خلاصه کتاب چرا گورخرها زخم معده نمیگیرند؟
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Why Zebras Don’t Get Ulcers
- نویسنده: رابرت ام.ساپولسکی
- سال انتشار: ۱۹۹۳
- ژانر: روانشناسی، خودیاری، غیر داستانی، علوم پایه، سلامتی، زیست شناسی، علوم اعصاب
- امتیاز کتاب: ۴.۱۸ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
رابرت ام.ساپولسکی استاد زیست شناسی و عصب شناسی در دانشگاه استنفورد، محقق برجسته دربارهی استرس و از همکاران دائمی مجلات Discover و The Sciences است. او همچنین دریافت کنندهی جایزه نابغه بنیاد مک آرتور است و نویسندهی کتاب خاطرات یک نخستی (A Primate’s Memoir) و مشکل با تستوسترون (The Trouble With Testosterone) است.
کتاب «چرا گورخرها زخم معده نمیگیرند؟» بیولوژیِ پشت استرس و تأثیر آن بر زندگی ما را به وضوح توضیح میدهد، که به عنوان راهی مؤثر برای مقابله با مشکلات فوری عمل میکند، در حالیکه در درازمدت خطرات جدی برای سلامتی به همراه دارد. نویسنده همچنین نکات عملی زیادی در مورد چگونگی کنترل استرس ارائه میدهد.
مقدمه: درک درستی از نحوه عملکرد استرس به دست آورید و استراتژیهای موثر برای مدیریت آن را کشف کنید.
استرس، از بسیاری جهات، نماد زمانهی ماست. کتابها و مقالات به ما کمک میکنند تا با آن مقابله کنیم، با کارهایی مثل ایجاد روتینهای کارآمدتر برای اجتناب از آن، یا با تمرین ذهن آگاهی یا مدیتیشن. اما استرس دقیقا چیست و چگونه بر بدن، ذهن و جوامع ما تأثیر میگذارد؟
برخلاف گورخرهایی که در ساوانای آفریقا هستند، انسانها میتوانند با کمک مغزهای تکامل یافته و پیچیدهی خود استرس را احساس کنند و ایجاد کنند. این باعث میشود که انسان در برابر انواع عوامل استرس زا، مانند مشکلاتی که در آینده پیش بینی میشود، که پستاندارانِ دیگر آنها را تجربه نمیکنند، مستعد شوند. این استرس نه تنها به خودی خود مضر است، بلکه بر سیستم قلبی عروقی، تولید انسولین، تولید مثل و در نهایت سلامت کلی ما نیز تأثیر میگذارد.
در این خلاصه به کاوشی عمیق در مورد اینکه این فرآیندها دقیقا چگونه کار میکنند و برای مقابله با استرس چه کاری میتوانیم انجام دهیم، میپردازیم.
در این خلاصه متوجه خواهید شد که:
- نقش استرس در تبدیل افسردگی به علت اصلی ناتوانی پزشکی تا سال ۲۰۲۰ چیست؟
- چرا افراد فقیر بیشتر از بیماری های مرتبط با استرس رنج میبرند. و
- چگونه استرس میتواند منجر به دیابت شود.
استرس به عنوان پاسخی به بحرانهای فیزیکی حاد ایجاد میشود، اما انسانها بر اثر چیزهای خیالی نیز استرس را تجربه میکنند.
ساعت دو بامداد است و علیرغم این واقعیت که باید فردا صبح یک سخنرانی تعیین کنندهی شغلی ارائه دهید، شما نمیتوانید بخوابید. شما بسیار استرس دارید! چنین موقعیتهایی برای انسان بودن محوری است. اما اساسا چرا استرس را تجربه میکنیم؟
با نگاهی به قلمرو بقیهی حیوانات، متوجه میشویم که واکنشهای استرس با تهدید و خطر فیزیکی فعال میشوند. تصور کنید که یک گورخر در ساوانا هستید: استرسزاترین چیزی که میتوانید تجربه کنید فرار از آروارههای یک شیر است در حالیکه نیمی از پای شما پاره شده است. یا، اگر شیر هستید، استرس ناشی از تعقیب گورخر در حالیکه بسیار گرسنه هستید.
هر دوی این موقعیتها، در عین حال که متفاوت هستند، بحرانهایی هستند که برای اطمینان از بقا باید فوراً با آنها برخورد کرد.
برخی از حیوانات نیز با استرس فیزیکی مزمن دست و پنجه نرم میکنند. برای مثال تصور کنید که مجبور هستید هر روز دهها مایل پیاده روی کنید تا غذا یا آب پیدا کنید.
با این حال، برای انسانها، بزرگترین منبع استرس، اغلب روانی است، استرسی که ما در ذهن خود ایجاد میکنیم.
موقعیتهایی مانند ترافیک، ددلاینهای آینده، پیدا نکردن جای پارک یا مشاجرههای پرتنش با خانواده یا عزیزان را در نظر بگیرید. هیچ یک از این موقعیتها نیاز به فعالیت بدنی خارقالعاده ندارند، زیرا به ندرت با مشت زدن یا فرار حل میشوند.
با این حال، آنها استرس را در ذهن ما ایجاد میکنند.
انسانها همچنین در مورد چیزهایی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد استرس دارند. به عنوان مثال، مردم در مورد وام مسکن خود، مصاحبههای شغلی آینده و وجوه بازنشستگی خود نگران هستند.
این مفهوم زمانی منطقی است که بتوانیم برای مقابله با عوامل استرس زا اقدامی بکنیم، اما زمانی که نتوانیم بر موقعیتهایی که باعث ناراحتی ما میشوند تأثیر بگذاریم، بیهوده میشود.
بنابراین، از دیدگاه تکاملی، استرس روانی پایدار یک پدیدهی بسیار جدید است.
سیستم عصبی خودمختار مغز نحوهی واکنش ما به استرس و بهبود آن را مدیریت میکند.
آخرین باری را به یاد بیاورید که شخصی با پریدن از پشت، شما را غافلگیر کرد. در آن لحظه، شما فوراً هوشیار، به شدت متمرکز و از هر احساسی در بدن خود آگاه بودید. اما دقیقا چه چیزی باعث این واکنش میشود؟
این واکنش توسط سیستم عصبی خودمختار ایجاد میشود، که تضمین میکند بدن ما بدون کنترل آگاهانهی ما کار میکند. این سیستم به طور خودکار تمام اعمال غیرارادی ما را هدایت میکند، مانند سرخ شدن ناگهانی صورت (blushing)، نفس کشیدن، سیخ شدن موها یا ارگاسم و ارضا شدن جنسی.
سیستم عصبی خودمختار در واقع دو سیستم است که در تقابل با یکدیگر کار میکنند. نحوهی تعامل این سیستمها برای نحوهی واکنش ما به استرس بسیار مهم است.
سیستم عصبی سمپاتیک در مواقع اضطراری واقعی یا مواقعی که فرد آن را استرس زا و اضطراری میداند، وارد عمل میشود و هوشیاری، برانگیختگی، فعالسازی و بسیج را واسطه میکند. این سیستم به عنوان سیستم جنگ یا گریز نیز شناخته میشود.
با شروع از مغز، این سیستم به هر اندام، رگ خونی و غدد عرق بدن، تا عضلات کوچک در ریشه هر یک از موهای شما نفوذ میکند. به همین دلیل است که وقتی کسی شما را شوکه میکند، موهای بدنتان هم سیخ میشوند.
سیستم عصبی سمپاتیک در تقابل با سیستم عصبی پاراسمپاتیک عمل میکند که واسطهی فعالیتهای آرام و رویشی است. این سیستم باعث رشد، ترمیم، ذخیرهی انرژی، هضم و فرآیندهای مشابه اینها میشود.
بنابراین، در حالیکه سیستم سمپاتیک ضربان قلب شما را سرعت میبخشد، سیستم پاراسمپاتیک آن را کاهش میدهد.
این سیستمها پویا هستند. آنها میتوانند در سرعت ها و مدت زمانهای مختلف فعال شوند. مانند کابلهای برق، اعصاب شما میتوانند با دقت قابل توجهی فعال شوند و فوراً فعالیت اندامهای خاصی را تحریک یا مهار کنند. این دقت برای بقا بسیار مهم است: در شرایطی مانند فرار از یک شکارچی، شما نیاز به افزایش فوری ضربان قلب دارید، نه پاسخ تاخیری و در عرض پنج دقیقه.
علاوه بر این، مغز هورمونهایی را در جریان خون ترشح میکند که اگرچه کندتر از واکنشهای استرسی سیستم عصبی هستند، اما اثرات طولانیمدتی در سراسر بدن دارند. با این حال، داشتن سطوح بالای مزمن این هورمونها، پاسخهای استرس طبیعی و بهبودی را دشوار میکند.
بدن وقتی تحت استرس است، اقدامات کوتاه مدت و پرهزینه را بر پروژههای بلندمدت اولویت میدهد.
تصور کنید چند روز دیگر تعطیلات هیجان انگیزی دارید، اما در محل کار با یک دوره استرس زا مواجه میشوید و در نهایت بیمار میشوید. چقدر ناامید کننده! این سناریو چگونگی واکنش بدن انسان به استرس را نشان میدهد. برای درک اینکه چگونه این اتفاق میافتد، اجازه دهید کمی به بیولوژی یا همان زیست شناسی بپردازیم.
در همهی پستانداران، استرس فرایندهایی را شکل میدهد تا انرژی در دسترسِ عضلات را به حداکثر برساند.
در حالیکه باکتریها برای زنده ماندن با غذای محدود میتوانند خود را غیر فعال کنند و گیاهان برای جلوگییری از خورده شدن میتوانند برگهای سمی ایجاد کنند، پستانداران باید هم برای یافتن غذا و هم برای فرار از خطر تلاش کنند. و این به معنای استفاده از عضلاتمان است.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب چرا گورخرها زخم معده نمیگیرند؟ را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید