خلاصه کتاب دوست داشتن وضعیت موجود اثر بایرن کیتی
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Loving What Is: Four Questions That Can Change Your Life
- نویسندگان: بایرن کیتی، استیون میچل
- سال انتشار: ۲۰۰۲
- ژانر: خودیاری
- امتیاز کتاب: ۴.۰۸ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
«دوست داشتن وضعیت موجود: چهار سوالی که میتواند زندگی شما را تغییر دهد» اثری مشترک از استیون میچل و بایرون کیتی است که خوانندگان را با روشی قدرتمند برای خودکاوی به نام «کار» آشنا میکند. این کتاب به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه زیر سؤال بردن افکار و باورهای ما میتواند منجر به تغییرات دگرگونکننده و احساس عمیقتر آرامش درونی شود. در ادامه با این کتاب و روش کار بیشتر آشنا میشوید.
درباره نویسندگان
بایرون کیتی که با نام بایرون کاتلین رید متولد شد، نویسنده، سخنران و معلم تأثیرگذار در زمینه رشد شخصی و خودکاوشی است. او بیشتر به خاطر ایجاد این روش دگرگونکننده، به نام «کار»، شناخته میشود، که فرآیندی ساده و در عین حال عمیق برای زیر سؤال بردن افکار و باورهای ما برای به دست آوردن وضوح و رهایی از رنج است. کیتی از طریق سفر شخصی خود برای غلبه بر افسردگی و تجربه یک بیداری عمیق، زندگی خود را وقف به اشتراک گذاشتن خرد خود و ارائه ابزارهایی برای خودشناسی و آرامش درونی کرده است. رویکرد دلسوزانه و تکنیکهای عملی او به افراد بیشماری در سراسر جهان این قدرت را داده است که افکار خود را زیر سوال ببرند، از آشفتگی عاطفی رهایی پیدا کنند و زندگیهای واقعیتر و رضایتبخشتری داشته باشند.
مقاله مرتبط: تکنیک “کار” برای تغییر باور توسط بایرن کیتی چیست؟
استیون میچل مترجم، نویسنده، و محقق مشهوری است که به خاطر کارهای تاثیرگذارش در ترجمه و تفسیر متون کهن، به ویژه متون فلسفه و سنتهای دینی شرقی، شهرت دارد. میچل با درک عمیق زبانهایی مانند یونانی، سانسکریت و چینی، آثار کلاسیکی مانند تائو ته چینگ، بهاگاواد گیتا و حماسه گیلگمش را زنده کرده است و به خوانندگان مدرن ارائههایی قابل دسترس و شاعرانه از این آثار جاودانه ارائه میدهد. ترجمههای او غالباً برتری ادبی را با بینش معنوی ترکیب میکند و برای طیف گستردهای از خوانندگانی که به دنبال حکمت، راهنمایی و ارتباط عمیقتر با سنتهای خرد کهن هستند، جذاب است. مشارکتهای میچل او را به چهرهای بسیار مورد احترام در دنیای ادبیات و معنویت تبدیل کرده است و افراد بیشماری را برای کشف و قدردانی از میراث فرهنگی غنی بشریت برانگیخته است.
مقدمه: چگونه بر استرس و نارضایتی غلبه کرده و زندگی پُرمعناتری داشته باشید.
آیا استرس دارید؟ از زندگی خود ناراضی هستید یا از مشکلات بیپایان دنیا خسته شدهاید؟ بسیاری از افراد این احساسات را تجربه میکنند و متأسفانه، اغلب به زندگی پراسترس خود عادت کردهاند، چرا که فکر میکنند راه دیگری وجود ندارد.
اما راهحلهایی وجود دارد! هیچ منبع استرس یا اضطرابی نیست که نتوان بر آن غلبه کرد؛ تنها کافی است با چیزهایی که شما را مضطرب میکنند، به شیوهای درست و مؤثر روبهرو شوید.
کتاب «دوست داشتن وضعیت موجود: چهار سوالی که میتواند زندگی شما را تغییر دهد» راهکاری به نام روش «کار» را معرفی میکند، روشی ساده و مؤثر برای مقابله با بسیاری از استرسهای زندگی. با تسلط بر مراحل سادهای که «کار» را تشکیل میدهند، شما نیز میتوانید زندگی شادتر و پُرمعناتری داشته باشید.
در این خلاصه خواهید آموخت:
- چرا افکار شما اغلب میتوانند بدترین دشمنان شما باشند؛ و
- چرا هیچگاه دلیلی برای عصبانیت از وضعیت هوا وجود ندارد.
غلبه بر استرس با درک و تسلط بر افکار خود
فرض کنید در یک رابطه طولانیمدت هستید و سالها خوشبخت بودهاید. اما اخیراً فکری در ذهن شما تکرار میشود که شاید شریک زندگیتان دیگر شما را دوست ندارد.
در این شرایط فرضی، استرس شما با تلاش برای پیدا کردن راهی برای بازگرداندن عشق شریک زندگیتان افزایش مییابد. اما این کار غیرممکن است! بنابراین، باید با استرس و ناراحتی خود کنار بیایید. درست است؟
استرس ناشی از اتفاقات یا افرادِ زندگی شما نیست، بلکه از تفسیر شما از این اتفاقات یا رفتارهای دوستان و عزیزانتان سرچشمه میگیرد.
پس آنچه شما را آزار میدهد، عدم عشق شریک زندگیتان نیست، بلکه تفسیر شما از احساسات اوست. شما بهطور ناخودآگاه رفتار شریکتان را به این معنا گرفتهاید که او دیگر دوستتان ندارد. اگر او فراموش کند که هنگام خداحافظی شما را ببوسد، بلافاصله فکر میکنید: او دیگر به من اهمیت نمیدهد.
اما چگونه میتوان از این وضعیت عبور کرد؟
استرس از افکار سرچشمه میگیرد، پس باید افکارتان را تغییر دهید. در اینجاست که روش “کار” به کمک میآید. هسته اصلی “کار” حول چهار سوال ساده اما عمیق میچرخد که افکار استرس زای ما را به چالش میکشد و به ما کمک میکند تا وضوح و آزادی بیشتری به دست آوریم. بنابراین از مراحل زیر پیروی کنید:
ابتدا افکاری که شما را آزار میدهند، یادداشت کنید. در این مثال فرضی، میتوانید بنویسید: «رابطهی من در حال فروپاشی است، زیرا شریک زندگیام دیگر مرا دوست ندارد.»
سپس، افکار نوشته شدهتان را با پرسیدن چهار سؤال زیر تجزیه و تحلیل کنید:
- آیا این فکر یا باور خاص درست است؟این سوال افراد را تشویق میکند تا درستی افکار و عقاید خود را بررسی کنند و سطح عمیقتری از خود اندیشی و تحقیق را تشویق کنند.
در این مثال رفتارهای شریک زندگیتان را دوباره بررسی کنید تا مطمئن شوید که عجولانه قضاوت نمیکنید. - آیا میتوانید کاملاً مطمئن باشید که این فکر حقیقت دارد و درست است؟
در اینجا، از خوانندگان دعوت میشود تا عمیقتر شوند و بررسی کنند که آیا میتوانند از صحت افکار خود اطمینان کامل داشته باشند و امکان دیدگاههای جایگزین را فراهم کنند.
در این مثال در نظر بگیرید که آیا ممکن است تفاسیر دیگری برای رفتار شریکتان وجود داشته باشد. - این فکر باعث چه واکنشی در شما میشود؟
این سوال خوانندگان را وادار میکند تا الگوهای احساسی، ذهنی و رفتاری را که هنگام نگه داشتن افکار خاص به وجود میآیند، کشف کنند و خودآگاهی و درک را تشویق کنند. این امر باعث آگاهی از تأثیر افکار ما بر رفاه و تعاملات ما با دیگران میشود.
گاهی وقتی نگرانیم، خودمان را بیشتر تحت فشار قرار میدهیم. بنابراین شما ممکن است به دنبال شواهدی باشید که شریکتان شما را دوست ندارد، چون در عمق وجودِ خود، نگران و مضطرب هستید. - بدون این فکر، چه کسی خواهید بود؟
با تصور زندگی بدون فکر یا باور مورد نظر، خوانندگان میتوانند پتانسیل رهایی و تغییر دیدگاه را کشف کنند. این به ما کمک میکند تا بررسی کنیم که اگر با آن فکر خاص شناسایی نمیشدیم، چگونه تجربه ما از زندگی ممکن است متفاوت، آزادتر و آرامتر باشد.
در این حالت، خوشحالتر خواهید بود و بیشتر از رابطهتان لذت میبرید.
پاسخهای این چهار سؤال به شما کمک میکنند تا درک عمیقتری از افکار منفیتان پیدا کنید و بتوانید به سوی بهبود حال خود قدم بردارید.
با تغییر افکار استرسزا، میتوانید چیزهای زیادی درباره خود و احساساتتان بیاموزید.
پس از پاسخ دادن به چهار سؤال “کار”، باید درک بهتری از افکاری که شما را ناراحت و مضطرب میکنند، پیدا کرده باشید.
حالا زمان “تغییر نگرش” است.
“تغییر نگرش” آخرین مرحله از “کار” است؛ یعنی وقتی که شما بر تغییر افکار خود تمرکز میکنید تا حقایق عمیقتری درباره خود، احساسات و وضعیتتان کشف کنید.
بنابراین، اگر افکار شما باعث میشوند احساس کنید که شریک زندگیتان شما را دوست ندارد و در حال از دست دادن رابطهتان هستید، آن افکار را برگردانید و ببینید چه اتفاقی میافتد.
سعی کنید مشکلتان را از زاویهای متفاوت ببینید. شاید شریک زندگیتان واقعاً شما را دوست دارد و شما مسیر اشتباهی را در پیش گرفتهاید.
سپس با همین چهار سؤال “کار”، به این فکر جدید نزدیک شوید. با بررسی دقیق وارونهی افکار اولیهتان، بینش جدیدی در مورد مشکل خود به دست خواهید آورد.
و به همینجا بسنده نکنید! همه احتمالات را در نظر بگیرید و همه آنها را تغییر دهید، سپس ببینید این سناریوهای مختلف چه احساسی در شما ایجاد میکنند.
برای مثال، آیا ممکن است که در واقع شما دیگر شریک زندگیتان را دوست ندارید و این علت سردی میان شماست؟ یا شاید واقعاً در دوست داشتن خودتان دچار مشکل هستید؟ آیا از مشکل دیگری در زندگیتان ناراحت هستید و این ناراحتی را به شریک زندگیتان منتقل میکنید؟
شما به هر یک از این احتمالات، احساسات و واکنشهای متفاوتی خواهید داشت، بنابراین با دقت همه آنها را بررسی کنید.
پس در نهایت کدام فکر یا احساس را باید دنبال کنید؟ قانون قطعی وجود ندارد: افکاری را دنبال کنید که برای شما درست هستند. چیزی را دنبال کنید که برایتان حقیقی به نظر میرسد.
“کار” فقط به شما گزینههای مختلف را ارائه میدهد، و توجه داشته باشید که هیچ راهحل یکسان و سادهای نمیدهد.
به جای تمرکز بر چیزهایی که نمیتوانید تغییر دهید، بر چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید تغییرشان دهید.
آیا تا به حال بهخاطر بدی آبوهوا که باعث لغو برنامههای شما شده، مثل یک مهمانی تولد، عصبانی شدهاید؟ آیا شروع به غر زدن از روی بدشانسی خود شدهاید؟
البته همه ما در مقطعی چنین احساسی را تجربه کردهایم. اما زمانی که از چیزی مثل آبوهوا عصبانی میشوید، در واقع در حال مبارزه با نیروهایی هستید که فراتر از کنترل شما هستند.
شما نمیتوانید واقعیت را صرفاً با عصبانی شدن تغییر دهید. استرس در این شرایط هیچ کمکی به شما نمیکند، فقط باعث میشود احساس خشم، ناامیدی و ناتوانی کنید.
کلید رسیدن به خوشبختی، تغییر واقعیت نیست؛ بلکه پیدا کردن جایگاه واقعی خود در مواجهه با واقعیتهایی است که نمیتوانید تغییرشان دهید. کلید رسیدن به خوشبختی یادگیری این است که در موقعیتهای مختلف چه عملکردی به نفع شماست.
اگر میخواهید احساسات واقعی و نهفتهی خود را شناسایی کنید، با آنها روبهرو شده و آنها را پردازش کنید، میتوانید «دوره فوقالعاده پردازش احساسات»، که مجموعهای کاربردی از کار روانشناسان بزرگ و مطرح دنیاست را، تهیه کنید. برای دسترسی به این دوره، روی این لینک کلیک کنید.
ما اغلب در برابر مشکلات بزرگ مانند جنگ، گرسنگی یا آلودگی احساس درماندگی میکنیم. اینها نیروهای قدرتمندی هستند و یک فردِ تنها تقریباً در برابر آنها ناتوان است.
اگر سعی کنید مشکلات جهان را بهتنهایی حل کنید، شکست خواهید خورد، و فقط از دست کسانی که آنها را مسئول میدانید عصبانی میشوید. این خشم ممکن است شما را انگیزهمند کند، اما همچنین ممکن است باعث شود به دیوار بخورید.
در عوض، به تغییرات کوچکی که میتوانید ایجاد کنید، اطمینان داشته باشید. زمانی که بدانید حتی بهطور جزئی هم میتوانید تفاوت ایجاد کنید، احساس بهتری خواهید داشت.
در این حالت اقداماتی که میتوانید داشته باشید نیز آسانتر به ذهنتان خواهند رسید، میدانید که بدون احساس فشار، خشم یا ناامیدی باید چه کاری انجام دهید.
به عنوان مثال، شما نمیتوانید جلوی یک شرکت بزرگ را از تخریب جنگلها بگیرید، اما میتوانید خرید محصولات آنها را متوقف کنید. بنابراین اگر بپذیرید که چه کاری میتوانید در مورد این مشکل انجام دهید، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت.
“کار” در همه جنبههای زندگی کاربرد دارد – شغل، خانواده، روابط.
شاید فکر کنید که روش و تکنیک “کار” خیلی ساده است و نمیتواند در حل مشکلات بزرگ زندگی به شما کمک کند. ممکن است بتواند به شما کمک کند تا بر ترسهای خود غلبه کنید یا رابطهتان را بهبود بخشید، اما در مورد مسائل مالی یا شغلی چطور؟
“کار” میتواند در تمام زمینههای زندگی شما کمک کند: دوستی، عشق، کار و هر چیز دیگری.
فرض کنید جو در شراکت تجاری خود دچار مشکل شده است. او استرس دارد، زیرا فکر میکند شریک تجاریاش برای این کار بهخصوص در حسابداری، مهارت کافی ندارد. احساسات منفی جو نسبت به شریکش باعث ایجاد تنش بین این دو نفر شده است.
جو میتواند با بهکارگیری “کار” و تحلیل وضعیت تجاری خود، سود زیادی کسب کند.
در حالیکه جو ممکن است فکر کند که شریکش بیفایده است، اگر افکارش را تغییر دهد چه؟ شاید متوجه شود که اگرچه شریکش در برخی زمینهها ضعیف است، اما در زمینههای دیگر قوی عمل میکند. حتی اگر در حسابداری ضعیف باشد، شاید حضورش برای کسبوکار جو کاملاً ضروری باشد.
اگر جو بهجای افکار منفی بر افکار مثبت تمرکز کند، نهتنها احساس بهتری خواهد داشت، بلکه کسبوکارش را نیز مؤثرتر اداره خواهد کرد.
وقتی “کار” را در همه جنبههای زندگی خود بهکار بگیرید، ممکن است متوجه شوید که بیجهت رنج کشیدهاید. گاهی افکاری که ما را آزار میدهند آشکار نیستند، و گاهی آنقدر آشکارند که حتی متوجه نمیشویم همین افکار هستند که مشکل را ایجاد کردهاند!
آیا علیرغم تمام تلاشتان، در رسیدن به اهداف شغلی خود مشکل دارید؟ اگر چنین است، ببینید واقعاً به دنبال چه هستید. آیا برای احساس رضایتمندی، واقعاً نیاز دارید که به موفقیتهای مالی دست پیدا کنید؟ اگر نه، احتمالا ناخودآگاه خود را برای دستیابی به چیزی تحت فشار قرار دادهاید که در واقع نمیخواهید یا به آن نیاز ندارید.
آیا مطمئن هستید که به دنبال خوشبختی نیستید؟ تکنیک “کار” به شما کمک میکند تا مسیر واقعی خود را پیدا کنید!
خلاصه نهایی
پیام کلیدی این کتاب:
نگذارید چالشهای زندگی شما را نابود کنند. استرس، ترس و دیگر احساسات منفی همگی از نحوه تفسیر شما از محیطتان سرچشمه میگیرند، نه خود محیط. از تکنیک “کار” استفاده کنید تا درک عمیقتری از افکار خود پیدا کنید. وقتی بر ذهن خود مسلط شوید، میتوانید آرامش درونی پیدا کرده و واقعاً خوشحال باشید.
اقدام عملی:
افکار خود را بنویسید.
برای اینکه بهتر بتوانید افکارتان را درک کنید، آنها را بخوانید! بنابراین تکنیک “کار” را در ذهن خود انجام ندهید؛ افکارتان را بنویسید تا بتوانید بهطور کامل همه چیزهایی را که در ذهنتان میگذرد، درک کنید.
دورهی پردازش احساسات
برای کمک به شما در درک و مدیریت احساسات خود، ما دورهای جامع و کاربردی از تلاشهای برجستهترین روانشناسان جهان طراحی کردهایم. این دوره شامل مراحل گامبهگام برای پردازش و بهبود همهی احساسات، از جمله احساس گناه، است. با شرکت در این دوره، شما میتوانید با استفاده از روشهای اثباتشده، به طور مؤثر با احساسات خود کار کنید و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید.
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنیدنکات کلیدی کتاب
پیامهای اصلی “دوست داشتن وضعیت موجود: چهار سوالی که میتوانند زندگی شما را تغییر دهند” را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
- افکار خود را زیر سوال ببرید: کتاب بر اهمیت بررسی و زیر سوال بردن افکار و عقاید ما تاکید دارد. با درگیر شدن در خودپژوهی و به چالش کشیدن درستی مفروضات خود، میتوانیم وضوح را به دست آوریم و خود را از رنج بی مورد رها کنیم.
- قدرت “کار”: نویسندگان تکنیک “کار” را معرفی میکنند، روشی دگرگون کننده برای خودکاوی که شامل چهار سوال است. از طریق این فرآیند، خوانندگان تشویق می شوند تا اعتبار افکار خود را بررسی کنند، دیدگاه های جایگزین را در نظر بگیرند و تأثیر باورهای خود را بر احساسات و اعمال خود بررسی کنند.
- واقعیت را آنگونه که هست بپذیرید: کتاب خوانندگان را به پذیرش و دوست داشتن واقعیت لحظه حال دعوت میکند، نه مقاومت یا انکار آن. با زیر سوال بردن افکار خود در مورد آنچه باید باشد یا نباید باشد، میتوانیم آرامش و آزادی را در پذیرش آنچه هست پیدا کنیم.
- پرورش خودآگاهی و شفقت: از طریق تمرین خودکاوی، خوانندگان به سمت توسعه خودآگاهی و درک بیشتر هدایت میشوند. با بررسی واکنشها و الگوهای رفتاریمان، میتوانیم برای خود و دیگران شفقت ایجاد کنیم که منجر به روابط هماهنگتر و رشد شخصی میشود.
- رهایی از رنج ممکن است: “دوست داشتن وضعیت موجود” این پیام را میدهد که رهایی از رنج قابل دستیابی است. با زیر سوال بردن افکارمان، رها کردن وابستگی به باورهای سفت و سخت، و پذیرش ذهنیت کنجکاوی و گشاده رویی، میتوانیم تغییر عمیقی در ادراک تجربه کنیم و آرامش درونی پیدا کنیم.
- دگرگونی و توانمندسازی شخصی: این کتاب از طریق مثالهای واقعی نشان میدهد که چگونه بکارگیری «کار» میتواند به تغییرات دگرگونکننده در حوزههای مختلف زندگی منجر شود. با به چالش کشیدن و قالببندی مجدد افکارمان، میتوانیم انتخابهای قدرتمندانه داشته باشیم، روابط خود را بهبود ببخشیم، و با ارزشهای واقعیمان مطابقت بیشتری داشته باشیم.
به طور کلی، «دوست داشتن وضعیت موجود» خوانندگان را تشویق میکند تا سفری را برای خود پرسوجو آغاز کنند و راهی را به سوی پذیرش بیشتر خود، شفقت و رهایی از رنج ارائه دهند. این به ما میآموزد که افکارمان را زیر سوال ببریم، واقعیت را با عشق در آغوش بگیریم، و در توانایی خود برای انتخاب پاسخهایمان به چالشهای زندگی قدرت پیدا کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید