خلاصه کتاب پدر پولدار، پدر بی پول
عناوین
Toggleدرباره کتاب
- عنوان اصلی: Rich Dad Poor Dad
- نویسنده: رابرت کیوساکی
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- ژانر: امور مالی شخصی، غیرداستانی
- امتیاز کتاب: ۴.۱۲ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
درباره نویسنده
رابرت کیوساکی نویسنده، کارآفرین، سرمایه گذار و سخنران انگیزشی آمریکایی است. کیوساکی که در 8 آوریل 1947 در هاوایی به دنیا آمد، بیشتر به خاطر کتاب بسیار موفقش با عنوان «پدر پولدار پدر فقیر» شناخته میشود که میلیون ها نسخه در سراسر جهان فروخته است. او کتابهای متعددی در مورد امور مالی شخصی و خلق ثروت نوشته است، که تمرکز آن بر آموزش افراد است که چگونه در مورد پول متفاوت فکر کنند و ذهنیت و استراتژیهای موفقیت مالی را توسعه دهند.
آموزههای کیوساکی مبتنی بر تجربیات و درسهایی است که از دو شخصیت پدر تأثیرگذار در زندگیاش آموخته است، دیدگاههای متضاد مالی «پدر فقیر» و «پدر ثروتمند» دوستش. کیوساکی از طریق کتابها و سمینارهای خود ایده سواد مالی، کسب دارایی و ایجاد جریانهای درآمد غیرفعال را ترویج میکند. او افراد را تشویق میکند که از تفکر متعارف تکیه کردن صرفاً به شغل رهایی یابند و در عوض بر اهمیت آموزش مالی، کارآفرینی و سرمایهگذاری در داراییهایی که درآمدزایی میکنند، تأکید میکند.
رابرت کیوساکی به غیر از حرفه نویسندگی، در فعالیت های تجاری مختلفی از جمله املاک، فلزات گرانبها و آموزش مالی شرکت داشته است. او شرکت پدر پولدار را ایجاد کرده است که مواد آموزشی، سمینارها و برنامه های مربیگری را برای کمک به افراد برای بهبود هوش مالی و کنترل سرنوشت مالی خود ارائه می دهد. کار کیوساکی تأثیر قابل توجهی بر صنعت مالی شخصی داشته است و میلیون ها نفر را ترغیب می کند تا رابطه خود را با پول ارزیابی کنند و استقلال مالی را دنبال کنند.
خلاصه کتاب
“پدر پولدار، پدر بی پول” با ترکیب زندگی نامه و توصیههای شخصی، نحوه رسیدن به استقلال مالی و ثروتمند شدن را تشریح میکند. نویسنده استدلال میکند که آنچه در این کتابِ پرفروشِ نیویورک تایمز تدریس میکند، چیزهایی است که هرگز در جامعه به ما آموزش داده نمیشود. علاوه بر این، ادعا میکند که دانشی که به طبقه ممتاز داده میشود در دستیابی و حفظ ثروت مفید است. او به عنوان شاهدی برای حمایت از ادعاهای خود، از حرفهی بسیار موفق خود به عنوان یک سرمایه گذار و بازنشستگی خود در سن ۴۷ سالگی استناد میکند.
مقدمه: یک آموزش مالی واقعی دریافت کنید.
پدر و مادرت در مورد زندگی، پول و یافتن شغل چه چیزی به تو یاد دادهاند؟ آیا آنها به تو گفتهاند که باید به مدرسه بروی، سخت درس بخوانی و بعد از آن شغل خوبی پیدا کنی؟ شاید. باور کنید یا نه، این توصیهی خوبی نیست – اما این چیزی است که بیشتر والدین و معلمان مدرسه به فرزندان و شاگردان خود میگویند.
یک سوال دیگر از شما دارم: زمانی که در مدرسه بودید – در مورد پول درآوردن چه چیزی یاد گرفتید؟ اگر چیزی شبیه به بسیاری از مدارس باشد، پس احتمالاً پاسخ این است: هیچ چیز!!!
با این حال، نیازی به نگرانی نیست: بیشتر ما تجربهی مشابهی داشتهایم. آنچه را که برای بدست آوردن ثروت و ثروتمند ماندن باید بدانیم به ما آموزش داده نشده است. اما این اطلاعات در دنیای بیرون از مدرسه وجود دارند: خانوادههای ثروتمند آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند. اما چگونه میتوان به آن دسترسی پیدا کرد؟
در این خلاصه من شما را از طریق بهترین حکایات و درسهای ارزشمند رابرت کیوساکی، در مورد پول راهنمایی خواهم کرد.
افراد ثروتمند برای پول کار نمیکنند
قبل از اینکه به درسهای معروف مالی برسیم، داستانی را برای شما تعریف میکنم: داستان رابرت کیوساکیِ ۹ ساله.
این داستان از دههی ۱۹۵۰ شروع میشود. رابرت و دوستش مایک پسرانی کنجکاو با خواستههای بزرگ بودند: میخواستند وقتی بزرگ شدند، ثروتمند شوند و پول زیادی به دست آورند. اما اینکه چگونه میخواستند به آن برسند را نمیدانستند. بنابراین، پس از یک تلاش ناموفق برای تولید سکه از لولههای خمیردندان ذوب شده، پسران تصمیم گرفتند که مشاوره بگیرند. آنها از پدرانشان پرسیدند که چگونه میتوانند شروع به ثروتمند شدن کنند.
شاید بتوانید حدس بزنید که پدر با تحصیلات خوب اما «پدر فقیرِ» خود رابرت چه پاسخی داد: «به مدرسه برو، درس بخوان و شغل خوبی پیدا کن». این توصیه حتما برای شما نیز آشنا است – اما بسیار نادرست است.
اگر از چنین راهنمایی پیروی کنید، تمام زندگی خود را صرف افزایش حقوق خود خواهید کرد، در حالی که دیگران – دولت و روسای شما – بیشتر پاداش را میگیرند.
به عبارت دیگر، پدر فقیر رابرت درواقع به او توصیه کرده است که: «برو و به مسابقه موشهای صحرایی ملحق شو، یعنی کار بیپایان با سودی برای همه، به جز خودت».
در حال حاضر، بسیاری از مردم هنوز از شعارهای پدر بی پول پیروی میکنند – اما بسیاری از آنها این کار را به دلیل احساس ترس انجام میدهند، ترس و احساس پریشانی شدیدی از ایدهی زیر پا گذاشتن انتظاراتی که جامعه نسبت به ما دارد. به ما گفته شده است که شغل خوب چیزی است که به ثروت منجر میشود، بنابراین در کودکی سخت درس میخوانیم و در بزرگسالی حتی سختتر کار میکنیم. اما نتیجه چیست؟ ما ممکن است از فقر اجتناب کنیم، اما مطمئناً ثروتمندتر نمیشویم.
اما برخی از افراد هستند که این مانترا را به گوش فرزندان خود نمیخوانند – افرادی که میدانند چگونه پول ایجاد، افزایش و نگهداری میشود. افراد ثروتمند، به عبارت دیگر – افرادی مانند پدر مایک، پدر ثروتمندی که مربی مالی هر دو پسر شد.
اما پدر مایک چه پیشنهادی به آنها داد؟ در ابتدا هیچ چیز. او با کیوساکیِ جوان معامله کرد و به او پیشنهاد داد که پسر با نرخ 10 سنت در ساعت برای او کار کند، آنچه را که در مورد پول میداند به او بیاموزد.
رابرت موافقت کرد – اما پس از چند هفته دستمزد ناکافی، پسر نزد “پدر پولدار”، یعنی پدر مایک بازگشت، در حالیکه از خشم میجوشید و آماده ترک کارش بود. او گفت: «تو به اندازهی کافی من را استثمار کردی، و حتی به قولت هم عمل نکردی. تو در تمام این مدت و این هفتهها چیزی در مورد پول به من یاد ندادی!»
اما نکته همینجا بود: اولین درس او که توسط مربی جدیدش با لبخندی ظریف ارائه شد. رابرت کیوساکی یاد گرفت که زندگی اغلب شما را به اطراف هل میدهد. و او آموخته بود که کار برای پول شما را ثروتمند نمیکند. به همین دلیل است که: افراد ثروتمند برای پول کار نمیکنند. بنابراین ممکن است از خود بپرسید: اگر ثروتمندان برای پول کار نمیکنند، پس چگونه ثروتمند میشوند؟ از طریق دزدی یا با بردن لاتاری؟
خود را در مورد امور مالی آموزش دهید، داراییهای واقعی را شناسایی کنید و روی آنها سرمایه گذاری کنید
ثروتمندان با این که پولشان برایشان کار کند، ثروتمند میشوند. آنها به جای اینکه تمام درآمد خود را صرف خرید تجملات و عتیقهجات کنند، بخشی از آن را در داراییهای مختلف سرمایه گذاری میکنند. و سپس، به جای اینکه برای پول کار کنند، اجازه میدهند داراییهایشان برای آنها پول درآورد.
اما بیایید از داستانِ رابرت جلوتر نرویم – وقتی کار را ترک کردیم، رابرت هنوز بچه بود و کلمه “دارایی” در واژگان او جایی نداشت. اما پدر مایک، یعنی پدر ثروتمند، در شرف تغییر دادن همه چیز برای او بود. او یک روز پسرها را نشاند و به آنها توضیح داد که ثروتمندان دارایی میخرند، در حالی که افراد کمبضاعت بدهی میخرند – اغلب با این باور اشتباه که این بدهیها در واقع داراییهایی هستند که آنها به دست میآورند!! او توضیح داد که در حقیقت، دارایی هر چیزی است که به کیف پول شما پول اضافه کند. از سوی دیگر، بدهی چیزی است که پول را از بین میبرد. این تمایز بسیار مهم است و افراد زیادی آن را به درستی درک نمیکنند. پس بیایید به یک مثال بپردازیم.
خانه اغلب یک دارایی در نظر گرفته می شود، درست است؟ اما در واقع، این یکی از بزرگترین تعهداتی است که میتوانید داشته باشید. خرید خانه اغلب به این معنی است که تمام زندگی خود را برای پرداخت ۳۰ سال وام مسکن و مالیات بر دارایی کار کنید، به این معنی که پول را از کیف پول شما خارج میکند.
می خواهید ادامه خلاصه کتاب پدر پولدار، پدر بی پول را مطالعه کنید؟
با فعال سازی عضویت ویژه، به خلاصه کامل این کتاب و 100 ها کتاب دیگر دسترسی داشته باشید.
ارتقاء عضویت
دیدگاهتان را بنویسید