آیا قند خون پایین (هیپوگلیسمی) با اضطراب و افسردگی در ارتباط است؟

عناوین
Toggleامروزه میزان شیوع اضطراب و افسردگی در جامعه بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. درحالیکه این افزایش واقعی است، در برخی موارد نیز ممکن است این اختلالات بهاشتباه تشخیص داده شوند. یکی از عواملی که میتواند علائم مشابهی ایجاد کند، هیپوگلیسمی (افت قند خون) است.
هیپوگلیسمی چیست و چه علائمی دارد؟
هیپوگلیسمی زمانی رخ میدهد که سطح قند خون به زیر 70 میلیگرم در دسیلیتر کاهش یابد. این وضعیت ممکن است علائم متعددی ایجاد کند، از جمله:
- ضربان قلب سریع
- لرزش
- تعریق
- احساس اضطراب یا عصبی بودن
- گاهی افسردگی و علایم اختلال دوقطبی
- تحریکپذیری یا گیجی
- سردرد
- سرگیجه
- خستگی
- احساس گرسنگی شدید
- مشکل در تمرکز
- تاری دید
برخی مطالعات نشان دادهاند که افت قند خون میتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذاشته و علائمی شبیه به اختلالات خلقی ایجاد کند. بنابراین کاهش قند خون میتواند یکی از علل اضطراب یا افسردگی در فرد باشد، اما باید توجه داشت که هیپوگلیسمی بهتنهایی علت قطعی اضطراب یا افسردگی نیست و عوامل متعددی در بروز این اختلالات نقش دارند.
ارتباط مغز و قند خون
مغز برای عملکرد بهینه به گلوکز بهعنوان منبع اصلی انرژی نیاز دارد. هنگامی که سطح گلوکز کاهش مییابد، مغز دچار کمبود انرژی شده و علائمی مانند خستگی، گیجی و نوسانات خلقی ممکن است ظاهر شوند.
مصرف بیشازحد کربوهیدراتهای تصفیهشده میتواند منجر به افزایش انسولین و در برخی موارد، هیپوگلیسمی واکنشی شود. این وضعیت زمانی رخ میدهد که سطح انسولین بعد از مصرف غذا افزایش مییابد و باعث کاهش ناگهانی قند خون میشود. بااینحال، مقاومت به انسولین معمولاً به هیپوگلیسمی منجر نمیشود، بلکه بیشتر با قند خون بالا (هایپرگلیسمی) همراه است.
هیپوگلیسمی هیپرانسولینمی وضعیتی است که در آن سطح انسولین بالا بوده ولی قند خون طبیعی یا پایین است. این وضعیت معمولاً در شرایط خاصی مانند انسولینوما (تومور پانکراس)، مصرف برخی داروهای دیابت یا سندرم دامپینگ مشاهده میشود.
آیا هیپوگلیسمی میتواند منجر به اختلالات خلقی شود؟
هیپوگلیسمی شدید میتواند بر مغز تأثیر بگذارد و علائم اضطراب و نوسانات خلقی را تشدید کند، اما بهتنهایی عامل اصلی این اختلالات محسوب نمیشود. بسیاری از عوامل دیگر، مانند استرس، سبک زندگی، ژنتیک و وضعیتهای هورمونی، میتوانند در ایجاد اضطراب و افسردگی نقش داشته باشند. در نتیجه، درمان این اختلالات نیازمند بررسیهای دقیق پزشکی و رویکردی چندجانبه است.
آیا رژیم غذایی میتواند کمککننده باشد؟
برخی مطالعات نشان دادهاند که رژیمهای کمکربوهیدرات مانند رژیم کتوژنیک میتوانند برای برخی افراد که مقاومت به انسولین دارند یا دچار نوسانات قند خون هستند، مفید باشند. در این رژیم، بدن به جای گلوکز از چربیها (کتونها) بهعنوان منبع انرژی استفاده میکند. این تغییر ممکن است به بهبود عملکرد مغز و تثبیت خلقوخو کمک کند، اما برای همه مناسب نیست و باید تحت نظارت پزشک انجام شود.
نکات مهم درباره رژیم کتوژنیک:
- ممکن است در برخی افراد باعث کاهش علائم نوسانات خلقی شود.
- میتواند استرس متابولیکی را کاهش دهد و عملکرد میتوکندری را بهبود بخشد.
- شروع این رژیم میتواند عوارضی مانند سردرد، خستگی و افت انرژی موقت ایجاد کند که معمولاً پس از چند هفته برطرف میشود.
نقش روزهداری متناوب
برخی شواهد نشان میدهند که روزهداری متناوب میتواند حساسیت به انسولین را بهبود بخشیده و قند خون را تثبیت کند. بااینحال، این روش برای افرادی که مستعد افت قند خون هستند، ممکن است مناسب نباشد و میتواند علائم هیپوگلیسمی را تشدید کند. بنابراین، باید با احتیاط و تحت نظر متخصص تغذیه یا پزشک اجرا شود.
نتیجهگیری
اگرچه هیپوگلیسمی میتواند علائمی مانند اضطراب و نوسانات خلقی ایجاد کند، اما نمیتوان آن را عامل اصلی اختلالات روانی دانست. درصورتیکه علائم اضطراب و افسردگی را تجربه میکنید، بهتر است با پزشک مشورت کنید تا علت دقیق آن مشخص شده و درمان مناسب اتخاذ شود. همچنین، اصلاح رژیم غذایی و سبک زندگی میتواند به بهبود وضعیت متابولیکی و سلامت روان کمک کند.
دیدگاهتان را بنویسید