خلاصه کتاب دلبند

مقدمه: بازتابی قدرتمند و تکان دهنده در مورد برده داری آمریکا و پیامدهای ماندگار آن.

زمانی که تونی موریسون در سال ۱۹۸۷ کتاب «دلبند» را منتشر کرد، شهرت او به عنوان یکی از مهمترین صداهای آفریقایی-آمریکایی در ادبیات مدرن از قبل مطمئن بود. «سرود سلیمان» که ده سال پیش از آن منتشر شده بود، کتابی که زندگی یک مرد آفریقایی-آمریکایی در میشیگان را از تولد تا بزرگسالی دنبال می‌کند، برنده‌ی جایزه‌ی معتبر ملی حلقه‌ی منتقدان کتاب برای موریسون شد و جایگاه او را به عنوان یکی از قدرتمندترین و راستگوترین نویسندگان آمریکا تثبیت کرد.

و با این حال، «دلبند» شاهکار واقعی موریسون است. این کتاب اگرچه به کاوش او در تجربه‌ی آمریکایی-آفریقایی تبار ادامه می‌دهد، اما با بررسی عمیق میراث ماندگار برده‌داری، اثری متفاوت خلق می‌کند. موریسون از طریق روایتی جذاب و مملو از شخصیت‌های پیچیده و نمادهای غنی، سفری دلهره‌آور و در عین حال ضروری به اعماق رنج، انعطاف‌پذیری، و رستگاری انسان ارائه می‌کند.

«دلبند» از به تصویر کشیدن وحشت بردگی ابایی ندارد. این کتاب خام، بدون عذرخواهی و تکان‌دهنده است، و بی‌رحمی و وحشیگری این نهاد را آشکار می‌کند که چگونه افراد را به بند کشیده و بردگی را نسل به نسل منتقل کرده است. فراتر از این، ما را وادار می‌کند تا عمیقاً به ذهن مردمی که تحت تأثیر برده‌داری قرار گرفته‌اند، نگاه کنیم و ما را مجبور می‌کند ببینیم چگونه با دوراهی‌های اخلاقی و انتخاب‌های دشواری که ناشی از خشونتی است که بر آنها تحمیل شده، دست و پنجه نرم می‌کنند.

در این کتاب، شما در مورد سیث، یک زن آفریقایی آمریکایی که اخیراً از بردگی آزاد شده است، و مهمترین معضل اخلاقی که زیربنای «دلبند» است، خواهید آموخت. سیث در طول دوران بردگی خود به موقعیت غیرممکنی وادار شده و تصمیمی که در آن زمان گرفته، او را آزار می‌دهد و روایتش را تا پایان عمر به عنوان یک زن آزاد شکل می‌دهد.

در این خلاصه مروری بر روایت «دلبند» خواهیم داشت و آن را با مضامین و نمادهای کلی رمان پیوند می‌دهیم.

قبل از ادامه‌ی خواندن این مطلب توجه داشته باشید که کتاب «دلبند» حاوی صحنه‌هایی است که تجاوز جنسی، خشونت و قتل را به تصویر می‌کشد، بنابراین لطفاً با احتیاط بخوانید.

آماده باشید، زیرا تا پایان این داستا چشم خشکی نخواهید داشت.

خاطرات تروما و بردگی

سال ۱۸۷۳ است، و برده‌داری تنها ۸ سال است که در ایالات متحده غیرقانونی شده است. سث، یک برده زن سابق، در سینسیناتی، اوهایو، با دخترش دنور زندگی می‌کند. مادرشوهرش، بیبی ساگز، نیز تا زمان مرگش با آنها زندگی می‌کرد. قبل از مرگ بیبی ساگز، دو پسر سث، هاوارد و بوگلار، احتمالاً به دلیل وجود روح بدخواه در خانه‌ی آنها در خیابان بلوستون ۱۲۴ فرار کردند. با این حال، دنور به آن روح علاقه دارد و معتقد است که خواهر فوت شده اوست.

در روزی که رمان شروع می‌شود، پل دی، مردی که سث او را از زمان برده بودنش و به عنوان برده‌ای دیگر Sweet Home در مزرعه‌ی کنتاکی می‌شناخت، از سث دیدن می‌کند. حضور او خاطرات دردناکی را زنده می‌کند که مدت‌ها در ذهن سث دفن شده بود. روایت متناوب بین امروز در سینسیناتی و فلاش بک به رویدادهای Sweet Home نزدیک به دو دهه‌ی قبل است.

از طریق این فلاش بک‌های پراکنده، تاریخ زندگی سث به عنوان یک زن برده به آرامی نمایان می‌شود. او در جنوب از مادری آفریقایی که هرگز او را نشناخت به دنیا آمد و در سنین پایین از خواهر و برادرش جدا شد. وقتی سث ۱۳ ساله بود، به گارنرها، صاحبان نسبتاً خیرخواه مزرعه‌ی Sweet Home فروخته شد. مردان برده در آنجا به دنبال سث جوان بودند اما هرگز او را لمس نکردند. او با مرد برده‌ی دیگری به نام هالی ازدواج کرد که آزادی مادرش بیبی ساگز را خریده بود. سث و هال دو پسر داشتند، هاوارد و بوگلار، و یک دختر بی نام. هنگامی که سث از Sweet Home فرار کرد، فرزند چهارم خود، دنور را باردار بود.

پس از درگذشت آقای گارنر مهربان، برادر شوهر سادیست او که به عنوان “معلم مدرسه” شناخته می‌شود، مدیریت در Sweet Home را به عهده گرفت و شرایط را برای همه غیرقابل تحمل کرد. برادرزاده‌های معلم مدرسه، سث را کتک می‌زدند و به او تجاوز می‌کردند و شیرش را می‌دزدیدند. شوهرش هالی با وحشت تماشا می‌کرد اما نمی‌توانست مداخله‌ای کند. در این شرایط بود که برده‌ها، از جمله سث و هال، فرار خود را برنامه ریزی کردند.

تحلیل و بررسی

موریسون از ابتدای رمان مضامینی را که می‌خواهد بررسی کند، برای خوانندگان روشن می‌کند. «دلبند» فقط یک رمان در مورد برده داری نیست، بلکه در مورد پیامدهای روانی بردگی است که همانطور که کتاب مشخص می‌کند تا یک عمر باقی می‌ماند، حتی پس از لغو قانون برده‌داری. برای برقراری ارتباط با خواننده، موریسون دو خط داستانی اصلی را در سرتاسر کتاب انتخاب می‌کند، یکی در زمان حال در خیابان بلوستون ۱۲۴، و خط داستانی دیگری که او از طریق فلاش‌بک‌ها بازسازی می‌کند، که داستان تجربه‌ی برده‌داری سث را روایت می‌کند.