نظر استس در کتاب “زنانی که با گرگها میدوند” درباره ریش آبی
داستان ریش آبی (Bluebeard) یک داستان عامیانه کلاسیک است که در طول تاریخ به اشکال مختلف گفته و بازگو شده است. شناخته شدهترین نسخه توسط چارلز پررو در قرن هفدهم نوشته شده است.
در داستان، ریش آبی یک نجیب زاده ثروتمند و ترسناک با ریش آبی است. او با زنی جوان و زیبا ازدواج میکند و او را به عمارت بزرگ خود میبرد. قبل از رفتن به سفر، ریش آبی کلید تمام اتاقهای خانه را به او میدهد اما به او هشدار میدهد که وارد اتاق خاصی در طبقه همکف نشود. او به همسرش میگوید که اگر نافرمانی کند و در را باز کند، با عواقب ناگواری روبرو خواهد شد.
کنجکاوی همسر جوان باعث میشود که او در نهایت تسلیم این وسوسه شود. او از یکی از کلیدهای ممنوعه برای ورود به اتاق ممنوعه استفاده میکند، جایی که او اجساد همسران قبلی ریش آبی را کشف میکند که همگی به قتل رسیده و پنهان شدهاند.
ریش آبی به طور غیرمنتظرهای برمیگردد و متوجه میشود که همسرش از او نافرمانی کرده است. پر از خشم، تصمیم میگیرد او را بکشد و به مجموعه همسران مرده خود اضافه کند. با این حال، برادران زن جوان به موقع میرسند تا او را نجات دهند. آنها ریش آبی را شکست داده و او را از اجرای نقشه مرگبار خود باز میدارند.
مقاله مرتبط: افسانه ریش آبی
تحلیل داستان ریش آبی از کتاب “زنانی که با گرگها میدوند”
حال، بیایید تحلیل داستان ریش آبی را از کتاب کلاریسا پینکولا استس (Clarissa Pinkola Estés) “زنانی که با گرگها میدوند” بررسی کنیم.
کلاریسا پینکولا استس در کتاب خود داستان ریش آبی را به عنوان یک داستان کهن الگویی که دارای اهمیت روانی و معنوی عمیقی برای زنان است بررسی میکند. استس این داستان را به عنوان یک داستان هشدار دهنده درباره خطرات نادیده گرفتن غرایز، شهود و خرد درونی خود تعبیر میکند.
مقاله مرتبط: خلاصه کتاب زنانی که با گرگها میدوند
اتاق ممنوعه در داستان نمایانگر جنبههای ممنوعه و پنهان روان زن است. ریش آبی با منع همسر جوان از ورود به آن اتاق، نماد کنترل پدرسالارانه و سرکوب غرایز، کنجکاوی و قدرت ذاتی زنان است. زنان از نظر تاریخی ساکت شده و شرطی شدهاند تا از کاوش در اعماق درونی خود اجتناب کنند، که اغلب منجر به قطع ارتباط با خود واقعی آنها میشود.
کلیدی که اتاق ممنوعه را باز میکند نمادی از شهود و خرد زنان است که جامعه اغلب سعی در سرکوب آن داشته است. هنگامی که همسر جوان از کلید برای باز کردن قفل اتاق ممنوع استفاده میکند، او نشان دهنده زنی است که قدرت خود را بازیافته و درونیترین حقایق خود را کشف میکند. این اقدام شورش علیه کنترل پدرسالارانه قابل توجه و توانمند است.
اجساد همسران قبلی ریش آبی که در اتاق ممنوعه پیدا شده بودند، صداهای خاموش و جنبههای سرکوب شده زنانه را نشان میدهند. این زنان، مانند همسر جوان، احتمالاً کنجکاو بودند، اما اکتشاف آنها توسط نیروهای سرکوبگر که توسط ریش آبی نمایندگی میشد، خفه شد.
استس پیشنهاد میکند که برادران زن جوان جنبههای قوی و حمایتکننده مردانه را نشان میدهند و وقتی او در مقابل ستم مردسالارانه ایستادگی میکند به کمک زنانگی میآیند. آنها نشان دهنده امکان یک رابطه متعادل و حمایتی بین مردانگی و زنانگی هستند، که در آن زنان اجازه دارند با شهود و خرد خود در تماس باشند و در عین حال مورد حمایت و احترام مردانه قرار بگیرند.
در پایان، تحلیل کلاریسا پینکولا استس از داستان ریش آبی در «زنانی که با گرگها میدوند» اهمیت کهن الگوی داستان را برای زنان برجسته میکند. این به عنوان هشداری در برابر سرکوب غرایز و شهود شخص عمل میکند و در عین حال تشویق به احیای قدرت و کاوش در اعماق پنهان روان زنانه میشود. داستان در نهایت پتانسیل توانمندسازی و رهایی را به تصویر میکشد، زمانی که زنان ماهیت واقعی خود را در آغوش میگیرند و با نیروهای سرکوبگر مبارزه میکنند.
مقاله مرتبط: خلاصه کتاب ریش آبی اثز امیلی نوتوم
دیدگاهتان را بنویسید