خلاصه کتاب خورشید همچنان میدرخشد
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: The Sun Also Rises
- سال انتشار: ۱۹۲۶
- نویسنده: ارنست همینگوی
- ژانر: ادبیات کلاسیک، رمان، افسانه تاریخی
- امتیاز کتاب: ۳.۸۰ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
ارنست همینگوی (۱۸۹۹-۱۹۶۱) نویسنده مشهور آمریکایی بود که به عنوان یک شخصیت برجسته در ادبیات قرن بیستم ظاهر شد. همینگوی که به نثر مختصر و داستان سرایی واقع گرایانه اش معروف بود، تأثیر بسزایی در توسعه ادبیات داستانی مدرن داشت. آثار او اغلب مضامین جنگ، عشق، مردانگی و شرایط انسانی را بررسی میکردند. تجربیات همینگوی به عنوان خبرنگار جنگ، عشق او به ماجراجویی و سفر، و درک عمیق او از احساسات انسانی، از نوشتن او خبر داد.
از رمانهای برجسته همینگوی میتوان به «خورشید نیز طلوع کرد»، «وداع با اسلحه» و «زنگها برای که به صدا درمیآیند» اشاره کرد که سبک خاص نثر او را در نثر مستقیم و روایتهای پر احساس او به نمایش گذاشت. او در سال 1953 جایزه پولیتزر را برای ادبیات داستانی دریافت کرد و در سال 1954 جایزه نوبل ادبیات را برای کمک های تأثیرگذارش در دنیای ادبی دریافت کرد. علیرغم موفقیتش، همینگوی با شیاطین شخصی دست و پنجه نرم کرد و زندگی او با خودکشی در سال 1961 به طرز غم انگیزی به پایان رسید.
خلاصه کتاب
“خورشید همچنان میرخشد” یا “خورشید همچنان میدمد” رمانی نوشته ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی است که برای اولین بار در سال 1926 منتشر شد. این رمان اغلب به عنوان اثری تعیین کننده از “نسل گمشده” در نظر گرفته میشود، اصطلاحی که برای توصیف سرخوردگی و احساس بی هدفی بسیاری از افراد استفاده میشود. جوانانی که در جنگ جهانی اول زندگی کردند.
“خورشید همچنان میرخشد” گروهی از مهاجران آمریکایی و بریتانیایی را دنبال میکند که زندگی خود را پس از جنگ جهانی اول دنبال میکنند. داستان توسط جیک بارنز، روزنامه نگاری که عاشق زنی به نام لیدی برت اشلی است، روایت میشود. با این حال، رابطه آنها با این واقعیت که جیک در جنگ مجروح شد و اکنون ناتوان است، پیچیده است.
رمان در پاریس آغاز میشود، جایی که شخصیتها درگیر سبک زندگی غیرعادی هستند که مشخصه آن مهمانیها، نوشیدن مشروب و سرگردانی بیهدف است. این گروه شامل جیک، برت، رابرت کوهن (نویسنده آمریکایی)، بیل گورتون (دوست جیک) و دیگران است. آنها تصمیم میگیرند به پامپلونای اسپانیا سفر کنند تا شاهد دویدن گاوها و گاوبازیها باشند که به یک رویداد اصلی در رمان تبدیل میشود.
همانطور که آنها به پامپلونا سفر میکنند، تنشهایی در گروه ایجاد میشود. عشق نافرجام جیک به برت باعث آشفتگی عاطفی برای هر دوی آنها میشود، زیرا او با وجود احساساتی که نسبت به جیک دارد به سوی مردان دیگر کشیده میشود. رابرت کوهن که عاشق برت نیز هست، درگیر درگیری با اعضای مختلف گروه میشود که منجر به درگیری فیزیکی میشود. تعامل شخصیتها با احساس بی هدفی، سرخوردگی و جستجوی معنا در دنیایی که توسط جنگ از هم پاشیده شده است، مشخص میشود.
در پامپلونا، صحنههای گاوبازی استعارهای از مبارزات شخصیتها و بیرحمی زندگی است. تجربیات شخصیت ها در اسپانیا، کشمکشهای درونی آنها را به منصه ظهور میرساند و آسیب پذیریها و خواستههای آنها را آشکار میکند. این رمان به بررسی مضامین مردانگی، زنانگی، عشق، جنگ و جستجوی اصالت میپردازد.
علیرغم تلاشهای گروه برای یافتن هدف و تحقق، آنها در نهایت خود را در یک چرخه لذت گرایی، آرزوهای برآورده نشده و پوچی عاطفی گرفتار مییابند. عنوان “خورشید همچنان میرخشد” از کتاب مقدس گرفته شده است و ماهیت چرخهای زندگی و امکان تجدید را نشان میدهد.
به طور خلاصه، “خورشید همچنان میرخشد” رمانی است که به زندگی گروهی از مهاجران در دوران پس از جنگ جهانی اول میپردازد. این رمان از طریق تجربیات خود در پاریس و اسپانیا، مضامین عشق، سرخوردگی، و تلاش برای یافتن معنا در دنیایی که از جنگ زخمی شده است را بررسی میکند. نثر همینگوی و تصویر «نسل گمشده» این رمان را به کاوشی قدرتمند در مورد شرایط انسانی تبدیل میکند.
نکات کلیدی کتاب
“خورشید همچنان میدمد” اثر ارنست همینگوی چندین موضوع و پیام به هم پیوسته را بررسی میکند که منعکس کننده تجربیات و احساسات نسل پس از جنگ جهانی اول است. برخی از پیامهای اصلی کتاب عبارتاند از:
- سرخوردگی و نسل گمشده
این رمان حس عمیق سرخوردگی و بی هدفی را در شخصیتهایی که آسیبهای جنگ جهانی اول را پشت سر گذاشتهاند را به تصویر میکشد. اصطلاح “نسل گمشده” نسلی از مردم را توصیف میکند که به بلوغ رسیدهاند. در طول جنگ و تلاش برای یافتن معنا و هدف در دنیایی که به نظر میرسید خالی از ارزشها بود. شخصیتهای رمان این احساس را منعکس میکنند، زیرا با احساس پوچی و جستجوی هویت دست و پنجه نرم میکنند. - خواستههای توخالی و لذت گرایی
شخصیتهای رمان در تلاش برای پر کردن خلاء ناشی از جنگ، به اشکال مختلف لذت گرایی، مانند نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی، مهمانی، و رفتارهای جنسی دست میزنند. با این حال، این تلاشها اغلب پوچ هستند و بیهودگی جستجوی معنا، صرفاً از طریق زیادهروی را نشان میدهند. - مردانگی و ناتوانی
مضمون مردانگی در داستان مرکزی است، به ویژه از طریق شخصیت جیک بارنز، که به دلیل یک زخم جنگی ناتوان شدهاند. ناتوانی جسمانی جیک به عنوان استعارهای برای تضعیف گستردهتر و از دست دادن ارزشهای سنتی است که جنگ به وجود آورد. مبارزه شخصیتها با حس مردانگیشان به احساس بی کفایتی و عدم اطمینان آنها کمک میکند. - عشق و روابط
روابط شخصیتها با شبکه پیچیدهای از درگیریهای عاشقانه و عشق نافرجام مشخص میشود. داستان عشق اصلی بین جیک و لیدی برت اشلی تلخ و غم انگیز است و تنش بین ارتباط عاطفی و میل فیزیکی را برجسته میکند. ناتوانی شخصیتها در یافتن رضایت در روابطشان، موضوع گستردهتر سرخوردگی را برجسته میکند. - گریز و اگزوتیسم (Escapism and Exoticism)
سفر شخصیتها به پاریس و پامپلونا نشان دهنده نوعی فرار است، زیرا آنها به دنبال فرار از مشکلات و غوطه ور شدن در تجربیات جدید هستند. جذابیت مکانهای عجیب و غریب و سنتهای فرهنگی به عنوان یک حواس پرتی موقت از درگیریهای درونی آنها عمل میکند، اما در نهایت، آنها قادر به فرار از سنگینی بار عاطفی خود نیستند. - اجتناب ناپذیری تغییر
صحنههای گاوبازی در پامپلونا به عنوان استعارهای از مبارزات شخصیتها و واقعیت بی رحمانه زندگی عمل میکند. گاوها نماد اجتناب ناپذیری از تغییر، رنج و مرگ هستند و به شخصیتها ماهیت گذرای هستی را یادآوری میکنند. - جستجوی اصالت و واقعی بودن
شخصیتها در آرزوی اصالت و احساس تجربه واقعی در دنیایی هستند که به طور فزایندهای مصنوعی و غیرصادقانه به نظر میرسد. آنها از طریق تعامل با یکدیگر، مواجهه با طبیعت و سنتهای فرهنگی به دنبال لحظات اصالت هستند.
به طور کلی، “خورشید همچنان میدمد” تصویری واضح و دروننگر از نسلی ارائه میدهد که با عواقب پس از جنگ دست و پنجه نرم میکنند، هنجارهای اجتماعی را زیر سوال میبرند و در تلاش برای یافتن معنا و ارتباط در دنیایی هستند که برای همیشه تغییر کرده است.
دیدگاهتان را بنویسید