۱۱. چطور اضطراب را با کمک بدن آرام کنیم؟

عناوین
Toggleروزی داستان زنی را خواندم که در بزرگراه، سگی ولگرد را پیدا کرده و تصمیم گرفته بود او را به سرپرستی بگیرد. سگ با بچهها مهربان بود و در خانه دردسری ایجاد نمیکرد. تنها مشکلش این بود که هر بار سوار ماشین میشدند، بهشدت دچار اضطراب میشد: روی صندلی عقب جلو و عقب میرفت، بیقرار بود و نفسنفس میزد. این رفتار در هر بار سوار شدن تکرار میشد.
زن که درمانده شده بود، سگ را نزد مربی برد. مربی به او یاد داد که سگ را در ماشین بخواباند و بدنش را در حالت آرام نگه دارد. او توضیح داد که وقتی بدن سگ در موقعیتی آرام قرار میگیرد، پیامی به مغز میفرستد که «اینجا امن است» و همین سیگنال، سگ را به آرامش دعوت میکند.
زن شروع کرد به تمرین روزانه. هر روز سگ را داخل ماشین میبرد، او را آرام میخواباند و منتظر میماند. طولی نکشید که اضطراب سگ هنگام ماشینسواری فروکش کرد و مشکل حل شد.
در بخشهای قبلی این دوره یاد گرفتیم که واکنشهای احساسی ما اغلب عمیقتر از افکارمان هستند. این احساسات در بدن بروز میکنند و توسط سیستم لیمبیک، بهویژه واکنش جنگ–گریز–فریز هدایت میشوند. حالا میخواهیم ببینیم چطور میتوانیم با کمک مهارتهای خودتنظیمی، اضطراب را در سطح سیستم عصبی تسکین دهیم. در اصل، یعنی ایجاد یک پاسخ فیزیولوژیکی از احساس امنیت، دقیقاً در زمانی که واقعاً امن هستیم.
اضطراب از کجا میآید؟
آیا ممکن است وقتی بدنتان در آرامش است، همچنان دچار اضطراب یا PTSD باشید؟ بسیاری از متخصصان تروما معتقدند که در یک بدن واقعاً آرام، ابتلا به PTSD یا اختلالات اضطرابی امکانپذیر نیست.
اضطراب و PTSD در واقع نشانههایی هستند از سیستم عصبیای که در حالت هوشیاری بیشازحد گیر کرده است. وقتی آمیگدال مغزتان پیام میدهد که در خطر هستید، واکنش جنگ–گریز–فریز را فعال میکند. به همین دلیل است که اضطراب اغلب بهصورت احساسی در شکم حس میشود، یا اینکه فرد مبتلا به PTSD با کوچکترین نشانهی تهدیدی از جا میپرد.
در این حالت، سیستم عصبی شما در وضعیت سمپاتیک باقی میماند؛ یعنی همان حالت آمادهباش برای بقا. بسیاری از افراد در این شرایط احساس درماندگی میکنند، چون تصور میکنند نمیتوانند این پاسخ استرسی را تغییر دهند، چرا که این واکنشها، خودکار و غیرارادی به نظر میرسند.
چرا آرامکردن بدن، کلید کاهش اضطراب است؟
نفوذ ما بر سیستم عصبیمان بیشتر از آن چیزیست که تصور میکنیم. مثلاً وقتی تحت استرس قرار میگیریم، بدون آنکه آگاهانه بخواهیم، عضلاتمان منقبض میشوند. اما اگر به آنها توجه کنیم، میتوانیم آگاهانه رهایشان کنیم. یا مثلاً وقتی احساس اضطراب داریم، تنفس ما کوتاه و سطحی میشود، اما میتوانیم تصمیم بگیریم که آهسته و عمیق نفس بکشیم.
این یعنی ما میتوانیم روی برخی از واکنشهای ظاهراً خودکار بدن تأثیر بگذاریم. و همین نکته، دروازهای به سوی تنظیم استرس است.
نکته جالبتر اینکه، رابطه بین بدن و مغز یکطرفه نیست. مغز به بدن پیامهایی درباره خطر یا آرامش میفرستد، اما بدن هم همین کار را با مغز میکند. وقتی تصمیم میگیریم نفس عمیق و آهسته بکشیم، در واقع به مغزمان پیام میدهیم که: «من امن هستم». این کار، پاسخ پاراسمپاتیک را فعال میکند، یعنی همان سیستمی که مسئول آرامسازی، هضم و ترمیم است.
در این بخش، میخواهیم یاد بگیریم چگونه با کمک بدن، پاسخ پاراسمپاتیک را فعال کنیم. این یعنی آموزش بدن به اینکه بهجای باقیماندن در حالت استرس، وارد وضعیت استراحت و بازیابی شود.
مهارتهای خودتنظیمی: تفاوت با تکنیکهای ریلکسیشن
بسیاری از افراد با مهارتهای ریلکسیشن آشنا هستند. این مهارتها معمولاً شامل متوقف کردن فعالیت، فاصله گرفتن از موقعیتهای استرسزا، و مشغول شدن به کارهایی است که ذهن را به طور کامل درگیر میکنند، مانند تماشای تلویزیون. گرچه این روشها میتوانند مفید باشند، اما در عمل تداوم و تمرین روزانهی آنها دشوار است. بهویژه زمانی که چنین فعالیتهایی به شیوهای برای اجتناب تبدیل شوند، ممکن است در بلندمدت منجر به مشکلات بیشتری شوند.
در بسیاری از موارد، افراد تصور میکنند که استرس و کار همواره با یکدیگر همراه هستند و تنها راه رسیدن به آرامش، فاصله گرفتن کامل از وظایف روزمره است. این نوع نگاه، وابستگی به اجتناب را افزایش میدهد و همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، اجتناب یکی از عوامل اصلی تشدید اضطراب محسوب میشود.
زمانی که افراد موقعیت را منشأ اصلی استرس خود میدانند، معمولاً احساس ناتوانی میکنند. برای مثال، اگر فردی باور داشته باشد که “شغل من باعث استرس من است”، ممکن است تنها راه چاره را ترک شغل یا تلاش برای تحمل آن با فشار زیاد بداند.
با این حال، امکان دیگری نیز وجود دارد: میتوان ذهن و بدن را بهگونهای آموزش داد که بین موقعیت و واکنش تفکیک قائل شوند. بهعنوان نمونه، اگر کسی بگوید “من دچار استرس میشوم، چون دائماً احساس میکنم در حال ارزیابی هستم”، همین آگاهی میتواند گامی مؤثر در جهت کاهش واکنش استرسی در محیط کار باشد.
در ادامهی این دوره، مفهوم “خطر درکشده” و راههای ایجاد احساس ایمنی بهطور کامل بررسی خواهد شد. اما در همینجا میتوان گفت که زمانی که متوجه میشویم در واقع در خطر نیستیم و تنها تصور آن را داریم، فرصتی ایجاد میشود تا برداشت خود را از شرایط بیرونی بازنگری کنیم. برای نمونه، اگر در حین یک ارزیابی شغلی دچار اضطراب شدید شدید، میتوان با یادآوری این جمله به خود، واکنش را مدیریت کرد:
«در حال حاضر، خطری امنیت فیزیکی من را تهدید نمیکند. من واقعاً در امنیت هستم.»
از همین منظر است که گاهی مهارتهای ریلکسیشن ممکن است تأثیر معکوس داشته باشند، در حالی که مهارتهای خودتنظیمی میتوانند بسیار مؤثرتر عمل کنند. مهارتهای خودتنظیمی قابلیت استفاده در دل فعالیتهای روزانه را دارند و برخلاف ریلکسیشن، نیاز به فاصلهگیری از موقعیت ندارند. این مهارتها را میتوان هنگام انجام کارهای روزمره تمرین کرد تا تعادل سیستم عصبی حفظ شود.
هدف از خودتنظیمی، هماهنگی میان ذهن و بدن در ایجاد این پیام کلیدی است: «من در حال حاضر در امنیت هستم.» با چنین بدنی آرام، ذهن نیز شفافتر عمل میکند و فرد بهجای واکنشهای ناگهانی، تصمیمهایی مبتنی بر ارزشهای خود اتخاذ مینماید.
تمرین خودتنظیمی حالتی از آگاهی آرام را پرورش میدهد و به فرد این امکان را میدهد تا با حضور ذهن و آرامش، موقعیتها را مدیریت کند.
اریک جنتری، درمانگر برجسته در حوزه تروما، با گروههایی همچون پزشکان اورژانس، افسران پلیس، نیروهای عملیات ویژه و سربازان مبتلا به PTSD همکاری کرده است. او به این افراد میآموزد که حتی در موقعیتهای تهدیدآمیز، چگونه فعال باقی بمانند و احساس ایمنی واقعی را در بدن خود ایجاد کنند، بدون آنکه تحت تأثیر واکنشهای استرسی قرار گیرند.
ما نیز میتوانیم از این الگو بهره بگیریم: با ترکیب آگاهی ذهنی از ایمن بودن با تنظیم فیزیکی بدن، میتوانیم فعالیتهایی را که پیشتر استرسزا و خستهکننده بودند، با آرامش و هماهنگی عصبی انجام دهیم.
۱۰ تکنیک ساده برای آرام کردن اضطراب از طریق بدن
در بخشهای پیشین، چهار مهارت معرفی شدند که به ارسال پیامهای آرامشبخش از بدن به مغز کمک میکنند. این مهارتها عبارتاند از:
- تنفس عمیق شکمی (Deep Belly Breathing)
- مانور والسالوا (Valsalva Maneuver)
- دید محیطی (Peripheral Vision)
- خمیازه کشیدن (The Yawn)
- تکنیک تکان دادن (Shake It Off)
این روشها ساده و قابل استفاده در طول روز هستند، حتی زمانی که در حال انجام وظایف دشوار هستید. میتوانید از تلفن همراه یا ساعت هوشمند خود برای تنظیم یادآورهایی استفاده کنید تا تنفس عمیق داشته باشید، مکثی کوتاه کنید یا برای دقایقی پیادهروی کنید. همهی این اقدامات به تنظیم سیستم عصبی و بازگرداندن آن به حالت آرامش کمک میکنند.
هرچه این تکنیکها بیشتر تمرین شوند، تأثیر آنها در دستیابی به آرامش عمیقتر و پایدارتر خواهد بود. علاوه بر این، فعالیتهای دیگری نیز وجود دارند که با تحریک عصب واگ، به تقویت پاسخهای آرامسازی بدن کمک میکنند.
در ادامه، مجموعهای از این تکنیکها معرفی میشوند. پیش از شروع، پیشنهاد میشود لحظهای مکث کنید و سطح اضطراب فعلی خود را از ۰ تا ۱۰ ارزیابی و یادداشت نمایید. این کار به شما کمک میکند تأثیر هر تکنیک را بهطور دقیقتری مشاهده کنید.
۱. تکنیک آزادی عاطفی یا ضربه زدن (Emotional Freedom Technique – EFT)
اولین تکنیک، روشی نسبتاً جدید و جالب به نام تکنیک آزادی عاطفی یا ضربهزدن (Tapping) است. این روش شامل ضربه زدن ملایم با نوک انگشتان بر روی نقاط خاصی از بدن است که با مسیرهای انرژی (مریدینها) در طب سنتی چینی مرتبطاند. انجام این حرکات میتواند به کاهش تنشهای عصبی و ایجاد حس آرامش کمک کند.
نحوه انجام:
- هفت بار بهآرامی روی پیشانی (وسط ابروها) ضربه بزنید.
- سپس، روی ناحیه کناری چشم راست یا چپ، هفت بار ضربه بزنید.
- هفت بار زیر چشم همان طرف ضربه بزنید.
- بالای لب، دقیقاً بین بینی و لب بالا، هفت بار ضربه بزنید.
- هفت بار زیر لب (بین لب پایین و چانه) ضربه بزنید.
- روی استخوان ترقوه (جایی که گردن به سینه متصل میشود)، هفت بار ضربه بزنید.
- زیر بازو (تقریباً در امتداد خط سوتین برای خانمها یا حدود ۱۰ سانتیمتر زیر بغل)، هفت بار ضربه بزنید.
- و در پایان، کناره بیرونی دست (قسمتی که در «حرکت کاراته» ضربه میزنید)، هفت بار ضربه بزنید.
این دنباله، با تحریک نقاط خاص انرژی، میتواند به کاهش اضطراب و ایجاد احساس آرامش کمک کند.
پس از انجام تمرین ضربهزدن، سطح اضطراب فعلی خود را مجدداً در مقیاس صفر تا ده ارزیابی کنید. برای بسیاری از افراد، حتی پس از اولین اجرا، کاهش جزئی اما ملموسی در سطح اضطراب گزارش میشود.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که تاکنون شواهد علمی قطعی برای اثربخشی این روش وجود ندارد. طرفداران EFT معتقدند که این تکنیک با تحریک مسیرهای انرژی (مریدینها) و جریان انرژی حیاتی بدن (چی یا Qi) عمل میکند. با این حال، تحقیقات علمی در این زمینه هنوز محدود بوده و نتایج قطعی ارائه ندادهاند.
با این حال، آنچه میدانیم این است که بسیاری از افراد با انجام این تکنیک، کاهش اضطراب و آرامش ذهنی را تجربه میکنند. از منظر روانجسمی، هر روشی که به فرد کمک کند تا در بدن خود حضور یابد و توجهش را از افکار پراکنده به حس فیزیکی بدن معطوف کند، میتواند پیامی از ایمنی به مغز ارسال نماید و سیستم عصبی را آرام سازد.
در پایان این تمرین، لحظهای مکث کنید، به اطراف خود نگاه کنید، چشمانتان را باز نگه دارید و به خود یادآوری کنید که در این لحظه و مکان، در امنیت هستید. همین آگاهی ساده میتواند به آرامسازی مغز و بدن کمک کند.
۲. خندیدن
دومین تکنیک ساده و در عین حال مؤثر، خندیدن است. خنده، با تحریک سیستم عصبی پاراسمپاتیک، به کاهش تنش و آرامسازی بدن کمک میکند.
شاید توجه کرده باشید که افراد گاهی پس از تجربهی یک موقعیت استرسزا یا خطرناک، بهطور ناخودآگاه میخندند. این واکنش طبیعی، راهی است که بدن برای رهایی از فشار ناشی از ترس یا اضطراب به کار میبرد. خندیدن، بدون نیاز به ابزار یا شرایط خاص، میتواند یکی از آسانترین راهها برای بازگرداندن تعادل به سیستم عصبی باشد.
۳. وارونه شدن
تکنیک سوم، وارونه شدن است. قرار گرفتن در وضعیت وارونه، مانند انجام حرکت هد استند (ایستادن روی سر) یا استفاده از میز وارونگی، موجب افزایش جریان خون به سمت سر و قلب میشود. این حالت میتواند ضربان قلب را کاهش داده و پاسخ پاراسمپاتیک را فعال کند.
حتی وارونه شدن به شکل سادهتری مانند خم شدن به سمت جلو و آویزان کردن سر نیز میتواند اثرات مشابهی ایجاد کند. این تکنیک برای افرادی که از فشار ذهنی یا اضطراب شدید رنج میبرند، میتواند تسکین فوری ایجاد کند.
۴. شستن صورت با آب سرد
چهارمین روش، شستن صورت با آب سرد است. این کار باعث تحریک بازتاب شیرجه (Dive Reflex) میشود—پاسخی طبیعی در بدن که با کاهش ضربان قلب و تنفس، سیستم عصبی را به سوی آرامش هدایت میکند.
برای بهرهبردن از این واکنش، کافیست صورت خود را برای چند ثانیه با آب سرد بشویید یا یک پارچه سرد و مرطوب روی گونهها و پیشانی قرار دهید. این تکنیک بهویژه در مواقع اضطراب ناگهانی یا حملهی پانیک میتواند بسیار مؤثر باشد.
۵. تک وظیفگی (Single-tasking)
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای حفظ تعادل سیستم عصبی، تمرکز بر تکوظیفگی است—یعنی انجام یک کار در هر لحظه.
تحقیقات نشان میدهند که مغز انسان، چندوظیفگی را بهعنوان نوعی تهدید درک میکند، زیرا نیازمند جابهجایی مداوم تمرکز و توجه است که منجر به افزایش فشار عصبی میشود. بنابراین، تا حد امکان سعی کنید همزمان فقط یک فعالیت را انجام دهید و توجه خود را بهطور کامل بر همان کار متمرکز نگه دارید.
۶. تمرکز حواس (Mindfulness)
تمرین تمرکز حواس به معنای حضور کامل ذهن در لحظه حال است—یعنی درگیر شدن کامل با کاری که در حال انجام آن هستید، بدون قضاوت یا تلاش برای تغییر آن.
در بسیاری از موارد، احساس خطر یا اضطراب ناشی از دور شدن از وضعیت فعلی و گم شدن در افکار گذشته یا نگرانیهای آینده است. بازگرداندن توجه به لحظهی اکنون میتواند به مغز کمک کند وضعیت ایمن فعلی را بهتر درک کند و پاسخ استرس را کاهش دهد.
درباره این مفهوم بهطور مفصلتر در بخشهای بعدی صحبت خواهد شد، اما در حال حاضر، کافیست بدانید که تمرین حضور ذهن میتواند تأثیر قابل توجهی در کاهش اضطراب داشته باشد.
۷. انجام یک فعالیت آهسته و آگاهانه در طول روز
اختصاص دادن زمانی در روز برای انجام یک فعالیت آهسته و آگاهانه میتواند به تنظیم سیستم عصبی کمک کند. این فعالیت میتواند بسیار ساده باشد: نوشیدن یک لیوان آب سرد با دقت کامل، نوازش حیوان خانگی، یا حتی نشستن در سکوت.
نکته کلیدی، پرهیز از انجام چند کار بهطور همزمان است. تمرکز کامل بر یک تجربه حسی مشخص—بدون حواسپرتی یا عجله—موجب آرامسازی بدن و ذهن میشود و سیستم عصبی را به سوی تعادل بازمیگرداند.
۸. توجه به بیوریتمهای بدن
تنظیم و احترام به ریتمهای زیستی (بیوریتمها) نقش مهمی در سلامت سیستم عصبی دارد. به عبارتی، باید به پیامهای طبیعی بدن گوش داد:
- زمانی که احساس گرسنگی دارید، غذا بخورید؛
- زمانی که احساس خستگی میکنید، استراحت کنید؛
- و زمانی که بدنتان نیاز به حرکت دارد، فعالیت فیزیکی داشته باشید.
نادیدهگرفتن این سیگنالهای طبیعی میتواند منجر به اختلال در تعادل عصبی و افزایش سطح استرس شود. تنظیم سبک زندگی بر اساس بیوریتم بدن، پایهای مهم برای آرامش پایدار محسوب میشود.
۹. در آغوش گرفتن
تماس فیزیکی امن و محبتآمیز یکی از راههای مؤثر برای ایجاد احساس امنیت و آرامش در بدن است. در آغوش گرفتن فردی که برایتان مهم است، میتواند منجر به ترشح هورمون اکسیتوسین شود—هورمونی که به کاهش فشار خون، ضربان قلب و سطح استرس کمک میکند.
این نوع تماس، نوعی پیام غیرکلامی به مغز ارسال میکند مبنی بر اینکه «من در امنیت هستم»، و در نتیجه، پاسخ پاراسمپاتیک فعال شده و بدن از حالت تنش به سوی آرامش حرکت میکند.
همچنین برخی تعاملات صمیمانه و نزدیک، میتوانند بدن را از طریق چرخهای طبیعی شامل برانگیختگی و سپس آرامسازی هدایت کنند. این فرآیند فیزیولوژیکی، از جمله در روابط عاطفی عمیق، میتواند نقش مهمی در بازگرداندن تعادل به سیستم عصبی ایفا کند—بهویژه زمانی که با احساس اعتماد، نزدیکی و امنیت همراه باشد.
۱۰. حرکات کششی
حرکات کششی ساده نیز یکی از ابزارهای مؤثر برای کاهش اضطراب و بازگرداندن آرامش به بدن هستند. با انجام حرکات کششی، تنشهای عضلانی انباشتهشده در بدن آزاد میشوند و سیگنالهایی آرامشبخش به مغز ارسال میگردد. این پیامها بهطور مستقیم بر کاهش سطح استرس تأثیر میگذارند.
کشش اندامها، بهویژه پس از ساعات طولانی بیتحرکی یا در میان فعالیتهای فکری، میتواند به بدن کمک کند تا به وضعیت تعادل بازگردد. این تکنیک نیز مانند سایر روشهای معرفیشده، ساده اما بسیار اثربخش است.
پیشنهاد میشود همین حالا، یکی از این تکنیکها را انتخاب کرده و امتحان کنید. حتی چند دقیقه تمرین آگاهانه، میتواند تغییری محسوس در حال درونی شما ایجاد کند.
نکاتی مهم برای اثربخشی بیشتر تکنیکها
پیش از آنکه این تکنیکها را بهطور جدی وارد زندگی روزمره خود کنید، لازم است به یک نکته کلیدی توجه داشته باشید: تلاش برای کنترل، سرکوب یا اجتناب از احساسات معمولاً نتیجهای معکوس به همراه دارد.
برای مثال، زمانی که احساس اضطراب میکنید و خود را بهزور وادار به آرام شدن مینمایید، ممکن است ناخودآگاه سطح اضطراب شما افزایش یابد. در مقابل، آنچه توصیه میشود تمرین تمایل داشتن (Willingness) است—به این معنا که به احساسات خود اجازهی حضور دهید و آنها را بدون قضاوت تجربه کنید. سپس میتوانید آگاهی خود را به بخشهای آرامتر بدن گسترش دهید و به جای تمرکز بر حذف اضطراب، توجه خود را به تجربهی آرامش معطوف کنید.
در طول روز، احتمالاً بارها در موقعیتهایی قرار خواهید گرفت که تنشزا هستند. در این لحظات، بدون نیاز به توقف فعالیت، میتوانید بهصورت فعالانه برای کاهش تنش بدنی و ذهنی اقدام کنید. این نوع خودتنظیمی، تنها چند ثانیه زمان نیاز دارد، اما در صورت تکرار مداوم، تأثیری چشمگیر بر تعادل سیستم عصبی خواهد داشت.
در واقع، خودتنظیمی مداوم و آگاهانه نوعی چککردن منظم وضعیت بدنی و ذهنی است—چککردنی که میتواند تنها یک یا دو ثانیه طول بکشد، اما در مجموع، نقش بزرگی در قرار دادن بدن در حالت آرامش ایفا میکند. این تمرین نهتنها به کاهش استرس کمک میکند، بلکه به شما امکان میدهد تا در فعالیتهای روزانه نیز با حضور ذهن، انعطافپذیری و آرامش بیشتری عمل کنید.
جمعبندی: بدن، بهترین ابزار برای رسیدن به آرامش
همانطور که در این مقاله دیدید، راه رسیدن به آرامش صرفاً از مسیر ذهن نمیگذرد. بدن ما خود ابزاری هوشمند و مؤثر برای بازگرداندن تعادل عصبی است. با استفاده از تکنیکهایی ساده اما عمیق مانند تنفس آگاهانه، حرکات کششی، تماس فیزیکی ایمن، تمرکز حواس و تنظیم ریتمهای زیستی، میتوانیم روزانه بدن را از وضعیت آمادهباش و استرس، به سوی آرامش و ایمنی هدایت کنیم.
یادگیری این مهارتها نهتنها به کاهش اضطراب کمک میکند، بلکه در بلندمدت ذهن را برای تصمیمگیریهای روشنتر، روابط سالمتر و زندگی آگاهانهتر آماده میسازد.
در بخش بعدی، خواهیم آموخت که چگونه میتوان با تنظیم افکار، ایجاد احساس ایمنی ذهنی، و درک دقیقتری از «خطر درکشده»، ذهن را نیز همراه با بدن آرام ساخت.
💬 اگر احساس میکنید نیاز به راهنمایی شخصیسازیشده دارید…
امکان رزرو جلسات کوچینگ فراهم است. جلسهی اول بهمنظور شناخت بهتر فرد و مسئله، رایگان خواهد بود.
در این جلسه فرصت دارید در فضایی امن، موضوع و چالش خود را مرور کرده و مسیر مناسب خود را شناسایی کنید.
برای رزرو این جلسه، روی این لینک کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید