خلاصه کتاب چهارراه پولسازی
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Rich Dad’s Cashflow Quadrant: Rich Dad’s Guide to Financial Freedom
- نویسنده: رابرت کیوساکی
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- ژانر: کسب و کار، دارایی، سرمایه گذاری، خودیاری، توسعه شخصی
- امتیاز کتاب: ۴.۱۴ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
رابرت کیوساکی نویسنده، کارآفرین، سرمایه گذار و سخنران انگیزشی آمریکایی است. کیوساکی که در ۸ آوریل ۱۹۴۷ در هاوایی به دنیا آمد، بیشتر به خاطر کتاب بسیار موفقش با عنوان «پدر پولدار پدر فقیر» شناخته میشود که میلیون ها نسخه در سراسر جهان فروخته است. او کتابهای متعددی در مورد امور مالی شخصی و خلق ثروت نوشته است، که تمرکز آن بر آموزش افراد است که چگونه در مورد پول متفاوت فکر کنند و ذهنیت و استراتژیهای موفقیت مالی را توسعه دهند.
آموزههای کیوساکی مبتنی بر تجربیات و درسهایی است که از دو شخصیت پدر تأثیرگذار در زندگیاش آموخته است، دیدگاههای متضاد مالی «پدر فقیر» و «پدر ثروتمند» دوستش. کیوساکی از طریق کتابها و سمینارهای خود ایده سواد مالی، کسب دارایی و ایجاد جریانهای درآمد غیرفعال را ترویج میکند. او افراد را تشویق میکند که از تفکر متعارف تکیه کردن صرفاً به شغل رهایی یابند و در عوض بر اهمیت آموزش مالی، کارآفرینی و سرمایهگذاری در داراییهایی که درآمدزایی میکنند، تأکید میکند.
رابرت کیوساکی به غیر از حرفه نویسندگی، در فعالیت های تجاری مختلفی از جمله املاک، فلزات گرانبها و آموزش مالی شرکت داشته است. او شرکت پدر پولدار را ایجاد کرده است که مواد آموزشی، سمینارها و برنامه های مربیگری را برای کمک به افراد برای بهبود هوش مالی و کنترل سرنوشت مالی خود ارائه می دهد. کار کیوساکی تأثیر قابل توجهی بر صنعت مالی شخصی داشته است و میلیون ها نفر را ترغیب می کند تا رابطه خود را با پول ارزیابی کنند و استقلال مالی را دنبال کنند.
خلاصه کتاب
کتاب چهارراه پولسازی راهنمای آزادی مالی است. در دومین کتاب از مجموعه پدر پولدار، پدر بی پول، نویسندگان رابرت تی کیوساکی و شارون ال. لچتر توضیح میدهند که چگونه برخی از افراد بدون اینکه به اندازه بقیه سخت کار کنند، به موفقیت مالی دست مییابند. در این ترکیبی از آموزش و زندگینامه، آنها توضیح میدهند که چگونه ممکن است تصور اشتباهی در مورد دستیابی به آزادی مالی داشته باشید و راههایی را تعیین کنید که از طریق آنها میتوانید آن را تغییر دهید.
مقدمه: یاد بگیرید که چگونه اولین قدمهای خود را به سمت آزادی مالی بردارید.
آیا تا به حال آرزو کردهاید که استعفا نامهی خود را تحویل دهید، از این مسابقه دوی بی حاصل خارج شوید و زندگی پرباری را شروع کنید؟ شما تنها نیستید اما برای بسیاری از ما، آن رویاها به همان شکل باقی خواهند ماند: رویاها.
اما برای نویسنده، رابرت تی کیوساکی، اینگونه نبود. او آن رویاها را گرفت و آنها را به ثروت و آزادی تبدیل کرد که امروز از آن برخوردار است. پدر خودش یک کارمند دولتی بود که بدهیهای مالی زیادی داشت. کیوساکی پس از تماشای این اتفاق برای پدرش، به خود قول داد که هرگز اجازه نخواهد داد این اتفاق در زندگیاش بیفتد. و به این ترتیب، او یاد گرفت که ثروت خلق کند.
در این خلاصه، ارزشهای اصلی را که کیوساکی در طول دههها سرمایهگذاری موفق و ایجاد کسبوکار در زندگی خود اعمال کرده است، خواهید آموخت. بهجای تکنیکهای خاص، اصول گستردهای را که او را در طول موفقیتش هدایت کردهاند، درک خواهید کرد. امیدواریم که شما نیز آنها را به کار گیرید.
در این خلاصه، چه چیزهایی یاد خواهید گرفت:
- در مورد چهار دسته متمایز جریان پول.
- عصر اطلاعات برای مشاغل و حقوق بازنشستگی ما چه معنایی دارد. و
- چگونه ترس بر نحوه نگاه ما به پول تأثیر میگذارد.
راههای مختلف کسب درآمد را میتوان به چهار ربع تقسیم کرد.
بیایید تصور کنیم که یک علامت ساده “بعلاوه” را روی یک تکه کاغذ کشیدهاید. چه میبینید؟ دو خط – یکی افقی و دیگری عمودی، درست است؟ این خطوط چهار فضای سفید را ایجاد میکنند.
پیام کلیدی در اینجا این است: راههای مختلف کسب درآمد را میتوان به چهار ربع تقسیم کرد.
این چهار ربع چیست؟ هر کدام با یک حرف برچسب گذاری میکنیم: E، S، B و I. در سمت چپ علامت مثبت، ربع E و S قرار دارند. E مخفف “کارمند” و S برای “کسب و کار کوچک یا خوداشتغالی” است. و در سمت راست، ما ربع B و I را داریم. B مخفف “صاحب کسب و کار بزرگ” و I به معنای “سرمایه گذار” است.
حالا، بسته به اینکه چگونه زندگی خود را بسازید، به یکی از این چهار ربع تعلق دارید.
در طول عمرتان، ممکن است فقط از یکی، یک زوج یا همه این ربعها درآمد کسب کنید. یک پزشک که امروزه در ایالات متحده کار میکند را تصور کنید. او می تواند تصمیم بگیرد که به عنوان یک E (کارمند) امرار معاش کند. او می تواند این کار را با پیوستن به کارکنان یک بیمارستان بزرگ یا شرکت بیمه، کار برای دولت در بخش بهداشت عمومی، یا تبدیل شدن به یک پزشک نظامی انجام دهد.
همین دکتر همچنین میتواند یک S (خوداشتغال) باشد و یک مطب خصوصی را راهاندازی کند. او یک مطب راه اندازی کرده، کارمندانی را استخدام میکند و یک لیست خصوصی از بیماران تهیه میکند. این کار نیز هنوز کار سختی است، اما در این مورد او کنترل بیشتری خواهد داشت.و
به عنوان گزینه سوم، این پزشک میتواند تصمیم بگیرد که B (صاحب کسب و کار بزرگی) شود. او میتواند صاحب کلینیک خود شود و پزشکان دیگری را استخدام کند. در این صورت، او احتمالاً شخص دیگری – یک مدیر تجاری – را برای اداره سازمان استخدام خواهد کرد. بنابراین، او مالک این کلینیک است اما مجبور نیست خودش در آن کار کند. از سوی دیگر، او میتواند به عنوان یک متخصص پزشکی کار کند و صاحب یک تجارت غیرمرتبط با پزشکی شود.
او به عنوان یک پزشک با درآمد بالا، احتمالاً درآمد قابل سرمایه گذاری نیز خواهد داشت. بنابراین، در حین طبابت، اداره کلینیک یا نظارت بر کسب و کارش، میتواند به یک I (سرمایهگذار) تبدیل شود. او میتواند این کار را با سرمایه گذاری در سهام یا داراییها انجام دهد.
تا اینجا ساده به نظر میرسد، درست است؟ این ساختار اساسی جامعهی ماست. همه این ربعها به قابلیتها و ویژگیهای شخصی متفاوتی نیاز دارند. برخی از افراد جایگاه خود را در زندگی پیدا میکنند و در هر ربعی که قرار بگیرند، خوشحال هستند – انتخاب “درست” یا “غلط”ی برای آنها وجود ندارد.
اما اگر بخواهید از نظر مالی آزاد باشید چه؟ اگر بخواهید از دنیای کار و مشقت فرار کنید چه؟ برای این هدف باید از ربع E و S به ربع B و I حرکت کنید. به طور خلاصه، از کار به مالکیت. در قسمت بعدی این خلاصه خواهیم دید که چرا.
مطالعه و سخت کوشی شما را به آزادی مالی نمیرساند.
زمانی که رابرت کیوساکی در هاوایی بزرگ میشد، دو فرد در جایگاه پدری در زندگی خود داشت. یکی پدر بیولوژیکی او بود که برای دولت کار میکرد. دیگری پدر دوستش مایک بود که یک تاجر و سرمایهگذار خودساخته بود.
او آنها را به ترتیب به عنوان پدر بی پول و پدر پولدار خود میشناخت. همانطور که او زندگی آنها را مشاهده میکرد، شروع به یادگیری درسهای اساسی در مورد کار و پول کرد.
پیام کلیدی در اینجا این است: مطالعه و سخت کوشی شما را به آزادی مالی نمیرساند.
در ظاهر، پدر بیولوژیکی کیوساکی موفق بود – او تحصیلکرده و مورد احترام بود. او دانش آموز ممتازی بود و با ادامهی تحصیلات خود توانسته بود به سِمت ریاست آموزش و پرورش در دولت هاوایی برسد. با این حال، به عنوان یک کارمند دولت، او غرق در کار بود – تقویم او مملو از قرار ملاقاتها بود و او همیشه در سفر بود. در نتیجه زمان بسیار کمی برای گذراندن با خانواده یا لذت بردن از علاقهی دیگر خود یعنی کتاب خواندن داشت.
و علیرغم نقش دولتی معتبرش، پول کمی هم داشت. به همان اندازه که او مردی باهوش و دنیادار بود، همچنان به این افسانهی اصلی زمان ما اعتقاد داشت: اینکه سخت کوشی بدون سرمایه گذاری میتواند به شما امنیت مالی بدهد. دلیلش این بود که علیرغم تحصیلات علمی خوبش، تحصیلات مالی ضعیفی داشت. در واقع، او فکر نمیکرد چیزی به نام آموزش مالی وجود داشته باشد و آشکارا هر کسی را که در کلاسهای سرمایه گذاری یا املاک شرکت میکرد، مسخره میکرد.
از طرف دیگر، پدر مایک، تاجر و سرمایهگذار، همیشه هم زمان و هم پول داشت. در واقع، به نظر میرسید که او بیشتر از پدر بیولوژیکیاش برای نویسنده وقت دارد.
پدر مایک همه چیزهایی بود که «پدر فقیر» نویسنده از آن متنفر بود: او تحصیلات رسمی نداشت، اما چیزهای زیادی مانند «سود سهام» و «ارزشگذاری زمین» میدانست. او مدتها پیش تصمیم گرفته بود که به جای صرف تمام وقت خود در ربع E و S، سعی کند از زحمات زیاد کار کارمندی فرار کند.
اما پدر پولدار چه کرد؟ در اوایل زندگی و ذره ذره ملک خرید. در نهایت، او یک امپراتوری هتل ایجاد کرد. بنابراین، در حالیکه او مورد تحقیر افراد تحصیلکرده قرار میگرفت، از تمام هتلهای خود شروع به دریافت درآمد غیرفعال کرد. شاید دیگران او را مسخره کنند. اما حالا او تمام وقت دنیا را داشت. او حتی میتوانست تمام کتابهایی را که منتقدانش دوست دارند بخوانند، فقط اگر وقت داشتند، بخواند.
سخت کار کردن و هوشمندانه کار کردن دو چیز متفاوت هستند.
یک روز، زمانی که نویسنده در خانه مایک بود، «پدر پولدار» او را نشاند و داستانی را برای او تعریف کرد. از بسیاری جهات، این آغاز تحصیلات مالی او بود.
کیوساکی آن زمان آن را نمیدانست، اما این داستان تفاوت اساسی بین آنهایی که در ربع E و S هستند و کسانی که در ربع B و I هستند را توضیح میدهد.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب چهارراه پولسازی را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید