذهن خود بگوییم، بنابراین برای تغییر عادت، باید به گفتن آنچه میخواهیم به ذهن خود، متعهد شویم. اینجاست که تاکیدات و تجسم به ایجاد این عادت کمک میکند. هر کسی سبک متفاوتی برای انجام تجسم دارد، اما ایده اصلی این است که این یک تمرین ذهنی است. در این تمرین ذهنی، سعی کنید به همراه تجسم احساساتی که در زمان برآورده شدن خواسته خواهید داشت را، تمرین و حس کنید.
باب بومن، مربی مایکل فلپس، دارنده مدال المپیک، میگوید: «ماهها قبل از مسابقه، مایکل در حالت آرامش قرار میگیرد. او روزانه دو ساعت در استخر تمرین ذهنی میکند. او خود را برنده میبیند. هوا را بو میکند، آب را میچشد، به صدای خانه گوش میدهد، ساعت را میبیند.»
قبل از خواب چند دقیقه وقت بگذارید و به طور ذهنی تمرین کنید که فردا چگونه پیش خواهد رفت. تصور کنید ساعت شما چه ساعتی را نشان میدهد. تصور کنید که زمانی را صرف مدیتیشن و ورزش میکنید. تمرین کنید که روز کاری شما چگونه خواهد گذشت. تصور کنید که تعامل شما با مردم خوشایند و مثبت است. احساس کامل شدن و تکمیل شدن را احساس کنید. این کار را روزانه انجام دهید و تماشا کنید که روز شما چقدر متفاوت میگذرد.
۶. حضور داشته باشید و آنچه به شما داده شده را تصدیق کنید.
وقتی در لحظه حضور نداریم، باز هم در حال ساختن زندگی خود هستیم. ما فقط خالقان منفعل در خلبان خودکار هستیم، بنابراین نمیبینیم که چگونه اعمال و افکارمان با آنچه دریافت میکنیم، مرتبط است.
از طریق تمرین و تکرار، مغز ما با مشارکت فعال سازگار میشود. مشارکت فعال مستلزم حضور است.
شاید شما دیدگاه جدیدی در زندگی خود خلق کردهاید و تلفن خود را به روی یک نقل قول انگیزشی باز میکنید که دقیقاً به چیزی که روی آن کار میکنید، اشاره دارد. این یک نشانه است. شاید شما میخواستید تعاملات مثبت بیشتری با افراد داشته باشید و یک غریبه با لبخند در را برای شما باز نگه میدارد. این یک نشانه است. آموزش ذهن برای دیدن این ارتباطات کوچک و این نشانهها، بخش مهمی از تجلی و خلق است، اما نادیده گرفتن آنها آسان است. نوشتن این ارتباطات برای شما باعث انگیزه بزرگتر میشود.
هرچه بیشتر آنچه به شما داده میشود را تصدیق کنید، چیزهای بیشتری در آینده به شما داده میشود.
۷. شکرگزاری کنید.
وقتی ما خالقان منفعل هستیم، قدردانی کمی داریم. حتی ممکن است نفهمیم قدردانی چیست. چون قدرت خودمان را نمیدانیم، فکر میکنیم اتفاقاتی برایمان میافتد. وقتی نمیتوانیم نقش خود را به تجربیات زندگیمان وصل کنیم، شکرگزاری بسیار دشوار میشود.
همانطور که اتفاقات روز را تجربه میکنید، برای آنها شکرگزار باشید، حتی زمانیکه این اتفاقات به نظر ناچیز هستند. در واقع، این اتفاقات احتمالاً چیزهای کوچکی هستند که برای اکثر مردم بیاهمیت هستند. این تصدیق الگو است که زندگی را تغییر میدهد.
یادداشت کنید که برای دیدن این چیزها سپاسگزار هستید یا با صدای بلند تشکر کنید. قدردانی فرکانسی دارد که باعث جذب موارد مشابه بیشتر نیز میشود. در این فرآیند ذهن شما بیشتر بر چیزهایی که میخواهید ببینید و کمتر روی چیزهایی که نمیخواهید تجربه کنید، متمرکز میشود.
مقالات مرتبط: قدرت شفابخش شکرگزاری
۸. با شهود خود هماهنگ شوید.
تجلی نیاز به خودآگاهی زیادی دارد. بیشتر ما برای گوش دادن به صداهای اطرافمان شرطی شدهایم. از والدین، همکارها، رئیسان و خواهران و برادران، ذهن ما مملو از نظرات دیگران است.
تجلی مستلزم این است که شما صداهایی را که میپذیرید کنترل کنید و در عین حال به هدایت درونی خود بازگردید.
معمولاً نگاه کردن به دیگران عادتی است که به سختی میتوان آن را ترک کرد، بنابراین باید در ارتباط با شهود، فعال باشید.
مقاله مرتبط: چطور به خودتان گوش دهید؟ چطور از شهود خود بهره ببرید؟
در اینجا یک عبارت تأییدی عالی را آوردهام:
من با شهود خود ارتباط برقرار خواهم کرد.
من جدا شدهام، اما هر زمان که بخواهم میتوانم دوباره وصل شوم.
هر روز بیشتر به راهنماییهای درونی خود متصل میشوم.
وقتی به راهنمایی درونی خود متصل میشوم، آرامش بیشتری را تجربه میکنم.
هدایت درونی من هرگز مرا به اشتباه هدایت نمیکند.
وقتی به راهنمایی درونی متصل میشوم نمیتوانم اشتباه کنم، فقط میتوانم درسهایی یاد بگیرم.
نظر دیگران ارزش بیشتر از شهود من ندارد.
هر چه بیشتر به شهود متصل میشوم، بیشتر و واضحر با من صحبت میکند.
من برای راهنمایی عاطفی خودم، باز هستم و در آن حضور خواهم داشت.
۹. با مقاومت خود کار کنید.
در طول تجلی و خلق کردن، شک، سرخوردگی و سردرگمی را تجربه خواهید کرد. این بخشی از فرآیند است، و همچنین به همین دلیل است که مراقبه روزانه بسیار مهم است. مدیتیشن به جای واکنش به افکارمان که معمولاً انجام میدهیم، به آرامی به ما اجازه میدهد تا افکارمان را مشاهده کنیم.
هنگامی که شروع به مشاهده افکار خود کنید، خواهید دید که افکار و احساسات در طول روز دائماً تغییر میکنند. وقتی برده تغییرات عاطفی خود نباشید، میتوانید فعالانه خود را با احساسات و افکاری که انتخاب میکنید، هماهنگ کنید. این کار نیاز به تمرین و تعهد روزانه دارد اما به مرور زمان برای شما راحتتر خواهد آمد. همانطور که شروع به اعتماد به خود میکنید تا با مقاومتهایی که در این مسیر رخ میدهد کار کنید، ارزشمندی خود را بیشتر حس میکنید. تجلی برای کسانی رخ میدهد که احساس ارزشمندی خود را بالا میبرند.
مقاله مرتبط: اسب و مرد ماشین فروش
۱۰. بپذیرید که این تمرین نحوه نگاه شما به اطرافیانتان را تغییر میدهد.
یک نتیجه غیرمنتظره استفاده از تجلی، دیدن این است که دیگران چگونه چیزها را در زندگی خود آشکار میکنند، معمولاً بدون آگاهی. وقتی قدرت افکار و کلمات را درک کنید، خواهید دید که چه تعداد از مردم بدون فکر، آنچه را که نمیخواهند ببینند، تأیید میکنند. سپس موارد مشابه بیشتری را وارد تجربه زندگی خود میکنند.
هنگامی که شما فعالانه با کلمات و افکار خود برخورد میکنید، ممکن است افراد در زندگی خود را به گونهای متفاوت تجربه کنید.
در طول این مدت، ممکن است احساس کنید که میخواهید بیشتر تنها باشید تا زمان بیشتری را به خود بگذرانید. انزوا گاهی یک ضرورت طبیعی است که به عنوان بخشی از این فرآیند به وجود میآید. همانطور که به طور طبیعی با انرژی خود هماهنگتر میشوید و از آن محافظت میکنید، وقت خود را مانند گذشته صرف نمیکنید. این ممکن است باعث ایجاد اصطکاک در روابط شما شود.
با خود دلسوز و صبور باشید. زمانی را صرف کارهایی کنید که مدتی است انجام ندادهاید و از آنها لذت ببرید. شاید نقاشی است، شاید یوگا یا بافتنی. شاید تماشای فیلمهای قدیمی شما را خوشحال میکند. احساسات خود را دنبال کنید و کارهایی را انجام دهید که وضعیت عاطفی و انرژی روحی شما را بالا نگه میدارد.
مقاله مرتبط: راههای افزایش سطح انرژی روحی
دیدگاهتان را بنویسید