خلاصه کتاب اطلس دل: طرحی برای پیوند معنی‌دار و زبانی برای انتقال تجربه‌های انسانی

خلاصه کتاب

«اطلس دل: طرحی برای پیوند معنی‌دار و زبانی برای انتقال تجربه‌های انسانی» مجموعه‌ای از احساسات انسانی و معنای آن‌ها را ترسیم می‌کند و روان‌شناسی پشت احساسات انسان و چگونگی تشکیل زندگی ما و تغییر رفتارهای ما و چگونگی ایجاد ارتباطات معنادار با یادگیری نحوه‌ی برخورد با آنها را بررسی می‌کند.

در طول زندگی، مجموعه‌ای از احساسات و رویدادها را تجربه خواهیم کرد که شخصیت ما را شکل می‌دهند و مشخص می‌کنند که با چه کسی در ارتباط قرار خواهیم گرفت. بسته به واکنش ما به موقعیت‌های خاص، درس‌هایی که از آنها می‌گیریم و نحوه‌ی برخورد با احساساتمان، می‌توانیم هوش هیجانی خود را بسازیم یا به آن آسیب برسانیم.

با یادگیری بیشتر در مورد احساسات و معنای آنها، اطلاعات بیشتری در مورد هوش هیجانی خود بدست می‌آوریم. این می‌تواند به ما کمک کند رشد کنیم و به افراد عاقل‌تری تبدیل شویم. با این حال، مهار آنها و عدم رسیدگی به آنها در زمان مناسب می‌تواند باعث ایجاد ناامیدی، استرس و احساسات منفی شود. این اتفاق به ذهن، جسم و روح ما آسیب می رساند و در عین حال بر روابط ما نیز تأثیر می‌گذارد.

به همین دلیل، «اطلس دل» به عنوان کتاب راهنمای یکپارچگی عاطفی ما عمل می‌کند. این کتاب ویژگی‌های مهم تعادل پویا، عادات مضری که همه ما باید کنار بگذاریم، و چگونگی ایجاد ارتباطات معنادار و رشد خودآگاهی در چند مرحله‌ی ساده را ارائه می‌دهد.

در اینجا سه درس مهم از این کتاب آمده است:

1. برخی از رایج‌ترین صفات سمی همه انسان‌ها مقایسه کردن، درونی کردن خشم و ناامیدی است.
2. برای رها کردن احساسات منفی، باید آسیب پذیر شوید و اجازه دهید ارتباطات معناداری شکل بگیرد.
3. دانستن احساساتمان باعث می‌شود آن‌ها را به نقاط قوت تبدیل کنیم و ضعف‌هایمان را برطرف کنیم.

بیایید برخی از بینش‌های عمیق از کتاب را بررسی کنیم که نحوه‌ی نگاه شما به احساساتتان را تغییر می‌دهند!

درس ۱: مقایسه خود با دیگران و عدم مقابله با عصبانیت و ناامیدی، بیشترین آسیب را به ما می‌زند.

براون در کتاب خود ۸۷ احساس انسانی را شناسایی می‌کند که به تفصیل آنها را توضیح می‌دهد و از آنها برای توصیف موقعیت‌های واقعی زندگی که همه‌ی ما با آنها مواجه می‌شویم، استفاده می‌کند. از جمله رایج‌ترین و در عین حال آزاردهنده‌ترین احساسات خشم و ناامیدی است. همه ما در مقطعی از زندگیِ خود این احساسات را تجربه می‌کنیم. این به ما بستگی دارد که تصمیم بگیریم چگونه به آنها پاسخ دهیم.

خشم احساسی است که وقتی چیزی مانع از رسیدن به نتیجه‌ی دلخواه ما می‌شود، احساس می‌کنیم. وقتی عصبانی هستیم، تمایل داریم همه اطرافیانمان را سرزنش کنیم و احساس کنیم که مورد ظلم قرار گرفته‌ایم. این احساس منفی ما را از دستیابی به آرامش درونی باز می‌دارد، زیرا این قدرت را دارد که شادی ما را بدزدد و به روابط ما آسیب برساند. مگر اینکه یاد بگیریم چگونه آن را به شادی، شفقت، عشق یا سایر احساسات مثبت تبدیل کنیم.

ناامیدی زمانی اتفاق می‌افتد که ما نمی‌توانیم انتظارات خود را برآورده کنیم. داشتن استانداردهای بالا می‌تواند ما را به جاهایی ببرد، اما گاهی اوقات می‌تواند باعث ناتوانی و توقف ما و درجا زدنمان شود. وقتی اهداف محقق نشده تبدیل به شرم و خشم می‌شوند، متوجه می‌شوید که چیزی در پالت احساسات شما اشتباه است. از آنجایی که ترجیح می دهید بدی ها را به خوبی ها ترجیح دهید.

در نهایت، وقتی خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم، بیشترین آسیب را به خودمان وارد می‌کنیم. چرا؟ زیرا بالاترین و غیرواقعی‌ترین انتظار را داریم: تبدیل شدن به شخصی دیگری. به جای درگیر شدن فکری در یک ایده آل غیرممکن و ایجاد یک سیستم رتبه بندی منفی، بهتر است بر روی رشد فردی خود تمرکز کنید و ببینید تا چه حد پیشرفت کرده‌اید، و همچنین ببینید که چه چیزی در درون خودتان برای اصلاح باقی مانده است.