خلاصه کتاب کیمیاگر
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: The Alchemist
- نویسنده: پائولو کوئیلو
- کشور: برزیل
- سال انتشار: ۱۹۸۸
- ژانر: داستان، فانتزی، فلسفی، رمان، معنوی، خودیاری
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۳.۹۰ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
پائولو کوئلیو نویسندهی برزیلی است که با رمان پرفروش خود “کیمیاگر” شناخته شده است. او در ۲۴ آگوست ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. کوئیلو کار خود را به عنوان ترانه سرا آغاز کرد و بعداً به نوشتن رمان روی آورد.
آثار او اغلب مضامین معنویت، خودشناسی و دنبال کردن رویاها را بررسی میکنند. نوشتههای کوئیلو به بیش از ۸۰ زبان ترجمه شده و میلیونها نسخه در سراسر جهان فروخته شده است. او به عنوان یکی از پرخوانندهترین نویسندگان معاصر شناخته میشود و جوایز ادبی متعددی دریافت کرده است. کوئیلو به دلیل حضور فعال خود در رسانههای اجتماعی، جایی که بینشهای خود را به اشتراک میگذارد و با خوانندگانش در ارتباط است، شناخته شده است.
خلاصه کتاب
«کیمیاگر» داستان سانتیاگو، چوپان جوانی در اندلس اسپانیا را روایت میکند که مشتاق ماجراجویی است و به دنبال کشف هدف واقعی خود در زندگی است. سانتیاگو شروع به دیدن رویاهای مکرر در مورد گنجی پنهان در اهرام مصر میکند و این رویاها او را به سفری برای کشف خود سوق میدهد. در سفر خود، او باید بر موانع متعددی غلبه کند، که از طریق آنها درسهای ارزشمند زندگی را میآموزد. نویسنده در این کتاب، بر اساس این داستان عامیانه قرن سیزدهمی، موضوعاتی مانند دنبال کردن رویاهای خود، یافتن سرنوشت و ماهیت عشق را بررسی میکند.
مقدمه: جادوی کیمیاگر را در خود کشف کنید.
کیمیاگر، اثر پائولو کوئیلو، افسانهای درباره یک چوپان اندلسی و رویای او است. این کتاب بیش از ۶۵ میلیون نسخه فروخته شده، به ۸۰ زبان ترجمه شده و خود را به عنوان یک کلاسیک ادبی معاصر تثبیت کرده است.
چه چیزی در این داستان ساده وجود دارد که قلبهای بسیاری را تسخیر کرده است؟
شاید پیام الهامبخش این کتاب دربارهی نادیده گرفتن نشانههای سطحی موفقیت که جامعه تحمیل میکند، باشد تا بتوانید عمیقترین خواستههای خود را کشف کرده و به آن دست یابید.
شاید این رویکرد ذهنی و در عین حال قابل دسترس کوئیلو نسبت به موضوعات بزرگی مانند سرنوشت، اختیار و معنویت باشد.
شاید هم این جکایت عمیقا عاشقانه و در عین حال غیرمعمولی باشد که در داستان پیش میرود.
و شاید به این دلیل است که، همانطور که خود داستان ادعا میکند، اغلب سادهترین چیزها هستند که اسرارآمیزترین، طنین اندازترین و قدرتمندترین هستند.
این خلاصه معانی پنهان و نمادهای غنی موجود در کتاب کیمیاگر را آشکار میکند و به شما این امکان را میدهد که منبع جذابیت پایدار آن را خودتان پیدا کنید. همچنین حکمتی بی انتها ارائه میدهد که میتوانید آن را در زندگی خود به کار ببرید.
رویاها راهی برای رسیدن به معنیدارترین خواستههای ما هستند.
رمان پائولو کوئیلو در سال ۱۹۸۸ یک داستان گیرا و ساده است. در ظاهر، داستان سانتیاگو، چوپانی است که محل زندگی خود را در جستجوی گنج ترک میکند. با این حال، اگر کمی عمیقتر برویم، تمثیلی از خودیابی پیدا میکنیم – از سفری که همه باید برای کشف و برآورده کردن عمیقترین خواستههای خود در پیش بگیریم.
برای سانتیاگو، محرک این سفر یک رویا است – رویایی تکراری که او از دوران کودکی داشته است. این رمان با انبوهی از الگوهای تکرار شونده از جمله نشانهها، سرنوشت و کیمیاگری بازی میکند، اما رویا شاید مهمترین الگو و موتیف نسبت به بقیه باشد. در واقع داستان هم با یک رویا شروع میشود و هم با یک رویا به پایان میرسد.
اما رویای سانتیاگو چه بود؟
بیایید ابتدا صحنه را تنظیم کنیم؛ جزئیات این قسمت بعداً مهم خواهد بود. سانتیاگو یک روز طولانی را برای نگهداری از گلهی گوسفندان خود در تپههای حومهی اسپانیا سپری کرده است. او به دنبال جایی به عنوان پناهگاه میگردد و در کلیسایی متروک مستقر میشود. سقف کلیسا فرو ریخته است و یک درخت چنار در محلی که زمانی زیارتگاه کلیسا قرار داشت، رشد کرده است. سانتیاگو زیر شاخههای درخت به خواب میرود. همانطور که میخوابد، خواب میبیند. در خواب او کودکی ظاهر میشود. او دست سانتیاگو را میگیرد و او را به اهرام مصر میبرد، مکانی که سانتیاگو هرگز در زندگی بیداری از آن بازدید نکرده است. در اهرام، کودک به سانتیاگو میگوید که اگر از اهرام بازدید کند، گنجی پیدا خواهد کرد. اما قبل از اینکه او دقیقاً به او بگوید این گنج را کجا پیدا خواهد کرد، سانتیاگو از خواب بیدار میشود.
او که متقاعد شده است که رویا معنایی پنهانی دارد، به ملاقات یک فالگیر (پیشگو) میرود و از او میخواهد که خوابش را تعبیر کند. فالگیر به او میگوید که خوابش به این معنی است که او باید به اهرام سفر کند، جایی که گنجی پیدا میکند. سانتیاگو ناامید میشود، زیرا این تفسیر بسیار سادهتر از آن چیزی است که او انتظارش را داشت. اما فالگیر او را سرزنش میکند. او به او میگوید که در زندگی، این سادهترین چیزها هستند که خارقالعادهترینها هستند و تنها عاقلترین افراد در میان ما میتوانند آنها را درک کنند.
سانتیاگو رویای خود را دنبال میکند. او گوسفندان خود را میفروشد و راهی مصر میشود. اما رویای او با آرزوی دیرینهی سفر کردنی که داشت نیز، در هم تنیده است. در واقع، سانتیاگو زندگی مطالعات دینی را رها کرده بود تا چوپان شود تا به صراحت به دنبال آزادی و سفر باشد، که باعث ناامیدی والدینش شد. در سرتاسر کتاب، رویاها – چه مستقیم و چه غیرمستقیم – اغلب منعکس کنندهی واقعیترین خواستههای رویاپرداز هستند.
اما در حالیکه رویاها در کتاب کیمیاگر اغلب به بیان یک میل میپردازند، کمی جزئیتر از آن هستند. کمی قبل از اینکه سانتیاگو سفر خود را آغاز کند، او با شخصیتی به نام ملکیزدک آشنا میشود. اگرچه ملکیزدک در لباسهای عجیب و غریب بهعنوان پیرمردی پیر و فرتوت در آمده است، در واقع یک پادشاه جادویی است. ملکیزدک سانتیاگو را با مفهوم مهمی آشنا میکند: «روح جهان». این اساساً چارچوب معنوی جهان است که روح هر موجود زنده و غیر زنده را در بر میگیرد. اما در حالیکه این چارچوب در اطراف ما وجود دارد، این به ما بستگی دارد که به آن متصل شویم یا نه. یکی از راههایی که روح جهان با ما ارتباط برقرار میکند، رویاهای ماست. بنابراین با گوش دادن به رویاهای خود و عمل به آنها، شروع به بهره برداری از قدرت معنوی روح جهان میکنیم.
فعلاً به همان رویای اول برگردیم. رؤیای گنج دفن شدهی سانتیاگو، او را از اسپانیا به آفریقا میبرد، جایی که دزدان همه چیز او را میدزدند. او بار دیگر با کار در مغازهای که کریستال میفروشد، ثروت خود را به دست میآورد، با یک کاروان شتر در بیابان سفر میکند، درگیر نزاع بین قبایل بیابانی متخاصم میشود، در آبادیای در بیابان عاشق میشود و با یک کیمیاگر واقعی آشنا میشود. در هر مرحله، حواسپرتیهایی هم مثبت – مثل عشق یا ثروت – و هم منفی – مانند درگیری و نزاع یا سختی – وجود دارد که سانتیاگو را از دنبال کردن رویایاش منحرف میکند. اما او در مواجهه با این انحرافات، مصمم میماند و در نهایت به اهرام میرسد. او یک سوسک اسکاراب را میبیند که در امتداد شنها حرکت میکند و آن را به عنوان یک نشانه میگیرد، بنابراین شروع به حفاری میکند.
همانطور که او با بیل شن و ماسهها را کنار میزند، دو مرد جوان او را میبینند و متقاعد میشوند که او در حال خاک کردن گنج است. آنها به او حمله میکنند و سعی میکنند این گنج را از او بدزدند. در نهایت سانتیاگو به آنها توضیح میدهد که به خاطر چیزی که در رویاهایش دیده است اینجا را حفاری میکند. مردها او را آزاد میکنند، اما او را تحقیر کرده و مورد تمسخر قرار میدهند. آنها به سانتیاگو میگویند که او نباید آنقدر احمق باشد که رویاها را باور کند. سانتیاگو نیز در تمام عمرش رویایی تکراری داشته است، اما هرگز آنقدر احمق نبوده که زندگی خود را وقف دنبال کردن آن کند.
رویای مرد جوان؟ اگر از اسپانیا دیدن کند و کلیسایی در حال فروپاشی در حومهی شهر پیدا کند، باید در اعماق آن جایی که درخت چنار میروید، حفاری کند. در آنجا، او گنجی را خواهد یافت.
از این نظر، رویای سانتیاگو او را به دور کامل میبرد. در بازگشت به خانه، او گنج را پیدا میکند. و حکمت کولی درست از آب درآمد: یافتن مکان گنج برای سانتیاگو از این سادهتر نمیتوانست باشد. با این حال، برای کشف آن، ابتدا باید سفری خارق العاده را تجربه میکرد.
مقاله مرتبط: گمشدگانِ لبِ دریا
جهان به هر یک از ما یک افسانهی شخصی هدیه میدهد.
ملکیزدک، پادشاهی که در لباس پیرمردی ظاهر شده است، تنها به طور خلاصهای در صفحات کیمیاگر ظاهر میشود، اما بحث او با سانتیاگو در سراسر کتاب طنین انداز است – از بسیاری جهات، سفر سانتیاگو حول درک مفاهیمی که ملکیزدک معرفی میکند، ساختار یافته است. ما قبلاً دربارهی روح جهان صحبت کردهایم، اما ملکیزدک همچنین به سانتیاگو میگوید که باید «افسانهی شخصی» خود را کشف کند.
به گفتهی ملکیزدک، هر کس یک افسانهی شخصی دارد و این چیزی است که او عمیقا میخواهید به آن برسید. اما تعداد کمی از ما تا به حال به این امر دست پیدا میکنیم. وقتی ما جوان هستیم، افسانهی شخصی ما برای ما کاملاً واضح است. اما، همانطور که بزرگتر میشویم، بیشترِ ما پیام جامعه را میپذیریم که دستیابی به افسانههای شخصی ما بسیار سخت است – و در عوض باید بر زندگی ایمن و راحت تمرکز کنیم.
ملکیزدک میگوید، اما اگر افراد ذهن خود را روی آن افسانهی شخصی متمرکز کنند، هر کسی میتواند به افسانهی شخصی خود دست یابد. آنها فقط باید به اندازه کافی آن افسانه را طلب کنند. زیرا اگر واقعاً چیزی را میخواهید، آن خواسته مال شما نیست – این آرزویی است که از جهان سرچشمه گرفته است و جهان به شما کمک میکند تا آن را به انجام برسانید.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب کیمیاگر را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید