کمدی الهی دانته، دوزخ، فرود ۴: لیمبو، کافران پرهیزگار
✨ خلاصهای از فرود چهارم: طبقه اول، لیمبو، کافران پرهیزگار ✨
دانته به هوش میآید و خود را کنار رود آکرن مییابد. او و ویرژیل، دو شاعر سفر کرده، اکنون در لبهی دوزخ ایستادهاند؛ غاری عظیم به شکل قیفی که دهانهاش در نیمکره شمالی و نوک تیزش در مرکز زمین قرار دارد. این فرورفتگی مدور به بخشهایی تخت تقسیم شده که دانته هر یک را «دایره» مینامد. هر دایره یا طبقه مختص به مجازات نوعی خاص از گناه است.
خیلی زود توانایی و هوشیاری دانته بازمیگردد و او به همراه ویرژیل سفر خود به اعماق دوزخ را آغاز میکند. در طبقه اول، آنها کافران پرهیزگار را میبینند؛ افرادی که بدون تعمید و هدایت مسیح به دنیا آمدهاند یا به هر دلیلی نتوانستهاند به نور خداوند روی آورند. این ارواح شکنجه نمیبینند، اما درد عمیق و عذابشان در ناامیدی از رحمت خداوند است.
سپس، دانته گنبدی از نور میبیند و از اعماق تاریکی صدایی میشنود که به ویرژیل خوشآمد میگوید. این مکان، جایگاه ابدی ویرژیل در دوزخ است. اندکی بعد، شاعران بزرگ دورانهای گذشته، از جمله هومر، هریس، اوید و لوکان، ظاهر میشوند و ویرژیل را با احترام استقبال میکنند. این شاعران، دانته را ششمین نفر از جمع خود میخوانند.
هر شش نفر وارد قلعهای بزرگ میشوند و در آنجا ارواح اساتید پرهیزگاری را میبینند که در سبزهزاری جمع شدهاند. این مکان بالاترین مقام و مرتبهای از دوزخ است که انسانهای کافر میتوانند در آن ساکن باشند. دانته از دیدن این جایگاه شگفتزده و مفتخر است، اما به یاد دارد که هیچ چیز و هیچ کس با عظمت خداوند برابری نخواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید