خلاصه کتاب سرگذشت یک یوگی
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Autobiography of a Yogi
- نویسنده: پاراهامسا یوگاناندا
- سال انتشار: ۱۹۴۶
- ژانر: معنوی، بیوگرافی، فلسفی، غیر داستانی
- امتیاز کتاب: ۴.۲۴ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
پاراماهانسا یوگاناندا (۱۸۹۳–۱۹۵۲) یک یوگی و معلم معنوی هندی بسیار تأثیرگذار بود که نقشی اساسی در معرفی فلسفهی معنوی شرق، به ویژه آموزههای یوگا و مدیتیشن به جهان غرب داشت. یوگاناندا یا موکوندا لال قوش در گوراخپور هند به دنیا آمد، از سنین پایین تمایل معنوی عمیقی به نمایش گذاشت. تلاش او برای یافتن یک راهنمای معنوی او را به سوامی سری یوکتسوارگیر هدایت کرد، که تحت هدایت او آموزشهای دقیقی را در علم باستانی کریایوگا گذراند.
ماندگارترین میراث یوگاناندا اثر مهم او، “سرگذشت یک یوگی” یا “اتوبوگرافی یک یوگی” است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. این کتاب کلاسیک معنوی سفر معنوی خود، برخورد با یوگیها و مقدسین مورد احترام و اصول جهانی خودآگاهی را شرح میدهد. یوگاناندا از طریق آموزههای خود و تأسیس انجمن خودسازی، اثری پاکنشدنی بر چشمانداز معنوی جهانی بر جای گذاشت و افراد بیشماری را برانگیخت تا اعماق آگاهی خود را کشف کنند و در مسیر بیداری درونی قدم بگذارند. آموزههای او بر وحدت همهی ادیان، قدرت دگرگون کنندهی مراقبه و تلاش برای تجربهی مستقیم و شخصی الهی تأکید دارد.
اگر یک سوآمی* با لباس اخرایی به شما بگوید که خانواده خود را رها کنید و یوگا بخوانید تا به روشنگری ابدی برسید، آیا این کار را انجام میدهید؟
راهب و گوروی هندی، پاراماهانسا یوگاناندا، در کتاب سرگذشت یک یوگی (۱۹۴۶) مسیر معنوی را توصیف میکند که باعث شده او هند را به مقصد ایالات متحده ترک کند تا تمرین کریا یوگا را در اوایل قرن بیستم گسترش دهد. کریا یوگا در درجه اول بر مراقبه متمرکز است و هدف آن استفاده از تنفس برای دستیابی به وحدت بین ذهن، بدن و روح است.
یوگاناندا از کودکی میدانست که میخواهد راهی مقدس را دنبال کند. او معتقد بود که قرار است اصول هندو را برای دستیابی به وحدت معنوی در سراسر کشورهای غربی، جایی که فلسفهی شرق هنوز به خوبی شناخته نشده بود، گسترش دهد. زندگینامه یوگاناندا نگاهی به تأثیرات اولیهای دارد که عملکرد آینده او را به عنوان یک گورو شکل داد، و همچنین توصیفات دست اولی از معجزاتی که او در طول تلاش خود برای تبدیل شدن به یک سوامی یا رهبر مذهبی هندو انجام داد، ارائه میکند.
*سوآمی عنوانی است که برای خطاب به فردی، اغلب یک راهب یا زاهد، که از کارهای دنیوی دست کشیده و زندگی خود را وقف تمرین معنوی و آموزش در هندوئیسم و دیگر سنتهای مذهبی هند کرده است، استفاده میشود.
خلاصه کتاب
یوگاناندا که در سال ۱۸۹۳ در گوراخپور هند به دنیا آمد، در اصل موکوندا لال قوش نام داشت. یوگاناندا از همان لحظات اولیهاش تمایل عمیقی به فعالیتهای معنوی نشان داد. او ادعا کرد که زندگی قبلی خود را به عنوان یک یوگی که در هیمالیا زندگی میکرده به یاد میآورد، تجربهای که ظاهراً برای یوگیهایی که تا حدی یا کاملاً از تجسم قبلی خود آگاه هستند، مشترک است. او همچنین فوراً به تصویری که والدین هندوی معتقدش از گوروی خود، لاهیری ماهاسایا، که اندکی قبل از تولد یوگاناندا مرده بود، جذب شد. وقتی یوگاناندا هشت ساله شد، به طور غیرمنتظرهای به وبای آسیایی مبتلا شد، بیماریای که میتوانست او را بکشد. مادرش از او التماس کرد که از نظر ذهنی در برابر عکس ماهاسایا که متعلق به خانواده بود تعظیم کند، زیرا او از نظر جسمی ضعیفتر از آن بود که این کار را انجام دهد. هنگامی که این کار را کرد، نوری کورکننده او را احاطه کرد و از بیماری خود شفا یافت.
سه سال بعد، یوگاناندا از خواب بیدار شد و مادرش را در اتاقی دید که او و پدرش در آن خوابیده بودند. حضور مادرش در آنجا غیرممکن بود، زیرا او در آن زمان، در یک عروسی در شهر دیگری شرکت کرده بود. آن تجسم به یوگاناندا گفت که مادرش در حال مرگ است و اگر بخواهند قبل از مرگش او را ببینند، باید با قطار بعدی با پدرش به سمت مادر بروند. متأسفانه، یوگاناندا نتوانست پدرش را راضی کند و در نتیجه نتوانست با مادرش خداحافظی کند، اما پیامی از سوی مادر الهی دریافت کرد، الههی اصلی هندو که اغلب به عنوان الهه شیوا معرفی میشود. مادر الهی به او اطمینان داد که به او عنایت خواهد شد.
از آن لحظه به بعد، یوگاناندا احساس کشش عجیبی به هیمالیا کرد. او ابتدا سعی کرد برای کاوش در آن منطقه فرار کند و یک مرشد پیدا کند، اما چون هنوز کودک بود، برادر بزرگترش به راحتی توانست او را ردیابی کند. پس از تلاش دیگری برای فرار، برادرش او را به کناری برد و به او نامه و بستهای داد که مادر یوگاناندا قبل از مرگ برای او گذاشته بود. بسته حاوی یک حرز با نوشته سانسکریت بود و در نامه توضیح داده شده بود که این حرز توسط یک موجود الهی به او سپرده شده است. روح از مادر یوگاناندا درخواست کرده بود تا دستورات را برای پسر ارشدش بگذارد و گفته بود که حرز باید به یوگاناندا داده شود، زمانی که او آماده است تا رابطهی خود را با خدا جستجو کند.
همانطور که یوگاناندا در ایمان خود رشد میکرد، او شروع به جستجوی مربیان معنوی بیشتری کرد که میتوانستند خرد و بینش متعالی را برای او فراهم کنند. او همچنین شروع به دیدن رویایی از صورت یک یوگی خاص کرد. او میدانست که این یوگی روزی گوروی او خواهد شد. در ۱۷ سالگی، او سرانجام با این گورو، یوکتسوار گیرى آشنا شد و متوجه شد که گیرى در شهری نه چندان دور از زادگاهش زندگی میکند. گیرى به یوگاناندا گفت که باید به خانه نزد خانوادهاش بازگردد و تا ۲۸ روز دیگر تحت حمایت جدید خود را خواهد دید. در حالیکه یوگاناندا نمیخواست به خانه بازگردد، سرانجام به پیشگویی مرشد خود عمل کرد و نزد خانوادهاش که در آن زمان در کلکته زندگی میکردند، بازگشت. به دستورِ گیرى، او همچنین به دنبال تحصیلات عالیه بود، گرچه تلاش چندانى در تحصیل انجام نداد، زیرا معتقد بود اعمال دینى او مهمتر هستند.
علیرغم عدم مطالعهی مداوم، یوگاناندا موفق شد با مدرک لیسانس از کالج سرامپور فارغ التحصیل شود، شاهکاری که او تا حد زیادی مدیون مداخلهی الهی بود. او همچنین توانست گوروی خود را متقاعد کند که نام او را سوامی بگذارد، به این معنی که او سرانجام به روشنایی معنوی کافی برای آموزش به دیگران دست یافته بود. این مراسم توسط گیری انجام شد. هنگامی که عنوان سوامی را به دست آورد، استفاده از نام تولد خود را متوقف کرد و خود را یوگاناندا نامید که به معنای سعادت از طریق اتحاد الهی است. چند سال پس از فارغ التحصیلی، یوگاناندا یک مدرسهی یوگا برای پسران در رانچی هند راه اندازی کرد. این مدارس علاوه بر آموزش یوگا، کلاسهایی را در فضای باز برگزار میکردند تا دانشآموزان بتوانند بیشتر با طبیعت هماهنگ شوند.
سرانجام، یوگاناندا این فرصت را پیدا کرد تا ایدههای خود را در مورد فواید یوگا در ایالات متحده به اشتراک بگذارد. او به عنوان نمایندهای از هند برای کنگره بین المللی لیبرالهای مذهبی در آمریکا دعوت شد. این رویداد که در بوستون برگزار شد، به او این فرصت را داد که به ایالات متحده برود و چند دهه در این کشور بماند. زمانی که آنجا بود، چندین انجمن صومعهای را که به کریا یوگا اختصاص داده شده بودند، راهاندازی کرد. تلاشهای او برای گسترش یوگا در کشورهای غربی سرانجام به او لقب پاراماهانسا را داد که نشان میدهد او به روشنگری معنوی کامل دست یافته است. یوگاناندا با آوردن یوگا به کشورهای دیگر توانست صلح را گسترش دهد و به افراد بی شماری کمک کند تا هماهنگی بهتری بین نیازهای جسمی، ذهنی و معنوی خود پیدا کنند.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب سرگذشت یک یوگی را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید